مشکلات نوجوانی

مقدمه:

 سالهاست كه نوجواني دوراني دشوارتر از دوران كودكي محسوب مي شود. البته مفهوم نوجواني تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله اي كه با پيچيدگي رواني توام و قابل مطالعه علمي است قلمداد نمي شد.

قبل از هر چيز دوران تغييرات سريع جسماني، جنسي، رواني، شناختي و اجتماعي است. تغييرات جسماني بلوغ، از جمله بلوغ جنسي و جهش نموي نوجواني از طريق افزايش كاركرد هورمونهاي فعالي كه به كمك غده هيپوفيز مترشح مي شود آغاز مي شود. اين هورمونها ساير غدد مترشحه داخلي را تحريك مي كند و اين غدد هورمونهاي مربوط به رشد و جنسيت را كه شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است توليد مي كند. سن شروع و دوران جهش نموي نوجواني در قد و وزن در ميان كودكان بهنجار فرق مي كند. سن متوسط شروع اين دوران در دختران يازده سالگي و در پسران 13 سالگي است، ميزان رشد يك سال بعد از اين به اوج خود مي رسد.  

 نشانه هاي بلوغ:

سن شروع بلوغ جنسي نيز در نوجوانان متفاوت است. در پسري كه درحد متوسط است، بلوغ جنسي با افزايش ميزان رشد بيضه ها و كيسه بيضه و ظاهر شدن موهاي زهاري و به دنبال آن بزرگ شدن آلت جنسي مردانه، رشد موهاي بدن و صورت، بم شدن صدا، توليد اسپرم و احتلام شبانه و نيز مردانه تر شدن ساخت بدن آغاز مي شود. در دخترها شروع رشد پستان معمولا اولين علامت قابل مشاهده بلوغ جنسي است. موهاي زهاري ظاهر مي شود و رحم، واژن، فرج، وكليتوريس بزرگ مي شود. شروع قاعدگي در چرخه رشد نسبتا ديرتر است. معمولا در سن 13 سالگي است و البته در افراد مختلف فرق مي كند. معمولا تا يك سال بعد از قاعدگي احتمال باروري وجود ندارد.

تغييرات سريع جسماني دوران بلوغ باعث مي شود كه نوجوان به دشواري بتواند به يك احساس ثبات دروني دست يابد، و زمان لازم است تا نوجوان اين تغييرات را به صورت يك احساس هويت فردي انسجام دهد. از نظر يك دختر نوجوان قاعدگي نشانه بلوغ جنسي وزن شدن است. از آنجا كه ممكن است واكنش هاي دختران نوجوان به قاعدگي به طور گسترده اي عموميت پيدا كند، اين موضوع اهميت اساسي دارد كه اولين تجارب آنان با قاعدگي تا جاي ممكن مطلوب باشد.

نگرش هاي مختلف نسبت به بلوغ:

تعداد بسيار زيادي از دختران يا ديدي منفي نسبت به قاعدگي دارند يا به آن بي اعتنا هستند. تا حدودي ممكن است اين نگرش نتيجه ناراحتي جسماني و تاثير هورمونها در خلق و خو باشد، ولي ظاهرا تا حدود زيادي ناشي از نگرش هاي منفي اجتماعي است. همانطور كه شروع قاعدگي ممكن است دختران نوجوان را نگران كند، نعوظ غير قابل كنترل و اولين انزال (احتلام شبانه) هم ممكن است بعضي از پسران نوجوان را نگران كند. پسران نوجواني كه دير بالغ مي شوند در مقايسه با آنهايي كه زودتر بالغ مي شوند يا بلوغشان به موقع و معمولي است دچار مشكلات اجتماعي و رواني بيشتري مي شوند. در ميان دختران نوجوان تاثيرات رواني بلوغ زودرس و ديررس به طور قابل ملاحظه اي كمتر است، هر چند كه آن هايي كه زودتر بالغ مي شوند تا حدودي آرام ترند و در مقايسه با آن هايي كه دير بالغ مي شوند اعتماد به نفس بيشتري دارند و كمتر مضطرب اند. ارائه رشد شناختي كه شامل آغاز مرحله عمليات صوري است ( مطابق با تئوري پيازه)، به نوجوان اين امكان را مي دهد كه انتزاعي تر فكر كند، فرضيه ها را فرمول بندي و آزمايش كند و بتواند به جاي اينكه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد احتمال را نيز در نظر بگيرد. اين تواناييها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزش هاي والدين و ارزشهاي اجتماعي سوق مي دهد. تفكر و رفتار نوجوان نيز ممكن است خود مدارانه باشد. نوجوانان در اين مرحله ممكن است چنين نتيجه گيري كنند كه ديگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهر شان توجه مي كنند. رشد شناختي نوجوانان نيز در رشد شخصيت و شكل گيري احساس هويتي روشن، نقش مهمي دارد.

