زمین کروی
زمین کروی
یکی از اندیشههای یونانیان قدیم این بود کهزمین به شکل کره است. تصور کرویت زمین نخست در شمار اندیشههای فلسفی یونانیان بود. فیثاغورث ، فیلسوف بزرگ یونانی ، نخستین کسی است که این عقیده را در حدود سال 525 قبل ازمیلاد ابراز کرد. یونانیان ، کره را شکل کاملی پنداشتند و درستی این اندیشه را بامشاهدات خود نیز تحقیق کردند.
زمین قبل از کرویت
پیش از آنکه یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرحکنند، اکثر مردم عوام معتقد بودند که زمین مسطح است. مثلا هندوها معتقد بودند کهزمین مسطح بر شانه چهار فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور دراقیانوسی بیکران ، ایستادهاند. مصریان باستان ، زمین راربالنوع کبمیپنداشتند که به پهلو دراز کشیده والههناتبر روی آن خمیده است.
دلایل کرویت
در حدود سال 350 پیش از میلادارسطو ، دلیلقاطعی بر گرد بودن زمین ارائه کرد. موثرترین دلیل وی این بود که اگر کسی به طرفشمال یا به طرف جنوب مسافرت کند، در افق روبروی اوستارگان جدیدیظاهر میشوند و در افق پشت سر او ستارگانی که قبلا دیده میشدند، ناپدید میشوند. ارسطو همچنین دلیل میآورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا دکلآنها ناپدید میشود.
از اینها گذشته مقطع سایه زمین برماه در هنگامخسوف ، بدون در نظرگرفتن وضع ماه ، همیشه به صورت یک دایره است. ارسطو میگوید همه این واقعیتها فقطهنگامی میتواند درست باشد که زمین کروی باشد.
سیطره باور
در میان تحصیلکردهها ، حتی در اوایلقرون وسطی، هرگز تصور کروی شکل بودن زمیناز بین نرفت. دانتهشاعر ایتالیایی ، در کتاب خود ،کمدی الهی، فرض کروی شکل بودن زمین راپذیرفته است.
محیط کروی زمین
اولین فردی که محیط زمین را دقیق اندازه گرفت،اراتستن(195-276 قبل از میلاد) ریاضیدانیونانی بود. او میدانست که در ظهر اواسط تابستان ، خورشید شهر سین ، واقع در جنوبخانهاش در اسکندریه مصر ، مستقیما درون چاه عمیقی میتابد. او در همان روز زاویهتابش خورشید بر فراز اسکندریه را 7.2 درجه اندازه گرفت. این زاویه برابر است با1.50 کمان یک دایره. او میدانست که فاصله سین تا اسکندریه 772 کیلومتر است و بدینترتیب محیط زمین را 50x772 یعنی 38600 کیلومتر محاسبه کرد. این رقم به عدد واقعی40074 کیلومتر بسیار نزدیک است.
زمین بیضوی
تا قرن هفدهم زمین به شکل کره کامل فرض میشد. این تصور از2000 سال پیش تا آن زمان بر افکار تسلط داشت. ولیاسحاقنیوتن با توجه به چرخش زمین به دور خودش (حرکتوضعی زمین) ، نتیجه متفاوتی بدست آورد. اسحاق نیوتن به متفاوت بودن سرعت سطحزمین درعرضهای جغرافیاییمختلف پی برد. او باقوانین خود نشان داد که هرچه چرخش سریعتر باشد،اثر گریز از مرکزبیشتر است، یعنی گرایشمواد به دور شدن از مرکز دوران بیشتر میشود.
از آنجا که سرعت در قطبها صفراست، پس اثر گریز از مرکز در قطبها تا استوا پیوسته افزایش مییابد. این بدانمعناست که زمین در اطرافکمربند استواییخود با شدت بیشتر راندهمیشود. زمین مانند یک نارنگی در استوا برآمده و در قطبها فرورفته است. اسحاق نیوتنحتی فرورفتگی قطبها را حساب کرد و نتیجه گرفت که میبایستی در حدود 1.230 تمام قطرزمین باشد. این عدد به عدد واقعی نزدیک است.
تفاوتها
امروزه اندازه گیریهای دقیق نشان میدهد که قطر استوایی زمین 43کیلومتر از قطر قطبی آن بیشتر است. در واقع ، قطر استوایی زمین 12756 کیلومتر و قطرقطبی آن 12713 کیلومتر است.
