منشاء و معنا و قدمت واژه تورک

2e5v7n4.gif

 منشاء و معنا و قدمت واژه ترک

واژه ترک محتملا چند هزاره پیش از میلاد پدید آمده است. این نام در سده های پایانی هزاره دوم قبل از میلاد وجود داشت.
برخی از محققان تاریخ و زبان ترکی از جمله خانم “عادله آیدین” بر آنند که نام “ترک” از فعل “دورماق” (ایستادن - توقف کردن) پدید آمده است. روند پیدایی این نام چنین بوده است. فعل دورماق زبان ترکی آذری معاصر، در میان اکثر اقوام ترک آسیای میانه در دوران باستان و معاصر به صورت “تورماق” بکار رفته و می رود. یعنی صدای “د” به “ت” تبدیل می شود. این تبدیل یک تحول عادی فونتیک است.
بخشی از ترکان باستان به سبب ضرورت های اقتصادی زندگی خویش، کوچرو بوده و به صورت اتحادیه های طایفه ای می زیستند. برخی از قبایل و طوایف این اتحادیه ها ،بهر روی، برهبری پیشوایان خویش از ترکیب اتحادیه جدا شده، یکجانشین شدند. این هنگام دیگر قبایل اتحادیه آنان را “توروگ” (صفت فعلی “تورماق” به معنی ساکن شده ،یکجانشین) نامیدند و این واژه بعدها به تدریج به نام برخی قبایل ترک تبدیل شد.بعدها با به وجود آمدن دولت “گوی ترک” دو صدای پسین منحنی(قالین دوداقلانان) در واژه ” توروق” turuk (یعنی فونم های U) تحت تاثیر صدای نازک “اؤ =ö در کلمه گوی (به معنی خدا و آسمان) قرار گرفته و براساس قانون هماهنگی مصوٌت ها در زبان ترکی به “توروک” Türük (گؤی توروک) تبدیل می شود و کلمه اخیر هنگام کاربرد مستقل آن بصورت “توروک” تلفظ می شود. دولت گوی ترک در سده های هفتم و هشتم میلادی قوام داشتبا رواج الفبای عربی میان ترکان در ادوار متاخرتر این واژه بصورت “تورک” نوشته شده است، از آنجا که در الفبای عربی برای صدای نازک پهن (اینجه دوداقلانان) “او” Ü حرف مستقلی وجود ندارد و این صدا با حرکه مشخص می شود. لذا با اسقاط این حرکه ، کلمه مزبور، هم در تلفظ و هم در کتابت به شکل ” تورک” تحول یافته است.اصطلاح ترک چگونه و چه زمانی پدید آمده است؟“ترک” اصطلاحی است که پس از میلاد عمومیت و شمول یافته است. لیکن این واژه مدتها پیش از میلاد بوجود آمده و برخی قبایل ترک به این مسمی گشته اند. این کلمه دارای تلفظ های مختلف بوده است.ما در منابع عاشوری قبل از میلاد به نام “ترک” بر می خوریم. به نوشته پامپولسکی در منابع آشوری از سکونت “توروگ” ها =ترک ها در حوزه دریاچه ارومیه سخن رفته است. در برخی منابع نشان داده شده است که این گزارش منابع آشوری مربوط به قرن ۱۴ قبل از میلاد است.در برخی منابع نشان داده است که این گزارش منابع آشوری مربوط به قرن ۱۴ قبل از میلاد است.در منابع اورارتویی نیز اطلاعاتی مبنی بر سکونت “توروخ”ها در ناحیه اطراف دریاچه ارومیه وجود دارد. از آنجا که اطلاعاتو گزارشات مذکور منابع آشوری و اورارتوئی اشاره به ناحیه واحدی دارند می توان احتمال داد که گزارش هر دو منبع مربوط به قوم واحدی است. مربوط بودن گزارشات منابع اورارتوئی به چندین سده پس از منابع آشوری بیانگر آن است که این قوم (توروگ ها ) قرن های متمادی در اراضی آذربایجان جنوبی سکونت داشته اند.بنابراین بر اساس منابع موثق تاریخی بطور قطع می توان گفت که از ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۱۲ ق . م . و محتملا پیش و پس از این دوران نیز در اراضی اطراف دریاچه ارومیه قبیله یا قبایل و یا اتحادیه قبایل “ترک” سکونت داشته اندبون ترکها (Bun Turkler)به نوشته میر علی سیدوف ” بون ترک”ها در سده چهارم قبل از میلاد در آذربایجان و سرزمین های مجاور آن می زیسته اند. به گفته وی در کتابی بنام “کارتلینی نین مراجعتی”قید شده است که وقتی اسکندر پسران “لوتا”را به فرار وا داشت با “بون ترک”های خشمگین مواجه شد. آنان در سواحل رودکی می زیستند و در چهار شهر سکونت داشتند و “بون ترک” و یا”بون توروگ “ها نامیده شده اند. محقق گرجی “ی.