استقلال از خانواده از تكاليف نوجوانان است. والدين قاطع و اطمينان بخش كه براي خودمختاري و رفتار منضبط به يكسان ارزش قايلند براي نوجوان توضيح مي دهند كه چرا از او انتظاراتي دارند و يا او را از كارهايي منع مي كنند و با اين كار احساس استقلال را در او پرورش مي دهند. نوجواناني كه والدين خودكامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان مي گويند كه چه بايد بكنند و نيز فرزندان والدين سهل گير، بي بندوبار ، مساوات طلب و يا والدين بي اعتنا كه غير مسئول و بي توجه هستند به مشكلات بسياري دچار مي شوند.

از آنجا كه پيوند نوجوانان با والدينشان به تدريج ضعيف تر مي شود همسالان در رشد رواني آنان نقش حساسي مي يابند. همسالان امكاناتي براي يادگيري مهارتهاي اجتماعي، كنترل رفتار و درميان گذاشتن مشكلات و احساسات مشابه فراهم مي كنند، پذيرفته شدن از سوي همسالان و داشتن چند دوست نزديك در زندگي نوجوان اهميت بسياري دارد. دوستان نزديك معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمينه هاي خانوادگي و ارزش ها و هدفهاي مشابهي دارند، ولي استثناء هم وجود دارد (جذابيتهاي آدم هايي كه خصوصياتي مخالف خصوصيات نوجوان دارند).

بر خلاف عقيده رايج، همسالان ارزش هاي اساسي والدين را تقويت مي كنند و با آن مخالف نيستند، هر چند كه ممكن است از لحاظ سليقه يا آداب و رسوم اختلافاتي داشته باشند. گروه هاي همسالان نوجوان شامل جمعيت بزرگتر و غير شخصي و نيز دسته كوچكتر و دوستي هاي فردي است. بسياري از عوامل در پذيرفته شدن نوجوانان از سوي همسالانشان تاثير مي گذارد و اين عوامل عبارتند از هوش، شكل ظاهري و مهارتها، موقعيت اجتماعي و استعداد هاي خاص. به طور كلي، نوجوانان همسالاني را ترجيح مي دهند كه بدشانس، انعطاف پذير، خوش طينت و مشتاق باشند، افرادي از نظر آنها محبوبند كه به ديگران ياري دهند تا احساس كنند از سوي سايرين پذيرفته شده اند. روابط ضعيف با همسالان در دوران كودكي و نوجواني پيشگويي ناسازگاريهاي عاطفي دوران بزرگسالي، بزهكاري، اختلالات در سازگاري جنسي و ساير رفتارهاي ناسازگارانه است.

شكل گيري هويت نوجوان:

نوجواناني كه مي توانند نقش هاي اجتماعي و فردي متنوعي را ايفا كنند از لحاظ اجتماعي و عاطفي براي زندگي آتي و ازدواج مهياترند. يكي از مسائل عمده نوجوانان شكل گيري هويت است. بر طبق نظريه اريك اريكسون، افرادي كه احساس هويت قوي اي دارند خود را افرادي مجزا و متمايز از ديگران مي دانند كه در نيازها و انگيزه ها و رفتار آنان انسجامي وجود دارد. استنباطي را از نوجوانان دارند كه نوجوانان از خودشان دارند.

شكل گيري هويت در جوامع صنعتي مدرن بسيار پيچيده است، زيرا نوجوان در اينگونه جوامع با اوضاع و احوالي روبرو مي شود كه به سرعت در حال تغيير است و به ناچار بايد نقش هاي متنوعي را ايفا كند. مشكلاتي كه بر سر راه شكل گيري هويت وجود دارد عبارت است از هويت يابي زودرس و سردرگمي در هويت يابي يا ناتواني در ايجاد هويتي با ثبات. غالبا زماني انسان به هويتي رشد يافته دست مي يابد كه دوراني پر از جستجو و عدم اطمينان را گذرانيده باشد. فرزندان مي گويند كه چه بايد بكنند و نيز فرزندان والدين سهل گير، بي بندوبار، مساوات طلب و يا والدين بي اعتنا كه غير مسئول و بي توجه هستند به مشكلات بسياري دچار مي شوند. از آنجا كه پيوند نوجوانان با والدينشان به تدريج ضعيف تر مي شود همسالان در رشد رواني آنان نقش حساسي مي يابند. همسالان امكاناتي براي يادگيري مهارتهاي اجتماعي، كنترل رفتار و درميان گذاشتن مشكلات و احساسات مشابه فراهم مي كنند، پذيرفته شدن از سوي همسالان و داشتن چند دوست نزديك در زندگي نوجوان اهميت بسياري دارد. دوستان نزديك معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمينه هاي خانوادگي و ارزش ها و هدف خصوصياتي مخالف خصوصيات نوجوان دارند). بر خلاف عقيده رايج، همسالان ارزش هاي اساسي والدين را تقويت مي كنند و با آن مخالف نيستند، هر چند كه ممكن است از لحاظ سليقه يا آداب و رسوم اختلافاتي داشته باشند. گروههاي همسالان نوجوان شامل جمعيت بزرگتر و غير شخصي و نيزدسته كوچكتر و دوستي هاي فردي است.

