1969 yılında Bingöl'de doğdu. 22 çocuklu bir ailenin ferdi olan Mahsun Kırmızıgül İstanbul Teknik Üniversitesi Konservatuarı''''nda müzik öğrenimi gördü. 1980 yılında müzik çalışmalarına başlayan sanatçı ilk albümü Alem Buysa Kral Sensinle müzik dünyasına bomba gibi düştü ve listelerin zirvesine oturdu.

Daha sonraki Bebeğim, İnsan Hakları ve Sevdalıyım hemşehrim adlı çalışmalarında aynı başarıyı tekrarladı. 1998 yılında çıkardığı Yıkılmadım adlı albümü ile geçtiğimizi yıla müzikal anlamda imzasını atan Mahsun Kırmızıgül 1999 yılının ilk aylarından itibaren yeni projeleriyle dopdolu bir yıl geçirmeye hazırlanıyor. Yıkılmadım adlı albümü için şimdiye kadar iç klip (Belalım, Herşeyim Sensin, Yıkılmadım) çekti. Bu albüm şimdiye kadar 2.000.000 adet sattı. Bu rakam yasadışı yollardan yapılan korsan kasetlerle 4 milyonu aşıyor… Basit bir hesapla her albümün beş kişi tarafından dinlediği gerçeğini varsayarak Mahsun Kırmızıgül''''ün 20 milyon gibi ciddi bir dinleyici kitlesine ulaştığını görürüz.

Sanatçının çıktığı Anadolu turnesinde meydanlara topladığı yüz binler bunun somut bir göstergesi Gittiği bütün şehirlerde 7 den 70 yaşlısı gence herkes onun şarkılarını ezbere biliyor. Şimdiye kadar 20 ili gezen sanatçı 2000yılına kadar 60 ilde de konser vererek yeni bir rekora imza atacak.Mahsun Kırmızıgül 1998 Kral TV Video Müzik ödüllerinde halkın verdiği oylarla üç ayrı dalda aldığı ödüllerle star olduğunu kanıtladı. Yılın Fantazi Müzik dalında yılın sanatçısı seçilirken milyonlara mal olan Yıkılmadım Ayaktayım adlı şarkısı da yılın şarkısı seçildi.1998''''in en çok satan albümü ise yine sanatçının 2 milyona varan Yıkılmadım adlı albümü idi.

Mahsun Kırmızıgül üç ayrı dalda ödül alarak 1998-1999 yılına damgasını vurdu. Sanatçı ayrıca aynı yıl içinde Türk Halk Müziği dalında Altın Kelebek ödülünü alarak yılın sanatçısı seçildi, Magazin Gazeteciler Derneğinin geleneksel ödülünde ise yine yılın sanatçısı seçildi.1984 1999Aradan 15 yıl ve son 5 yıldaki baş döndürücü yükseliş 15 yıl süren bu kavga sonunda, polisinden jandarmasına, yaşlısından emeklisine, evli kadınına, simitçisine, boyacısına, sosyetesine kadar her kesimden insanın dilinde bir Mahsun Kırmızıgül ezgisi dolaşıyorsa ünlü sanatçının bu bitmek bilmeyen enerjisi ve azmi ile verdiği kavgayı göz ardı etmemek gerekiyor

ماهسون قیرمیزی گول ( کیرمیزی گول )