س.تاکایشیویلی” این قبایل را ترک دانسته می نویسد:«بون ترک ها یا ترکان و یا تورانیانند»آکادمیسین مار “بون ترکها” را به معنی “ترکان محلی” دانسته است. برخی دیگر از محققان نیز این نام را “هون ترک” دانسته اند. گرجی تفاوتی میان “بون ترک”ها و قیپچاق”ها نمی بینند. این امری کاملا طبیعی است چرا که زبان ،عادات و رسوم، اعتقادات دینی، شیوه زندگی و… این هر دو قوم یکی بود. هر دوی این اقوام ترک بودندبه نوشته میر علی سیدوف در برخی زبانهای ترکی از جمله در زبان ترکان کومان ،قیرغیز، تاتار و قاراقیرغیز، واژه«بون» به معنی “نسل نژاد”بود بدین ترتیب “بون ترک” به معنی نسل و نژاد ترک بوده است. از اینرو نیز در میان ترکان اتنونیم هایی چون «بون سووار»(نسل سووار=سابیر)، “بون قیپچاق”(نسل قیپچاق)،”بون اوغوز”(نسل اوغوز) وجود داشت. بنابراین اقدامی با نام ترک در دوران پیش از میلادهم در آذربایجان سکونت داشته اند.“هایلان توروگ”ها(خایلان توروک ها)در سده پنجم میلادی در آذربایجان شمالی “خایلان توروگ”ها و یا “هون”ها سکونت داشتند. براساس منابع ارمنی پادشاه آنان “آران” نام داشت. به نوشته منابع،هایلان ترک ها جزو اتحادیه طوایف هون بودند که در اواسط سده پنجم قبل از میلاد در قفقاز شمالی می زیستند. سیدوف نشان می دهد که واژه “هایلان” در زبانهای ترکی با شقیردی و اغوزی به معنی “برگزیده”و”محترم”بوده است. بدین ترتیب هایلان ترک به معنی ترکان محتشم می باشد.تورکوت هاتورکوت ها طوایفی بودند که با “تلل”ها می زیستند.از این دو قوم “تلل”ها از اتحادیه هون جدا شده و دچار سختی و مشقت شدند. لیکن تورکوت ها زندگی در کنار هون ها را ترجیح دادند. تورکوت ها در دامنه های کوه های آلتای می زیستند و پیشه آنها آهنگری و تا حدودی نیز دامداری بود.بدین ترتیب اگر چه قوم ترک با این نام (ترک) بصورت عام از دوران پس از میلاد یعنی از عهد دولت گوی ترک بدینسو معروف گشته لیکن واژه ترک از قرن ۱۴ ق.م شناخته استریشه زبان ترکی و جایگاه آن در بین دیگر خلقهاهرمن وانبری (Herman vanberi) می نویسد: زیبایی کمال زبان ترکی تا بدان پایه است که جایگاه آن حتی از زبان عربی که گفته می شود :گویا از طرف زبان شناسان زبده ای ساخته و پرداخته شده سپس جهت استفاده در اختیار آنان قرار گرفته است، نیز شامختر می باشد و در عین حال ماکس مولر (Max Muller) زبان شناس شهیر قرن ۱۹ م. بر این باور است که:« ابزار گرامری زبان ترکی چنان منظم و قانونمند، چنان کامل می باشد که این تصور را به ذهن متبادر می سازد که شاید بنا به رهنمود یک فرهنگستان، از سوی زبان شناسان خبره ساخته و پرداخته جهت استفاده ارائه شده باشد…زمانی که ما زبان ترکی را با دقت و موشکافی می آموزیم، با معجزه ای روبرو می شویم که خرد انسانی در عرصه زبان از خود نشان داده است. گفتنی است سازمان بین الملل علمی فرهنگی یونسکو اخیرا طی آماری زبان ترکی را سومین زبان زنده و با قاعده دنیا معرفی کرده است. منابع : ۱-تاریخ دیرین ترکان ایرانپروفسور دکتر محمد تقی زهتابی۲-نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایرانتالیف : محمد رحمانی فر