عواملی وجود دارند که ممکن است در آینده باعث نابودی و یا تغییر در شرایطاقلیمی و از بین رفتن حیات درکرهزمین شوند. بعضی از این عوامل که زائیده دست بشر است تا گذشتههای خیلی نزدیکاهمیت چندانی نداشت ولی امروزه نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد ، مثلا قطعه درختانجنگلی و افزایشدیاکسیدکربن اتمسفر و سوراخ شدن لایه ازن. عوامل دیگری نیز وجود دارند که آدمینمیتواند آنها را کنترل کند و این عوامل طبیعی ممکن است که در آینده باعث نابودیکره زمین شوند. در این مقاله سعی میشود تا حدودی به شرح این عواملبپردازد.
شکار بی رویه حیوانات ممکن است که باعث نابودی آنها شود مثلا شکارماموتها توسط انسان با از بین رفتن نسل این حیوان شده است و امروزه فقط اجسادباقیمانده این جانور عظیم الجثه را در میان یخهای سیبری میتوان پیدا کرد. از میاندیگر قربانیاها بهپرنده قطبی اوک(Auk) باید اشاره کرد که طی150 سال اخیر شکار گردیده و کلا نابود شده است و روند شکار پارهای جانوران دیگرنیز بسیار خطرناک و هشدار دهنده است. قطعه درختان جنگلی ، پاکسازی بیشه را رها وگسترش کشتزارها و توسعه روز افزون شهرها را نیز باید از جمله عوامل دانش و گریزاندنجانوران از دادگاه خویش به شمار آورد.
آلودگی محیط زیست
مساله آلودگی محیط نیز بسیار جدی و سه طور فزآیندهایخطرناک و هشدار دهنده است. مقدار دیاکسید کربن موجود در جو زمین هماهنگ با پیشرفتصنایع به شدت رو به فزونی است و ارائه آن زیانهای جبران ناپذیری به همراه خواهدداشت. بیشتر افزایش دیاکسید کربن در جو ناهید موجب گردیده تا دمای سطحی سیارهمزبور به حدود 540 درجه سانتی گراد بالا رود و ان را به جهنمی سوزان مبدل سازد. پارههای فعالیتهای صنعتی نوین موجب میگردد که میزان دیاکسید کربن کره مسکونیما نیز فزونی یابد و دگرگونی خطرناکی را در اقلیم زمین باعث گردد. کشور آمریکابزرگترین کشور آلوده کننده زمین میباشد که به تنهایی در حدود 40 در صد از دیاکسیدکربنی که وارد جو زمین میشود را تولید میکند.
جنگ اتمی
تهدید کنندهترین خطرات ،احتمال وقوع جنگ جهانی و کاربرد سلاحهای اتمی است. تاثیر جنگ افزارهای اتمی و عدمکنترل صحیحمواد رادیواکتیونه تنها به نابودی انسان ودیگر موجودات کنونی زمین میانجامد بلکه امکان تجدید حیات از سیاره خاکی را نیزبرای همیشه از بین خواهد برد.
تاثیر خورشید
به جز موارد قبلی که زائیده دست انسان است، رویدادهای دیگرینیز وجود دارد که از توان کنترل آدمی به دور است. حیات زمین کاملا به خورشید وابستهاست و هر گونه تغییری درباره آن ولو خیلی ناچیز هم که باشد به ضایعات مرگباری مبدلمیگردد و اثرات ، مطلوبی به جای میگذارد. آب و هوای زمین طی عصر یخبندان کوچکیعنی حدود قرن هفدهم میلادی بطور کاملا محسوس سردتر از امروزه بوده است. بین سالهای1850 تا 1940 دوره نسبتا گرمی جایگزین آن گردید، اما این که دوره سرد احتمالایخبندان بعدی کی آغاز خواهد شد، معلوم نیست و هیچگونه شواهدی دال بر این که شرایطمعتدل کنونی تا چه زمان به درازا خواهد کشید در دست نداریم.
گذشتهها نشانداده که دورههای میان دو یخبندان گاه به بیش از ده هزار سال به درازا کشیده استولی در هر صورت مسلم این است که دوره یخبندان دیگری در پیش خواهیم داشت. بدون تردیدانسان با اتکا به نیروی تفکر و اندیشه که از ویژگیهای او به شمار میآید از اینمهلکه جان سالم به در خواهد برد، ولی در عین حال باید گفت که این مبارزه به قیمتکاهش جمعیت جهان تمام خواهد شد.