بسياري از عوامل در پذيرفته شدن نوجوانان از سوي همسالانشان تاثير مي گذارد و اين عوامل عبارتند از هوش، شكل ظاهري و مهارت ها، موقعيت اجتماعي و استعداد هاي خاص. به طور كلي، نوجوانان همسالاني را ترجيح مي دهند كه بدشانس، انعطاف پذير، خوش طينت هاي مشابهي دارند، ولي استثناء هم وجود دارد افرادي از نظر آنها محبوبند كه به ديگران ياري دهند تا احساس كنند از سوي سايرين پذيرفته شده اند.

روابط ضعيف با همسالان در دوران كودكي و نوجواني پيشگويي ناسازگاريهاي عاطفي دوران بزرگسالي، بزهكاري، اختلالات در سازگاري جنسي و ساير رفتارهاي ناسازگارانه است. نوجواناني كه مي توانند نقش هاي اجتماعي و فردي متنوعي را ايفا كنند از لحاظ اجتماعي و عاطفي براي زندگي آتي و ازدواج مهياترند يكي از مسائل عمده نوجوانان شكل گيري هويت است. بر طبق نظريه اريك اريكسون، افرادي كه احساس هويت قوي اي دارند خود را افرادي مجزا و متمايز از ديگران مي دانند كه درنيازها و انگيزه ها ورفتار آنان انسجامي وجود دارد. استنباطي را از نوجوانان دارند كه نوجوانان از خودشان دارند. شكل گيري هويت در جوامع صنعتي مدرن بسيار پيچيده است، زيرا نوجوان در اينگونه جوامع با اوضاع و احوالي روبرو مي شود كه به سرعت در حال تغيير است و به ناچار بايد نقش هاي متنوعي را ايفا كند. مشكلاتي كه بر سر راه شكل گيري هويت وجود دارد عبارت است از: هويت يابي زودرس و سردرگمي در هويت يابي يا ناتواني در ايجاد هويتي با ثبات. غالبا زماني انسان به هويتي رشد يافته دست مي يابد كه دوراني پر از جستجو و عدم اطمينان را گذرانيده باشد.

هويت جنسيتي يكي از اجزاي عمده شكل گيري هويت است. افراد مختلف خصوصيات متفاوتي را بخشي از هويت جنسيتي خود بشمار مي آورند. ممكن است زني حرفه اش را بخش عمده اي از هويت زنانه خود بداند، حال آن كه زن ديگري بر اين گمان باشد كه مادر بودن بخش اصلي هويت زنانه او را تشكيل ميدهد. دو جنسيتي تركيبي است از خصوصياتي كه از لحاظ فرهنگي زنانه يا مردانه تلقي مي شود. وجوانان دو جنسيتي عزت نفس زيادي دارند و از لحاظ پيشرفت تحصيلي، بخصوص در زمينه هايي كه معمولا جنس مخالف به آن اشتغال دارد، در سطح بالايي عمل مي كنند.

هويت شغلي براي بسياري از بزرگسالان و جوانان اهميتي اساسي دارد. نوجواناني كه در دوران نوجواني كار مي كنند تا حدودي براي اشتغالدر دوران بزرگسالي آمادگي بيشتري مي يابند . به خصوص اگر شغلشان با علايق حرفه اي آتي آنها ارتباط داشته باشد. موقعيت اجتماعي-اقتصادي از عوامل مهمي است كه در اهداف حرفه اي نوجوانان تاثير مي گذارد. دختران نوجواني كه به حرفه اهميت زيادي مي دهند مستقل ترند. آنان ظاهرا مي دانند كه ممكن است در بازار كار با تبعيض روبرو شوند و در عين حال ممكن است بين مسئوليت خانوادگي و كارشان تضادي احساس كنند كه حل آن برايشان دشوار باشد.