مادری در حالی که بچه ای چهارماهه در شکم دارد، از شهر پدر، بینگولکوچ کرده ، رویاها و سختی هایش را به دیاربکیر خود می برد... پدر با وجود سه برادر بزرگترش نگرانی را از بین می برد. بچه ای که تا پنج سالگی عبدالله نام دارد، با ارسال شناسنامه از طرف پدر، ماهسون نامیده می شود. این تغییر غیرمنتظرانه اولین شکاف زندگی اوست. ماهسون در لغت نامه «عثمانلیجا» به معنی : مستحکم و محافظ، می باشد. چه کسی می داند، شاید پدری که در دور دستها بوده با دادن این اسم به پسرش خواسته که او را تشویق به زندگی مستحکم کرده باشد.تشویق استاد باغلاما (نوعی ساز محلی) آیهان باران باعثبرداشت اولینقدم به سوی کیلومترها راه دور می شود. دوره ای طولانی و سخت سپری می شود. در سالهای 1983 و 1984 در مسابقات آواز در دیاربکیر و مرسین مقامات اولی که کسب می کند باعث افزوده شدن اعتماد به نفس او می گردددر سال 1984 در دیاربکیر راننده اتوبوس مهمتر طاهر دوغموش که کاست تولید شده او را گوش می کند، قدم دوم را برداشته و در اونکاپان کاست آماتورش را به تولید کننده موسیقی مصطفی گونش می رساند تا گوش کند. گونش که صدای صاف و دلنواز او را می شنود او را بهاستانبول فرا می خواند. او به همین خاطر دیار مادری را رها کرده و به سوی دیار غربت راهی می شود.... رویای زندگی در استانبول، با نقشه های راه که به تازگی ترسیم شده اند، پیش می رود. او در زندگی در اتاقهای هتل چنان با اعتماد، چنان مصمم، چنان مهیج و چنان سرشار از عشق است که این مجادله سرانجام به ورود او به اولین دسته هنرمندان فارغ التحصیل در کنسرواتوری موسیقی ترک در کشور می انجامد. او دیگر مورد تمسخر قرار نمی گیرد او تحصیل کرده است...شهر دنیا استانبول، برای هنرمندان مادر شهرهاست. او از بزرگی استانبول نمی هراسد، نمی لرزد، شناختن، خو گرفتن و دوست داشتن را آغاز می کند. هنرمندی که با عشق دیاربکیر در دل، به استانبول آمده است، سالها بعد از حصارهای آواز فراتر می رود. او دیگر هم از آن ترکیه و هم متعلق به دنیاستدر سال 1992، او با تولید کننده موسیقی، هیلمی توپال اوغلو،آشنا می شود. یک سال بعد با آلبوم "عالم بویسا" به دنیایموسیقی قدم گذاشته، خود را در انبوهی از قدمهای برنداشته پیدا می کند. در سال 1994، سریال "عالم بویسا" را برای کانال استار بازی می کند. اولین سریالش در راس اخبار سریالها قرار گرفته و در داستان زندگی ، عرصه اولین هنرمندان نوشته می شود....زندگی هنری هنرمند، همیشه مثل یک آب جاری نیست. او روی خارهای سر راه هنر پا نهاده، مصمم به راه خود ادامهمی دهد. او به مسائل دیاری که در آن زندگی می کند بی تفاوت نمی ماند، آنچه را که درک می کند با ترانه هایش سر زبان می آورد. او با نمونه هایی مثل "انسان حاکلاری"،"همشهریم"، "تاشرالی"، "کاردشلیک تورکوسو"، "ییکیلمادیم"،"اؤلکم آغلار" و "بیزدن دییلدیر" به مسائل اجتماعی آهنگ می سازد. زیرا او گواه انسانهایی است که با دردهایشان بی صدا زندگی می کنند. او به همین دلیل صدای بی صدایان است... او دیدگاهش به دوستی را این چنین بیان می کند: من الکیبزرگ دارم، با این الک که مادرم به من هدیه کرده است کسانی بودند که رفع شدند. اما زندگی ام با بقیه دوستانسرشار از عشق و محبت سپری می شود.

این هنرمند، در زندگی در استانبول برای مادرش پسر و برای پسرش پدر است

فرزند دیاربکیر، فراست و زیرکی، و دارای قلبی باز بودن را توانگری می داند. او با گسترش دادن موفقیتهایش در عرصهموسیقی به تمام دنیا، با مجادله قرار گرفتن در دلها با صدایش، مثل آرامش دجله، راهش را ادامه می دهد

ماهسون از زبان خودش

مادرم "فائقه آریک" و پدرم "چرکز بازنجیر" در یک بیمارستاندولتی در "بینگول" با هم آشنا شدند و ازدواج کردند. مادرم به علت داشتن سه فرزند از شوهر قبلی خودش و یازده فرزند از شوهر بعدیش تا حد جدایی با پدرم پیش رفت. مادرم مرا چهار ماه حامله بود که از پدرم جدا شد و به "دیار بکر" کوچ کرد. او بالاخره چهارمین و آخرین بچه خودشرو در 26 مارچ سال 1969 (1348 شمسی) به دنیا آورد واسمش رو عبدالله گذاشت. عبدالله اسمی است که مادرمروی من گذاشت. در پنج سالگی با تعویض شناسنامه توسط پدرم اسمم ماهسون شد.

دیاربکر

دیاربکر با تاریخ 9000 ساله و اولین مرکز مسکونی دنیا و منطقه گسترده تمدن انسانیت، با تاریخ وخاک جادویی. دیاربکر سرزمین "ضیاءگوکالپ" ها و "علی امری" ها، "سلیمان نظیف" ها و "احمد عارف" ها و سرزمین بلبل ترانه ها "جلال". دیار بکر سرزمین خوش آوازه خوان ها سرزمین مارها ، عقرب ها، رنج ها، سختی ها و به همان اندازه دیار بکر سرزمینی پر غرور.در منطقه عرب شیخ این شهر در خانه ای که مجموعاً یک اتاق داشت به دنیا آمدم. برادرهای ناتنی ام که از شوهر قبلی مادرم بودند (اسماعیل آریک ، محمود اریک و مصطفی آریک) از به دنیا آمدن من خیلی خوشحال شدند و مرا مثل برادر تنی خود بزرگ کردند. من شوکت پدری را از آنها دیدم چون اصلاً پدرم را نمی شناختم. اولین بار پدرم را در 6 سالگی از دور دیده بودم. از شش سالگی به بعد در بعضی تعطیلات شش ماهه که به دیدار مادربزرگم می رفتم پدرم و بقیه برادرانم را تنها در آن زمان می توانستم ببینم. دوره ابتدایی را در مدرسه ابتدایی "سلیمان نظیف" و دوره راهنمایی را در مدرسه "علی امری" و دبیرستان را در مدرسه جمهوریت دیار بکر خواندم.