برخورد سنگهای آسمانی
خطر ناشی از برخوردسنگهای آسمانیبا زمین را نیز نباید از قطردور داشت گرچه تصادف سنگهای آسمانی به نابودی زمین نخواهد انجامید ، امادگرگونیهایی را در شرایط اقلیمی زمین موجب خواهد شد، سرنوشت دایناسورها میتواندگواهی بر این ادعا باشد. گفته میشود که دایناسورها در اثر برخورد سنگ آسمانی بسیارعظیمی منقرض شدهاند. سنگهای آسمانی که به زمین برخورد میکنند در بدوپیدایش زمینبسیار زیاد بوده است و رفتهرفته از تعداد آنها و نیز اندازه آنها کاسته شده است. همچنین این سنگها وقتی به جوزمین برخورد میکنند در اثر اصطکاک سوخته میشوند و اندازه آنها بسیار کوچک میشودو حتی ممکن است به صورت گرد و غبار در آیند و به زمین نرسند.
واژگونیقطبهای مغناطیسی زمین
واژگونی قطبهای مغناطیسی زمین نیز ضایعه سازخطرناکی به شمار میآید. این دگرگونی در زمانی آغاز خواهد شد که اثرات فعلیمیدان مغناطیسیزمین متوقف شود در خاصیتمگنتوسفر(Magnetosphere) که نقش سیر محافظزمین را به عهده دارد زایل شود و راه را بر رویپرتوهای کیهانیبگشاید و صحنه حیات بخش زمینرا میدان تاخت و تاز اشعه مرگبار کیهانی قرار دهد. دانشمندان اثبات کردهاند کههسته داخلی زمین که جامد است در حال بزرگ شدن است یعنی به اندازه آن افزوده میشودو از اندازه هسته خارجی مایع کاسته میشود. در اثر بزرگ شدن هسته جامد زمانی میرسدکه دیگر هسته مایعی وجود نخواهد داشت و در این هنگام مغناطیس زمین بکلی از بینخواهد رفت. زیرا همانگونه که میدانیم هسته خارجی و داخلی به عنوان یک دینام عملمیکنند و باعث ایجادمیدانمغناطیسی زمین میشوند.
وقتی که خورشید بمیرد ...
در قانون طبیعت عمر ابدی مفهومی ندارد و طبیعتابرایخورشید هماستثنا قائل نخواهد شد. هیدروژن کره گرم و حیاتبخش خورشید نیز سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و دگرگونیهایی درساختار آن پدید خواهد آمد. توده مرکزی آن جمع و گداخته میگردد و تودههای سطحیباد کرده و متورم و سرد میشود و خورشید ما را بهستاره سرخعظیمی مبدل میسازد.
اینفعل انفعالات بازده حرارتی خورشید را برای مدتی لااقل صد بار بیشتر از بازده حرارتیامروزی بالا خواهد برد و حتی اگر کره زمین جان سالم به در برد، خصیصه حیاتی آن برایابد از میان خواهد رفت. طی این تحولات اقیانوسها به جوش آمده و آب آنهاتبخیر خواهد شد. جو آن که نسبت به وضع فعلی به شدت دگرگون گردیده است پراکنده میگردد و دنیایپرتلاش و امیدوار کننده انسان را به دیار خاموشان مبدل میسازد.
پایان عمر زمین چه زمانی است؟
خوشبختی در آن است که این رویدادها حداقلزودتر از 4000 میلیون سال دیگر و شاید هم بیشتر به وقوع نخواهد پیوست. گفتن این کهحیات ذی شعور انسانی تا ادوار بعدی همچنان باقی خواهد ماند، جرات میخواهد. نیرویتفکر و اندیشه انسانی که تاکنون از ویژگیهای آدمی محسوب میگردد، شاید مسائلبسیاری را پاسخگو باشد اما این که آیا جوابگوی رویدادهای غیر قابل پیش بینی نیزخواهد بود یا نه ، خود مسالهای است. ولی در هر حال انسان بایستی به اتکا نیرویخود از هیچ تلاشی برای ادامه حیات و بقای خویش فرو گذار نباشد و از تباه سازیمحیطزیست خود سخت بپرهیزد.
منبع http://daneshnameh.roshd.ir