جایگاه زبان ترکی طبق آخرین گزارش سازمان یونسکو



جایگاه زبان ترکی طبق آخرین گزارش سازمان یونسکو :


ترکی سومین زبان قانونمند و رسمی جهان و جزو 10 زبان زنده جهان و پنجمین زبان پر تکلم جهان است . حتی امروز این زبان را پیشوانه زبان انگلیسی برای گرفتن اطلاعات ماهواره ای لز فضا قرار می دهند . این در حالی است که در این تقسیم بندی ؛ فارسی زبان به حساب نیامده و 33مین گویش زبان عربی به شمار آمده !!!

جایگاه زبان ترکی و بررسی آن مقایسه با سایر زبانها :

کلیه این اطلاعات ذیل از موسسه ائی . ام . تی و آ . ام . تی 2002 که در اروپا و آمریکا واقع شده و تحت مدیریت برجسته ترین زبان شناسان اداره می شود گرفته شده است همه ساله گزارش های زیادی را درباره زبانها منتشر می کنند و کلیه استانداردهای زبان شناسی از این ادارات که دولتی هستند اعلام می شود . به اطلاعات استخراجی از این موسسه توجه کنید :

19% کلمات انگلیسی از زبان ترکی گرفته شده است .

92% کلمات فارسی از عربی و ترکی گرفته شده و مابقی بدون هیچ فرمولی تولید شده اند .

2% کلمات ترکی از ایتالیایی و فرانسه و انگلیسی گرفته شده است .

در هیچ یک از زبانهای بین المللی لغتی از زبان فارسی وجود ندارد .

39% کلمات ایتالیایی ، 17% کلمات آلمانی و 9% کلمات فرانسوی از زبان ترکی گرفته شده است.

100% کلمات ترکی ریشه اصلی دارند .

100% کلمات انگلیسی ، آلمانی ، فرانسوی و ترکی دارای عمق ریخت شناسی هستند .

83% کلمات انگلیسی ریشه دارند .

جملات ترکی 2% ابهام جمله ای تولید می کنند (یعنی یک خارجی اگر زبان ترکی را روی کتاب یاد بگیرد پس از ورود به یک کشور ترک زبان مشکلی نخواهد داشت) .

جملات انگلیسی تقریباً نیم درصد و جملات فرانسوی تقریباً یک درصد ابهام تولید می کند .

جملات فارسی 67% ابهام تولید می کند (یعنی یک خارجی فارسی را یاد گرفته به سختی می تواند در ایران صحبت کرده و یا جملات فارسی را درک کند مگر آنکه مدت زیادی در همان جامعه مانده و به صورت تجربی یاد بگیرد) که این برای زبان ضعف بسیار بزرگی است .

جملات عربی 8 تا 9% ابهام تولید می کنند .

معکوس پذیری (ترجمه کامپیوتری) کلیه زبانها به جزء زبانهای عربی و فارسی امکان پذیر بوده و برای عربی خطای موردی 45% و برای زبان فارسی 100%  یعنی زبان فارسی را نمی توان با فرمولهای زبان شناسی دیگری تبدیل کرد .

زبان ترکی را شاهکار زبان معرفی کرده اند که برای ساخت آن از فرمول های بسیار پیچیده ای استفاده شده است خانم نیکتا هایدن متخصص و زبان شناس مشهور آلمانی در موسسه اروپایی یورتوم در مورد زبان ترکی گفته است انسان در آن زمان قادر به تولید این زبان نبوده و موجودات فضایی این زبان را خلق کرده و یا خداوند به پیامبران خود عالی ترین کلام ارتباطی را داده است . هم اینک زبان ترکی عملاً بر بیشتر پروژه های بین المللی جا باز کرده است به مجلات زیر که برگرفته از مجله New Science چاپ آمریکا و International Languages  چاپ آلمان است توجه نمایید :

ý       کلیه ماهواره های هواشناسی و نظامی اطلاعات خود را به زبانهای انگلیسی ، فرانسوی و ترکی به پایگاه های زمینی ارسال می کنند .

ý       پیچیده ترین سیستم عامل کامپیوتری OS2/8 و معمولی ترین Windows زبان ترکی را بعنوان استاندار و پایه فنوتیکی قرار داده است .

ý       کلیه اطلاعات ارسالی از رادارهای جهان به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی و ترکی علایم پخش می کنند .

ý    کلیه سیستم های ایونیکی و الکترونیکی هواپیماهای تجارتی از سال 1996 به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی و ترکی در کارخانه بوئینگ آمریکا  مجهز می شوند .

ý    کلیه سیستم ها و سامانه های جنگنده قرن 21 جی . اس . اف که تعداد 7 هزار فروند در حال تولید است به دو زبان انگلیسی و ترکی طراحی شده اند .