كشيده شدن نوجوان به راه هاي خلاف:

موضوعات اخلاقي براي بسياري از نوجوانان اهميت زيادي دارد و رشد شناختي در قضاوت اخلاقي اين امكان را به آنان مي دهد كه از طريق جديدي به اين موضوعات فكر كنند. بسياري از نوجوانان وارد آن   مرحله اي از تفكر اخلاقي مي شوند كه به آن اخلاقي عرفي مي گويد. در ضمن نوجوانان كم كم درباره ارزشهاي اجتماعي و سياسي بزرگسالان اطراف خود ترديد مي كنند. مصرف مواد مخدر مثل الكل، ماري جوانا، آرامش بخش، آمفتامين و ساير مواد غير قانوني در سالهاي اخير بشدت افزايش يافته است. هر چند كه غالب نوجواناني كه اين مواد را امتحان كرده اند گاه گاهي از آن استفاده مي كنند ؛ ولي گروهي هم هستند كه به شدت به اين مواد معتاد شده اند. دلايل استفاده نوجوانان از مواد مخدر عبارت است از فشار گروه همسالان، خصومت نسبت به والدين،  فرار از فشارها، اختلالات عاطفي، بيگانگي اجتماعي و ميل به آزمودن چيزهاي تازه.

بزهكاري كه عبارت از رفتار غير قانوني است، در اواخر دهه 1970 و بعد به اوج خود رسيده است. مردها بيش از زنان كارهاي خلاف قانون مي كنند و بيشتر مرتكب جرايمي مي شوند كه با خشونت توأم است. اوضاع و احوال اجتماعي و نيز فقر و تجارب فردي نوجوان را به بزهكاري سوق مي دهد. بزهكاري به خصوص در محله هاي شهري رو به زوال و در نواحي اي كه از انسجام محلي كمي برخوردار است بيشتر ديده مي شود. آن دسته از خصوصيات شخصيتي كه بزهكاري را متمايز مي كند عبارتند از ، تكانشي بودن، عدم كنترل برخود، بي اعتنايي و نداشتن انگيزه پيشرفت. خصوصيات بزهكاري در ده سالگي با خصوصيات ديگران در سن ده سالگي تفاوتهايي  دارد. بزهكاران در آن زمان غير صادق، مزاحم و غير محبوب بوده اند. والدين افراد بزهكار غالبا بسيار سهل انگارند، كمتر بر فرزندان خود نظارت مي كنند خود نظارت مي كنند و غالبا بي اعتنا هستند يا حالت خصومت دارند. زنداني كردن نوجوانان فايده درماني ندارد، در حقيقت گاهي هم امكان آموختن رفتار جنايتكاران را فراهم مي آورد. بسياري از جواناني كه در كانونهاي اصلاح هستند صرفا خلاف قانون عمل كرده اند ( رفتاري كه براي بزرگسالان جرم محسوب نمي شود)، مانند فرار كردن، داشتن فعاليت جنسي و يا تكرار جرم. روش هاي رفتاري، از جمله تقويت مستقيم رفتار مقبول در زندگي گروهي با موفقيت به كار رفته است. هر چند كه غالب نوجوانان دوران طوفان و تنش  را نمي گذرانند، ولي بعضي دچار مشكلات رواني مانند واكنش هاي حاد اضطراب ، بيماريهاي روان تني و افسردگي مي شوند و گاهي اوقات هم دست به خودكشي مي زنند. نوجوان ممكن است به دليل وقوع حادثه اي ناراحت كننده دست به خودكشي بزند، ولي معمولا ريشه در مشكلات ممتدي دارد كه نوجوان در كنار آمدن با مسائل زندگي با آن روبرو مي شود و يأس و نوميدي او را به دنبال دارد. چنين نوجواناني غالبا خود را جدا از خانواده احساس مي كنند و هيچ كسي را دوست خود      نمي دانند.  غالبا افرادي كه دست به خودكشي مي زنند قبلا تهديد مي كنند يا درباره آن حرف مي زنند  به چنين تهديدهايي نبايد بي اعتنا بود.گاهي نوجوان دچار بيماريهاي مربوط به خوردن مي شود از جمله چاقي، بي اشتهاي عصبي، گرسنگي شديد غير طبيعي. در بيماري بي اشتهايي عصبي كه معمولا زنان به آن دچار مي شوند، بيماري در نتيجه رژيم سخت به كم وزني شديدي دچار مي شود و غالبا زندگيش مورد تهديد قرار مي گيرد. در گرسنگي شديد غير طبيعي بيمار زياد غذا مي خورد و بعد آن را بر مي گرداند تا چاق نشود. افرادي كه دچار چاقي يا بي اشتهايي عصبي هستند غالبا احساس مي كنند كه كنترل بر زندگي خود ندارند. افرادي كه دچار بي اشتهايي عصبي هستند معمولا از بلوغ اجتماعي و جنسي مي ترسند، تا حدودي به اين دليل كه در كودكي از سوي والدين به شدت كنترل شده اند. آنهايي كه كار درمان نوجوانان را به عهده دارند بايد قاطع و اطمينان بخش باشند نه مستبد يا سهل انگار و لازم است كه با نوجوانان تفاهم داشته باشند و به آنان احترام بگذارند.