همه این مطالب نشان دهنده استاندارد بودن و بین المللی شدن و اهمیت ژنوپولیتیکی زبان ترکی است . متاسفانه زبان رسمی ما فارسی از هیچ قائده فنولوجیکال نیز پیروی نمی کند و دارای ساختار تک دینامیکی است . اما زبان ترکی با در نظر گرفتن تمام وجوه به عنوان سومین زبان زنده دنیا شناخته شده است . طی یک دستورالعمل اجرایی در تاریخ مه 1992 رسماً از طریق همین موسسات به سازمان بین المللی یونسکو اعلام شد چه زبان ترکی در کلیه دانشگاهها و دبیرستانهای اروپا و آمریکا جزء دروس های رسمی می شود . این مسئله هم اکنون در دانشگاه های اروپا و دانشگاه های مطرح آمریکا اجرا شده و دمین زبانی است که درحال تهیه تافل مهندسی دانشگاهی برای آن هستند . اما زبان فارسی رتبه 261 را به خود اختصاص داده است آن هم نه به عنوان زبان بلکه به عنوان لهجه که این زبان را با ساختاری که بتوان جمله سازی مفهومی ایجاد کند شناخته اند و اگر روی این مسئله کار جدی نشود در یادگیری مثلاً زبان انگلیسی ، ترکی یا فرانسوی مشکل عمده ای ایجاد کرده و می کند و می بینیم که فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی با مشکل عمده ای مواجه هستند ولی ترک زبانان با مشکل یادگیری و تلفظ مواجه نیستند .

موسقی آذربایجان در کهکشانها

در سال 1997 از طرف سازمان فضا نوردی (ناسا) از بین موسیقی ملل دنیا موسیقی آذربایجانی (موغام) به عنوان بهترین موسیقی شناخته شده و به مدت 2 ساعت و 20 دقیقه  ضبط گردیده و در صفینه های « وویجر 1 » و «وویجر 2» به فضا فرستاده شده و موسیقی آذربایجانی پخش می کند .

به گزارش سازمان ناسا این دو صفینه در فضا گردش و موسیقی آذربایجانی پخش می کند تا اگر درسیارات زحل ، اورانوس ، نپتون ، و سایر سیارات و منظومه ها انسانهایی وجود داشته باشند ، ترنم زیبایی از کره زمین را شنیده و از وجود حیات در کره زمین آگاهی یابند . پیشتر از این نیز آثار برگزیده کلاسیک از موسیقی دانانی همچون بتهوون ، موتزارت ، چایکو یفسکی شوپن و . . . نیز توسط صفینه هایی در فضا پخش شده بود .      

ساوالان داغی

d0bv5evctw4mhmlt8zg8.jpg

 

kiyamaki.jpg

 

 

d8z6jmnyno7qal77wo9o.jpg

کوه ساوالان یا سبلان در جنوب شرقی شهرستان مشکین شهر و در فاصله 25 کیلومتری آن واقع شده است و مقدس ترین كوه ایران است. ارتفاع بلندترین نقطه آن با نام سلطان ساوالان 4811 متر میباشد. سلطان ساوالان پس از دماوند معروفترین کوه ایران است که دریاچه ای زیبا در قله آن وجود دارد. سبلان با رودها ، یخچالهای دائمی و طبیعت بکر ، نمونه ای است از هنر بی همتای خلاق آن. این کوه بنا به راوایات محل عبادت زرتشت ، پیامبر ایران باستان و جولانگاه بابک خرمدین بوده است. كوهستان عظیم و آتش فشان سبلان كه به زبان آذری ساوالان خوانده می شود از كوه های متعدد بلندی چون صائین، نرمیق، قوشه داغ و… تشكیل شده است.

 دامنه های این كوهستان در بخش مركزی از چهارسو به شهرستان های مشکین شهر و اهر در شمال، تبریز در مغرب، سراب درجنوب و اردبیل و سرعین در شرق مشرف می باشد. سبلان به شكل مخروط زیبائی است و دهانه آتش فشان خاموش آن در حال حاضر به صورت دریاچه ای در آمده است. اطراف این دریاچه در تمام سال پوشیده از برف و یخ است. قله اصلی یا آتش فشان آن به نام "سلطاندومین قله سبلان «حرم» نام دارد كه یك صخره پر شیب است.

در ایرن «حرم» به معنای مكان زیارتی است. بنابراین، نام حرم به خودی خود نشان از تقدس و حرمت دارد. مردم بر این باورند كه قله حرم ویژه زنان است و مردان اجازه نزدیك شدن به آن یا بالا رفتن از آن را ندارند. حتی زنان باردار به سبب این كه شاید فرزند پسر در شكم داشته باشند نباید به آن نزدیك شوند.

ساوالان" بلندترین نقطه استان اربیل است. . کوهستان ساوالان از كانون های مهم آبگیر دائمی رودهای آذربایجان می باشد. دامنه های شمالی آن به دره رود قره سو و اهرچایی و دامنه های جنوبی آن به شاخه های آجی چای منتهی می گردد. بنابراین سبلان بخش عمده ای از آب های حوضه رود ارس و دریاچه ارومیه را تامین می كند. در دامنه های سبلان چشمه های فراوان آب گرم و آب سرد معدنی وجود دارد از جمله موئیل سویی، شابیل، قوتورسویی و ...كه در فصول مختلف مورد استفاده اهالی مشكین شهر و گردشگران قرار می گیرد

صعود به قله سبلان از جبهه اصلی (شمالی) ساده بوده و کوهنوردان معمولی به راحتی صعود تابستانه را در چند ساعت (صبح تا ظهر) انجام می دهند. جبهه جنوبی سخت ترین راه صعود به این قله می باشد كه از سنگهای بزرگ تشكیل شده است.