مشكلات نوجوانان در جامعه:

نوجوانان و جوانان نقش مهم و تعيين كننده اي در ساختن جامعه به عهده دارند، لذا شناخت مسائل و مشكلات آنها مي تواند كمك شاياني به والدين، مربيان و مسؤولان امور در نحوه برخورد با آنان بنمايد.

مسائل و مشكلات نوجوانان و جوانان در جوامع مختلف و فرهنگ هاي گوناگون متفاوت مي باشد، مسائلي كه نوجوانان روستايي دارند با مسائل نوجوانان شهري يكي نيست، حتي نوجوانان و جواناني كه در يك شهر بزرگ زندگي مي كنند اما تابع خرده فرهنگ هاي گوناگون مي باشند و پايگاههاي اجتماعي متفاوتي دارند ، داراي مشكلات مشابه نيستند و اصولا آنچه در يك جا مساله مي باشد ممكن است در جاي ديگر مساله اي نباشد.

گاه يك مساله ممكن است ريشه و مبناي بدني داشته باشد ولي جلوه اي غير فيزيولوژيك دارد نظير پرخاشگري، بي انضباطي در كلاس، گوشه گيري و افسردگي و عقب ماندگي تحصيلي كودكان و نوجوانان را در اختلالات شنوايي، بينايي و بويايي جستجو مي كند و برعكس گاهي ماسئل يكه ظاهرا جنبه هاي بدني دارند، ريشه هاي رواني داشته اند مثلا اضطراب حاصل از يك تعارض به يك واكنش بدني مثل (فلج ميستري) تبديل شده است مسائل عاطفي گاه به صورت بعضي اختلالات تكلمي نمود پيدا كرده و يا احساس ناكامي، طرد و محروميت به شكل شب ادراري ظاهر شده است.  

مسائل و مشكلات اين دوره به صور مختلف از جمله به صورت مسائل عاطفي، اجتماعي، اخلاقي، بدني و گاه آميزه اي از آنها تجلي مي نمايد كه نشانه هاي وجود اين مشكلات ممكن است به صورت ادامه عادات كودكي مثل جويدن ناخن، مكيدن شست و يا واكنشهاي علامتي مثل راه رفتن در خواب ، بينظمي در خواب ، كابوس ، تيك ويا اختلالات عملكردي مثل تنبلي، دزدي ، غيبت هاي مكرر و طولاني از منزل و مدرسه و رفتارهاي ضد اجتماعي بروز نمايد. گاهي به صورت انزواطلبي ، ناتواني در برقراري روابط و فعاليتهاي درون گروهي ، ناتواني در سازگاري با موقعيت جديد خودنمايي مي كند و يا به صورت اختلالات يادگيري و يا اختلالات تغذيه اي ظاهر مي شود كه خود ممكن است پيش آگهي بسياري از آختلالات رواني باشد.

روشهاي شناخت مشكلات نوجوانان براي پي بردن به وجود ، نوع ، تعداد و كيفيت مسائل و مشكلات نوجوانان مي توان از چند راه اقدام كرد:

مشاهده مستقيم اعمال و حركات نوجوان كه ممكن است به صورت اتفاقي يا برنامه ريزي شده انجام گيرد.

 مصاحبه مستقيم با نوجوان و خواستن از او كه از مسائل و مشكلاتش سخن بگويد.   

 استافده از پرسشنامه خاص.

 مطالعه و تحليل نظرهايي كه پزشك، معلم، دوستان و درباره نوجوان مورد نظر اظهار مي نمايند.
 