دومین قله سبلان «حرم» نام دارد كه یك صخره پر شیب است. در ایرن «حرم» به معنای مكان زیارتی است. بنابراین، نام حرم به خودی خود نشان از تقدس و حرمت دارد. مردم بر این باورند كه قله حرم ویژه زنان است و مردان اجازه نزدیك شدن به آن یا بالا رفتن از آن را ندارند. حتی زنان باردار به سبب این كه شاید فرزند پسر در شكم داشته باشند نباید به آن نزدیك شوند.

در هیمالیا کاهن های بودایی بر روی چنین نوارهایی دعاهای بودایی و تبتی نوشته و آنها را در کوه نصب میکنند تا بدین وسیله کوهنوردان و شرپاها را از بلایا دور نگاه دارند. در سبلان این نوار ها علامت مسیر هستند.
قلهء ابدال، قلهء سبلان دان
کو ز شرف کعبه وار، قطب کمال است (خاقانی)

سبلان پس از دماوند، معروفترین کوه آتشفشانی خاموش ایران است که بر اثر فعالیت های آتشفشانی، مخروط قله آن شکل گرفته و در دهانه مخروطی آتشفشان، دریاچه ای بسیار زیبا و بیضی شکلی به اقطار تقریبی 140 و 80 متر به وجود آمده که عمق آن در کناره ها کم و در وسط نامعلوم است. از دیواره های جنوبی و جنوب غربی آن رودهای اهرچای و آجی چای جریان دارند که به رود ارس و دریاچه ارومیه می ریزند.
سبلان را سه شهر زیبا یعنی سراب، اردبیل، مشگین شهر و بیش از 1000 آبادی در میان گرفته اند. از هر سه شهر مذکور مسیرهای کوهنوردی و راهپیمایی برای قله سبلان وجود دارد .


البته سبلان توسط مسیر جدیدی نیز از طریق تله کابین آلوارس مورد صعود قرار می گیرد که بسیار بکر و زیبا می باشد . برای رفتن از این مسیر کافی به شهرستان سرعین رفته ، از آنجا به سمت تله کابین آلوارس بروید . فاصله سرعین تا تله کابین حدود ۲۵ کیلومتر و کاملاً آسفالته است . که از روستاهای علی داشین ، روستای شایق ( روستای من ) و روستای آلورس می گذرد .

 چادرهای گله داران منطقه ، طبیعت سرسبز ، هوای سرشار از اکسیژن ، سرچشمه آب معدنی معروف واتا که شهرت جهانی دارد ( چشمه یا آبشار گور گور ) ، محل پرورش ماهی سردآبی قزل آلا و . . . در این مسیر قراردارد

دده قورقود

دده قورقود

  ده ده قورقود اثری است جاودانه با داستانهای حماسی و زیبا و دلنشین در مورد زندگی و اندیشه اقوام ترک اوغوز که سوار بر اسبان تیز پای خویش جهت تامین معاش خود و خانواده خود و ایل خود در قسمتهای شمالی  ایران و کرانه های خزر و قفقاز و اسیای مرکزی در حال کوچ کردن بوده اند تا اینکه به اقلیم آذربایجان  می رسند و این داستانها اغلب در این خطه عزیز ، خلق شده اند و سر منشا تمامی داستانهای آذربایجان می باشند .

 شخصیت ده ده قورقود برای محققان در هاله ای از ابهام باقی مانده است به طوری که در مورد زمان و مکان او اختلاف نظر زیادی وجود دارد گاهی او را معاصر اوغوز ( جد بزرگ ترکها ) گاهی معاصر حضرت مسیح ، گاهی پیامبر(ص) و گاهی خلفایی عباسی ذکر کرده اند و مکان او را از اسیایی مرکزی ، سیر دریا ، قفقاز ، در بند و ... ذکر می کنند .

  می توان گفت که او در پشت پرده افسانه و اسطوره پنهان است لیکن چنانکه از متن و محتوای کتاب بر می آید او مصلح و خیر اندیش مردم ترک بوده و بعضی امور را نیز پیش بینی می کرده است و او حلال مشکلات قوم ترک بوده و همیشه مورد مشورت قرار میگرفته است و هنرمندی بینظیر بوده که قوپوز ( ساز عاشقی ) به دست به سخن سرایی می پردازد و در میادین جنگ، شور و افتخار قهرمانا را بر می انگیزد و در محافل ، شادی و سرور بر دل ایل خویش می بخشد و در مواقع  وجود اختلاف و مشکل ، با نوای تارهای قوپوز همه را به صلح و صفا دعوت نموده و به نصیحت انها می پردازد و در موارد آسایش و آرامش به بیان سرگذشت قهرمانان و تاریخ گذشتگان قوم خود عنایت می ورزد ، بنابراین می توان چنین بیان کرد که داستانهای ده ده قورقود ادبیات شفاهی بوده که سینه به سینه از قدیم نقل شده و در شرایط مختلف و حوادث گوناگون تکوین یافته و بعد مکتوب گشته است و قدیمی ترین تاریخی که بر آن ثبت شده است قرن دهم هجری می باشد که در آن تاریخ این کتاب هب کتابخانه احمد شاه وارد شد و ( فیلشر ) شرق شناس معروف آلمانی که برا ی اولین بار این کتاب را از روی تنها نسخه موجود آن در بین کتب خطی کتابخانه در سدن المان با نام کتاب دده قورقورد علی لسان ( طایفه اوغوزان) معرفی نموده  تاریخ فوق را بر آن ثبت نموده است ولی ( بارتولد ) آن را متعلق به قرن هشتم هجری ( 14 میلادی ) و م . ح . طهماسب ان را متعلق به قرن هفتم و هشتم میلادی می داند .

 کتاب ده ده قورقود یک شاهکار ادبی اصیل آذربایجانی است با یک مقدمه و دوازده داستان حماسی ( بوی ) ، که در مقدمه به برسی شخصیت قورقود آتا می پردازد و بعضی نظرات او را در مسائل اجتماعی و مذهبی و... بیان می دارد احتمالا این بخش بعدا به کتاب افزوده شده باشد بویهای ( داستانهای حماسی) کتاب  عبارتند از :

1-       دیرسه خان اوغلو ، بوغاج خانین بویو.

2-        سالور قازانین ائوی یغمالاندی بویی.

3-       - بام بورانین اوغلو ، بامسی بئیرک بویو.

4-       - قازان بیگ اوغلو اوروز بیگین ، دوستاق اولدوغو بویو.

5-       - دوخا قوجا اوغلو ، دلی دومرول بویو.

6-        قانلی قوجا اوغلو ، قان تورالی بویو.

7-        7- قازلیق قوجا اوغلو یگتکین اوغلو.

8-        8- بوسات تپه گوزی اولدوردوگو بویو.

9-       9- بگیل اوغلو عمرانین اوغلو .

10-    - اوشون قوجا اوغلو سگره کین بویو.

11-    - سالور قازان دوستاغ اولوپ اوغلو اوروز چیغاردیغی بویو.

12-    - ایچ اوغوز دیش اوغوزا عاصی اولوب بئیرکی اولدیگی بویو.

در اینجا به ترجمه خلاصه ای از داستان قانلی قوجا اوغلو قان تورالی ( قان تورال یفرزند قانلی قوجا ) می پردازیم :

 قان تورالی فرزند قانلی قوجا بود ، قانلی قوجا یک روز از پسرش می خواهد که ازدواج کند ولی قان تورالی شرایطی را برای همسر آینده اش بیان می دارد که دختری با آن شرایط را نمی تواند پیدا کند از جمله شرایطش این بوده که : زن من باید پیش از من بر خیزد و پیش از من بر پشت اسب سوار شود و پیش از آنکه من به سرزمین اهریمن حمله ببرم او سرهای بریده کفار ار برای من بیاورد . بنابراین پدر مجبور می شود خود به دنبال چنین دختری باشد تا شاید پیدا کند تا اینکه به طرابوزان رسیده و دختر سطان طرابوزان سالجان را که دختری زیبا و بی نظیر بود پسندید ، ولی دختر مهرش سه حیوان وحشی ( گاو سیاه ، شیر و شتر نر ) بود و هرکس او را می خواست باید این سه حیوان را می کشت . که در این راه 32 قهرمان جان خود را از دست داده بودند به همین خاطر پدر ترسید ، ولی پسر اعلام آمادگی کرد . و وقتی خواست به همراه چهل قهرمان از الی خود راه بیافتد پدر با این ابیات او را بدرقه نمود :

 اوغول سن واراجاق یئرین

  دولاماج دولاماج یوللاری اولور...