تحليل يادداشتهاي روزانه نوجوان انواع مسائل و مشكلات نوجوان مسائل يا مشكلات نوجوان را مي توان به صورت زير طبقه بندي كرد بدون اين كه از پيوستگي آنها به همديگر غافل بود يا آن را طبقه بندي تلقي نمود:

مشكلات بدني از قبيل نداشتن تناسب اندام مطلوب، محروميت از خواب و استراحت كافي ، احساس خستگي  ظهور تمايلات جنسي و نگراني از چگونگي ارضاي مطلوب و شروع آن و

 مشكلات شخصيتي از قبيل احساس حقارت ، كمرويي ، كمبود اعتماد به نفس ، احساس فشار از اطرافيان ، نگراني از پذيرفتگي در ميان همگنان ، هيجاني افراطي بودن ، عصبانيت فوري. نگراني از بي مهري و بي احترامي اطرافيان مخصوصا همگنان و

مشكلات خانه و خانوادگي از قبيل احساس تنهاي، احساس فاصله زياد از والدين در گرايشها و رغبت نداشتن امكان گفتگو درباره مسائل شخصي با والدين . ناتواني از طرح مسائل جنسي با والدين، مشاجره با برادران و خواهران، احساس رفتار كودكانه با او ، احساس انتظارات زياد والدين از او ، دخالت والدين در انتخاب دوست، محدوديت آزادي، نگراني از موفقيت در انتخاب همسر و تشكيل خانواده و

 مشكلات وضع و موقعيت اجتماعي از قبيل ناشيگري در فعاليهاي اجتماعي ، ترس از برخورد بامردم، احساس ناشيگري در برقراري روابط روزانه با همگنان ، ترس از قبول مسؤوليت ترس از نارسايي در همانند سازي با دوستان، ندانستن اينكه چگونه روشها و شيوه ها و لباسهاي مناسب انتخاب كند، علاقه به عضويت در يك گروه و در عين حالنگراني از آينده آن، علاقه به گفتگو با مردم واحساس نگراني از موفقيت در اين امر 

مشكلات ديني و اخلاقي از قبيل نياز و علاقه به طالاعات لازم درباره مسائل ديني، زندگي بعد از مرگ ، ترس از مرگ، ترديد و گيج شدن درباره معقتدات و آداب و رسوم ديني ، نداشتن معيارهاي صحيح و مطمئن براي تشخيص حق از باطل و

به مشكلات مربوط به مدرسه و مطالعه از قبيل عجز از تمركز حواس، نداشتن روشهاي مطالعه درست ، روياي بيداري هنگام مطالعه، احساس ناتواني در خوب خواندن و خوب نوشتن، وجود معلمان بي انصاف و غرض ورز و بود معلماني كهمرتبا طعنه مي زنند ومسخره مي كنند، ترديد درباره ارزشهاي حاكم برمحيط مدرسه، تنفر از بعضي درسها و معلمان، انديشه درباره امتحان و گراني از آن‌، دوست نداشتن مدرسه. ترس از سخن گفتن در كلاس و در حضور همكلاسان، ترديد در ورود به دانشگاه احساس ضرورت راهنما براي ورود به دانشگاه و انتخاب رشته و

 مشكلات انتخاب شغل از قبيل احساس نياز به انتخاب شغل، نداشتن چگونگي انتخاب شغل موفق، نگراني از موفقيت مادي و موقعيتي در شغل ، ناتواني در تشخيص شغل مناسب با استعدادهاي واقعي و رغبتها ، نگراني از كيفيت صرف و پس انداز كردن درآمد.

منشا مشكلات درباره منشا اين مشكلات مسائل و عوامل بسياري را مي توان نام برد كه مهمترين آن ها در پي مي آيند:

 رشد بدن كه خود قيافه اي غلط انداز به او مي دهد.

 رشد فكر وعقل و روان كه زمينه را براي تعقل و تدبر و اينده نگري ها فراهم مي سازد.

 رشد غريزي كه خود سبب درخواستها و توقعاتي جديد است.

 رشد و بيداري مذهبي .

 سرخوردگي و محروميت هاي او در مواجهه با مسائل و مشكلات دنياي روز.

 ورود او به عالم بزرگسالان وعلاقه مندي به همانندي با بزرگسالان وعدم امكان آن.

 بيداري ميل به استقلال و خودپسندي و احساس آبرو و عزت و سعي و علاقه مندي به حفظ و رعايت آن.

پيدايش و ردش جنبه هاي عاطفي به خصوص رقت عاطفه و پيدايش هيجان.

 وجود بازتاب افكار و عقايد روزانه كه سبب پيدايش تحولاتي در انديشه و روان مي شود.

 فعاليتهاي نوجوان براي حل مسائل و مشكلات نوجوان براي حل مسائل و مشكلات سني خويش مي تواند فعاليتهاي زير را انجام دهد:

 تغييرات بدني و فيزيولوژيك خود را به درستي بشناسد و بپذيرد.

 والدين را بهترين ونزديكترين دوستان خود بداند و با ايشان به راحتي درد و دل كند و راهنمايي بخواهد.

 مدير مدرسه با بعضي از معلمان خود را كه بيشتر دوست دارد به عنوان مشاور برگزيند و مسائل و مشكلاتش را با ايشان در ميان بگذارد.

 در انتخاب دوست بيشتر دقت و احتياط كند.

 اوقات فراغت خود را به مطالعه و فعاليتهاي خلاق هنري صرف كند.

حقايق ديني را عميقا مورد مطالعه قرار دهد و با شخص مطلع و مورد اعتماد درباره آنها بحث و گفتگو كند.

 كتابهايي درباره مشاغل گوناگون و شرايط و چگونگي موفقيت در آنهامطالعه كند.

 در مسائل مختلف اجتماعي كشورش بيانديشد و نظارتش را با معلمان و دوستانش مطرح كند.

 غذاي كافي بخورد و از خواب كافي بهره مند شود.

 هرگز فراموش نكند كه ديگران نيز همانند او مسائل دارند.

 اين واقعيت را بداند و بپذيرد كه يك مشكل ممكن چند راه حل داشته باشد پس اگر در يكي توفيق نيافت به جستجوي راه حلهاي ديگر بپردازد.

 تا مي تواند والدين را در اداره امور خانه ياري كند.

 حتما در فعاليتهاي فوق برنامه مدرسه اش شركت كند.

 هر وقت احساس ناراحتي مي كند فورا به گردش در هواي ازاد بپردازد.

 حتما مسائل خود را با اشخاص مورداعتمادش مطرح كند.

 هرگز خود را يك عنصر يا شخص استثنايي تصور نكند.

هميشه و در هر فرصتي بايد نوجوان را به اين حقيقت متوجه ساخت كه نخستين مسؤول حل مشكلات و مسائل او خودش است نه ديگري . اوست كه بايد براي حل آنها فعاليت كند و بزرگتران (والدين ، معلمان و) فقط وظيفه راهنمايي دارند و در غير اين صورت ، به استقلال و اعتماد به نفس نوجوان لطمه خواهد خورد.

ناراحتي هاي روحي و رواني نوجوان:

توصيه هايي به والدين براي كمك به سازگاري نوجوان با توجه به ارتباط تنگاتنگ عوامل جسماني، رواني و اجتماعي ، والدي بايد در ايجاد محيط سالم وامن و بدون تنش تلاش كنند تا سازگاريهاي اجتماعي نوجوان كمتر با مشكل مواجه گردد.

از جمله مهمترين منابع ناراحتي هاي عاطفي نوجوان، تغيير در روابط است. نوجوان در جهت كسب استقلال حركت مي كند و والدين در صدد حفظ و حمايت نوجوان از آسيبهاي فردي و اجتماعي هستند.

 والدين بايد به تدريج زمينه هاي رشد استقلال سالم نوجوان را متناسب با تواناييها و قابليتهاي او فراهم سازند، او را به عنوان يك انسان در حال رشد، و رهسپار به سوي بزرگسالي ببيند و با او رفتار كنند و با نظارت كافي خود ، اختياراتي متناسب با اين قابليتها به وجوان بدهند تا ورود او به مرحله بزرگسالي با آرامش همراه باشد.

چند توصيه به والدين جهت كاهش مشكلات خانوادگي:

 والدين، نوجوانان و جوانان را از محبت سيراب نمايند تا آنان به هر آشنا و بيگانه اي روي نياورند و به طرف افراد فاسد و اماكن فاسد كشيده نشوند.

 والدين كانون خاواده را محلي امن و پناهنگاهي مستحكم براي فرزندان نمايند و به يكديگر احترام بگذارند.

 والدين نبايد در حضور فرزندان به مشاجره بپردازند وعيوب يكديگر را در حضور آنها بازگو كنند.

 والدين بايد به فرزندان خود احترام بگذارند و به آنها كمك كنند تاواقص خود را رفع نمايند.

والدين با فرزندان خود صحبت نمايند و به سخنان آنها نيز گوش دهند و به آنها توجه كنند و زمينه اي را ايجاد نمايند تا نوجوانان و جوانان حرفها و رازهاي خود را برايشان بازگو نمايند و والدين را غمخار و يار و خيرخواه خود بدانند.

 والدين نبايد نوجوانان وجوانان را به خاطر ضعف هايي كه دارند تحقير نمايند و آنان را با هم سن و سالان خود مقايسه نكنند.

 الدين بيش از حد توان و ظرفيت فرزندانشان از آنها توقع و انتظار نداشته باشند.

 والدين به نوجوانان و جوانان بيامموزند كه از مشكلات نبايد گريخت و راههاي مبارزه با مشكلات و راه حل آنها را به فرزندان خود آموزش بدهند.