 ترجمه این اشعار و ادامه آن در زیر می اید :

 فرزند به راهی که تو در پیش گرفتی

 پیچ و خمهای خطرناکی است

  و در باتلاقهای آن افتاده اند

 بیشه های در سر راه است که اهریمن به آن راه نمی یابد

 و پریچهری در آنجا چشم ها را بسته جان ها می ستاند

 و جلادی در آنجاست که سر ها را جدا می سازد از تن

 اکنون تفکر کن تامل کن

 قدم در سرزمین هولناکی می گذاری

اشک خون بر چشم کم نور پدر و مادر پیرت نیاری

 

      قان تورالی راه افتاد و در طرابوزان با تشویق یاران وفادارش و یا مشقت و زحمت فراوان هر سه حیوان را سر برید و مهر سالجان را ادا نموده او را گرفت و سوار بر اسبش کرد .و راه افتاد و شب  وقتی که قان تورالی در خواب بود سالجان که از وجود خواستگاران زیادش آگاه بود به نگهبانی پرداخت و نزدیکهای صبح با حمله لشکری روبرو شد و قان تورالی را بیدار کرد و گفت تو یک سمت لشکر را داشته باش و من با سمت دیگر لشکر می جنگم بعد از شکست دشمن قان تورالی از او ناراحت شد و گفت :تو کیستی چرا بدون اجازه من به کشتن دشمن من اقدام کرده ای ، در این موقع بر او هجوم برد بعد از در گیری نقاب او افتاد دید که سالجان است و گفت که به حق تو همان هستی که من می خواستم بعد شادمان به دیار خود بر گشتند و با هم عروسی کردند.

  سازمان جهانی یونسکو سال 1999 یعنی آخرین سال قرن بیستم ( هزاره دوم ) میلادی را جهت بزرگداشت و معرفی این اثر اصیل آذربایجان "ده ده قورقود " نام نهاده است لکن هنوز ما اذربایجانیها در مورد این ستاره درخشان فرهنگ و ادب اذربایجان و جهان ، بعد از گذشت نزدیک به یک قرن و نیم از کشف و شناسایی آن ، چیزی نمی دانیم و بعد از اتمام سال 1999 هنوز در کشور ما قدمی در راستایی شناساندن و معرفی کردنش بر داشته نشده است .به همین مناسبت در این چند سطر مطالبی در مورد ده ده قورقود پرداخته شده است.

مراحل ثبت نام در سایت گل و شرکت در نظرسنجی شما طرفدار کدام تیم ایرانی هستید

مراحل ثبت نام در سایت گل و شرکت در نظرسنجی شما طرفدار کدام تیم ایرانی هستید .

1- به سایت www.goal.com بروید

2- مطابق تصاویر زیر عمل کنید :






عکسهایی از هواداران تراختور ( یاشاسین تراختور هاوادارلاری )

تیم تراکتورسازی تبریز

 

تیم تراکتورسازی تبریز

 

 

تیم تراکتورسازی تبریز

تبریز شهر اولین ها

تبریز شهر اولین ها

 

*اولین چاپخانه در سال 1227 توسط شاهزاده عباس میرزا در تبریز تاسیس شد و 12 سال بعد دومین چاپخانه در تهران تاسیس گردید.

*     برای اولین بار کتب خارجی در تبریز ترجمه گردید که از آن جمله عبارتند از: پطر کبیر،شارل دوازدهم،اسکندر کبیر،... .

*     اولین رمان ایران به نام((ستارگان فریب خورده- حکایت یوسف شاه سراج)) توسط میرزا فتحعلی آخوند زاده در تبریز به رشته تحریر در آمد.

*      اولین دایرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزی تبریزی نوشته شد.

*      اولین کتابخانه عمومی توسط میرزاحسن خان خازن لشگردر سال 1312 در تبریز تاسیس شد.

*     اولین سینمای ایران پس از پنج سال از اختراع جهانی آن(توسط برادرن لومیر) ، در تبریزبا نام سولّی(آفتاب) تاسیس گردید.

*      اولین نمایشنامه وتئاتر در تبریز به سال 1261 شکل گرفت.

*      اولین عکاسخانه توسط قاسم میرزا در تبریز راه اندازی شد.

*     اولین فوتبالیست شاغل در اروپا(بلژیک) به نام حسین صدقیانی از اهالی تبریز در سالهای 1309-1311 بهترین گل زن باشگاههای این کشور بود و در فینال جام باشگاههای بلژیک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرمانی تیم رویال شالروا اسپورتینگ کلوپ در مقابل تیم بروکسل گردید.

*      در زمینه پزشکی نخستین طبیب محصل فرهنگ نخستین کتابهای پزشکی - نخستین آبله کوبی -  نخستین دانشکده پرستاری  مامائی - نخستین دندانهای مصنوعی - اولین عمل قلب باز - پیوند قلب برروی سگها و نخستین عمل پیوند کلیه توسط دکتر جواد هیات در سال 1347 در تبریز به انجام رسید.

*     اولین هوانورد ایرانی به نام کلنل محمد تقی خان پسیان از اهالی تبریز بود.