 والدين فرزندان خود را در مضيقه شديد مالي قرار ندهند و بدون كمك آنها را رها نكنند و آنان را در اين دوره زندگي حمايت كنند.

 امكانات ازدواج را هر چه زودتر براي فرزندان فراهم نمايند تا آنها به فساد چشم و دل و عقل مبتلا نگردند.

 والدين بايد روح مذهب و معنويت را در فرزندان خود تقويت نمايند و ارزشهاي انساني ، مذهبي و را به طور صحيح در آنها ايجاد كنند.

 والدين به فرزندان خود مسؤوليتهاي مختلف زندگي راواگذار كنند تا‌آنها اهل تفكر و كار و زندگي شوند.

والدين بايد بدانند كه جوان در صدد است راه مستقلي براي خود انتخاب كند در نتيجه عاقلانه نيست كه الگوهاي بزرگسالي خودشان را بر او تحميل كنند.

 والدين بايد به نوجوانان كمك كنند تا تمامي احساساتشان را به خوبي اظهار كنند و امكاناتي را فراهم نمايند تاحتي احساسات منفي آنها به سوي فعاليتهاي سازنده و مورد قبل جامعه سوق داده شود.

 والدين بايد به فرزندان خود كمك كنند تا درباره دوست . درست بيانديشند.

 اشتباهات، بي تفاوتي، سنگدلي و بي توجهي آنها را نسبت به دوستانشان گوشزد نمايند.

 رعايت نكاتي به منظور كاستن از مشكلات اجتماعي:

 به نوجوانان و جوانان بايد آموخت كه عواملي در اجتماع وجود دارند كه هميشه آنها را تهديد مي كنند مانند رقابتها، تبعيض ها. حسادت ها، بدنامي ها و را مي توان شناخت، با آنها روبرو شد، مبارزه نمود و از عدم موفقيت و شكست نيز نهراسند. بنابراين بايد هوشيار بود و در انتخاب دوستان شايسته وگروههاي مناسب و هدفهاي آن گروهها مطالعه و دقت نمود.

 كمك به برنامه ريزي صحيح براي اوقات فراغت و تقسيم بندي اوقات فراغت جهت درس، تفريح و سرگرمي، رفتن به سينما و به طوري كه باعث خستگي زياد جسمي و فكري نشود و فرد در انتخاب اختيار داشته، اجباري در كار نباشد.

وظيفه ي مسؤلان در برابر نوجوان:

 دست اندركاران، مسؤلين و برنامه ريزان مملكت مي بايست هدفهاي مناسب سياسي اجتماعي براي نوجوانان و جوانان مطرح و تعيين نمايند تا آنها به راكد ماندن، سكون، پوسيدن و از بين رفتن نيانيديشند، بلكه به حركت . جريان داشتن و… فكر كنند. آنها در سازندگي جامعه و حتي جهان بايد نقش داشته باشند و اين رسالت و مسووليت را بپذيرند.

 الگوهايي كه در جامعه به نوجوانان ارائه مي گردد بسيار اهميت دارد به خصوص صدا و سيما نقش بسيار مهمي در چگونگي ارائه دادن اين الگوها دارد.

 برچيدن مظاهر و مراكز فساد و از دسترس خارج نمودن مواد مخدر ، مجلات و فيلم هاي مبتذل و… هر آنچه كه نوجوان را به طرق غير صحيح سرگم نموده و او را به انحراف مي كشد ، اهميت دارد و پر كردن اين خلا با ايجاد تفريحگاههاي مناسب ، كتابخانه ها و… از خيابان گردي ، هرزگي ، فساد و پوچ گرايي جوانان مي كاهد.

 مسؤولان و برنامه ريزان مملكت در برنامه ريزي ها بايد همه قشرهاي نوجوان و جوانان را بر اساس رشد تكامل ، نيازها و رغبت هاي آنها در نظر بگيرند و برنامه هاي متنوع براي قشرهاي مختلف اين سن جذابيت داشته باشد.

 ايجاد مراكز مشاوره در همه نقاط كشور و استفاده از افراد مسؤل، متعهد، تحصيل كرده، خوش فكر و صالح براي پاسخگويي به چون وچراهاي آنها ، بحث و گفتگو درباره سوالات و مسائل سياسي ، اجتماعي ، مذهبي، اقتصادي، فردي و خانوادگي جوانان و نوجوانان يكي از مهمترين اقداماتي است كه مسؤلين براي جلوگير ياز انحراف، كاهش مشكلات و شكوفا شدن استعدادهاي بالقوه اين نسل مي بايست انجام دهند.