*    اولین کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبریز بنا نهاده شد .

*      اولین کارخانه چینی سازی  در شهر تبریز ساخته شد.

*     اولین کارخانه تولید برق در این شهر و اولین خیابانی که در آن از چراغهای برقی استفاده شد خیابان چراغ گازی تبریز بود.

*    اولین ضرابخانه ماشینی و انتشار اسکناس از فعالیت های این شهر اولین ها بود.

*     اولین شهر ایران که صاحب تلفن شد تبریز بود .

*     اولین انجمن زنان در تبریز توسط صاحب سلطان خانم تشکیل گردید .

*      اولین بلدیه و نظمیه پلیس مردمی و شهرداری ایران متعلق به تبریز است.

*    اولین مهمانخانه توسط میرزا اسحق خان معززالدوله در تبریز پذیرای مهمان گردید .

*      اولین مدرسه کر و لال ها توسط جبارباغچه بان و اولین مدرسه نابینایان توسط یک میسیون آلمانی و اولین مدارس حرفه ای و بازرگانی توسط محمدعلی تربیت واولین کودکستان توسط ابوالقاسم فیوضات در تبریز بنا گذاشته شد.

*      اولین پایگاه لرزه نگاری در تبریز (شهر زلزله خیز) بنا گذاشته شد.

* اولین شهرداری و عمارت شهرداری در تبریز ساخته شده است

* شروع انقلاب های بزرگ همیشه از تبریز بوده است

بوگون سنین دوغوم گونون

 

دوغوم گونون موبارک

Bu gün sənin doğum günün

 

Xəyalımda bir quş olub sənə tərəf gələcəyəm

əlimdəki çiçəkləri gülüm sənə verəcəyəm

bügün sənin doğum günün belənçi bir şirin günü

bütün vucudumla gözəl sənə təbrik diyəcəyəm

ayrılıqdan gözüm yaşdı sənsizlikdən ürək qandı

ürəyimdə mən ağlayıb üzdə sənə güləcəyəm

əgər bütün aləm bügün gözəl səndən gözəl olsa

mənim gözümdə tək sənsən yalnız səni sevəcəyəm

əgər məni əfv etməsən ömrüm bitincə yar ınan

məni qoyub gedən yerdə sənin üçün dözəcəyəm 

səni sevdim özüm üçün ayrılmışam sənin üçün 

həsrətində mən yaşayıb xəyalında oləcəyəm

 

şair : Vəhid Şükürzadə

 

 آد گونون موبارک

بوگون سنین دوغوم گونون

 

خیالیمدا بیر قوش اولوب ، سنه طرف گله جه یم

الیمده کی چیچک لری ، گولوم سنه وئره جه یم

بوگون سنین دوغوم گونون ، بئلنچی بیر شیرین گونو 

بوتون ووجودوملا گوزل ، سنه تبریک دییه جه یم

آیریلیقدان گؤزوم یاشدی ، سنسیزلیکدن اورک قاندی

اوره ییمده من آغلاییب ، اوزده سنه گوله جه یم

اگر بوتون عالم بوگون ، گوزل سندن گوزل اولسا

منیم گؤزوم ده تک سنسن ، یالنیز سنی سئوه جه یم 

اگر منی عفو ائتمه سن ، عومروم بیتینجه یار اینان 

منی قویوب گئدن یئرده ، سنین اوچون دؤزه جه یم

سنی سئودیم اؤزوم اوچون ، آیریلمیشام سنین اوچون

حسرتینده من یاشاییب ، خیالیندا اوله جه یم

 

شاعیر : وحید شکرزاده

 دوغوم گونون موبارک

 

دوغوم گونون - وحید شکرزاده

دوغوم گونون

 

بوگون سنین دوغوم گونون ، موبارک اولسون مله ییم

 

لاییق اولان هدیه سنه واردی جانیم آل چیچه ییم

 

شادلیق ایچینده بوغولوب ، پیس گونه حسرت قالاسان

 

بودور منیم حایاتداکی تک بویوک آرزوم دیله ییم

 

آیری دا اولساق گوزلیم اونودمارام آد گونونو

 

چونکو کونول دن سئوه نی اولسه اونودماز اوره ییم

 

دوغوم گونون بوگون آما یوخدور الیمده اللرین

 

سئومه ییرسن سئومه منی سئوگی ده اولماز گره ییم

 

سئوگیمی یار اینان گینان هئچ کیمه تای بیلمه منی

 

عاشیقینم بودور منیم سندن اولان تک ایسته ییم

 

اگر یاری خوشبخت ائده بیلمه یه جم آیری دوشاق

 

سنده یارین قیسمتینی خوشبختلیه یاز فله ییم

 

شاعیر : وحید شکرزاده