شروع موسیقی

پسر خاله ام آیخان باران در بین اقوام آدم دوست داشتنی ای هست و خیلی هم خوب ساز می زند. دفعه اول در برابرآیخان لرزان لرزان اولین شعری را که یاد گرفته بودم خواندم.آیخان تحت تاثیر صدایم قرار گرفت. از آن روز به بعد آیخان کارمداوم را با من آغاز کرد. حضور اول من در صحنه در دبیرستانجمهوریت به تحقق پیوست. مادرم و برادرانم دکتر یا مهندسشدن من را می خواستند. تاثیر موسیقی روی من خیلی زیادبود. هر روزم با موسیقی می گذشت. در ذهنم آواز خواندن در کنسرت ها را پرورش می دادم. به سختی می توانستم تصمیم بگیرم که مهندس خواهم شد ، دکتر و یا یک هنرمند.در سال 83 و 84 در فستیوال دیار بکر در مسابقات آواز خوانیبرای مطرح شدن خودم را آزمودم. در دومین دوره شرکت درمسابقات برای اول شدن مصمم بودم. در سال 84 در دیاربکرکاست آماتوری من توسط یک راننده اتوبوس (محمد تاریح) به گوش تهیه کننده ای به نام مصطفی گونش رسید و مصطفی گونش صدای مرا خیلی پسندید و مرا به استانبولدعوت کرد. برای موفقیت و رسیدن به هدفم 1800 کیلومترمسافت رو به اون شهر کهن طی کردم. سوالات زیادی در ذهنم وجود داشت. در بین میلیون ها نفر انسان در چنین کلان شهری چه کسی می داند که زندگی چقدر سخته؟ خیالات و امیدهایی داشتم اما از یک طرف ترس و وحشت هم داشتم. زندگی تا پایان عمر ، برای دنیا ، عشق، غم، حسرت، غربت. مجادله من در سال 84 در ماه سپتامبر با ورودم به استانبول شروع شد.

استانبولجایی که همسایه همسایه را نمی شناسد ، آدم آدم را نمی شناسد. آری این شهر استانبول است. چطور ساکناناستانبول به آنجا کوچ کردند و آمدند؟ هم ترسناکه هم پر رمز و راز و هم باز پس گیری شهر ( از دست قوم اشغالگر شهر) به نظر من خیلی زیباست. چگونگی آن را هیچکس به درستی نمی داند.آلبوم اولم رو در سال 84 در ماه کاستم ( نوامبر) به دنیایموسیقی عرضه کردم. در پی اون 7 آلبوم دیگه آمد.پنج سال تمام گذشته بود. در این مدت خانه ام اتاق شماره 314 هتل لاله بود. این هتل در جاده مسیح پاشا گل سرسبد هتل ها بود. در سال 89 تصمیم گرفتم برای تهیه آلبوم و هرچه زیبا شدن کارهایم در موسیقی و وارد شدن به عرصه کنسرواتوری در امتحان دانشگاه شرکت کنم، دانشگاه دولتی فنی موسیقی ترک.

سالهای کنسرواتوری

مکان اجرای موسیقی، اولین کنسرواتوری موسیقی ترک درترکیه.در سیاست موسیقی مدرسه موسیقی کم بود. اما چه افسوس که در اثر سستی دولت یک مدرسه موسیقی موجود بود. در مقابل این سیستم آموزش ضعیف من اراده قوی ای داشتم. مدرسه آموزشی هنرمندان ترکیه متاسفانه به دست فراموشی سپرده شده بود و دیگر یک موسسه مورد علاقه نبود و ارزشی نداشت. جهانی شدن هنر مرهون ارزش پیدا کردن هنر میان جوامع و مردم هست. امیدوارم سیاستمردانی که به هنر و هنرمند ارزش قایل میشوند مسوول موسسه های آموزشی بشوند.

بازگشت به موسیقی

در سال92 با "حلمی توپ اوغلو" آشنا شدم که به من پیشنهاد یک آلبوم کرد. من با این پیشنهاد که بعد از 4 سال به من شده بود در سال 93 با آلبوم "عالم بویسا" کار حرفه ای خودم را آغاز کردم.

ورود به صحنه

در سال 94 در کازینوی چاکیل به همراه بولنت ارسوی (خواننده) به صحنه رفتم.

اولین سریال

در سال94 برای استار تی وی سریال عالم بویسا را در چندقسمت کار کردم.

در سال 93 بود که مصمم شدم به

ـ ساخت اثری جهت محبت، صلح، دوستی، برادری، با هم

بودن، دین، زبان، مذهب، یه دید سیاسی جداگانه.

ـ با عصر تکنولوژی همراه شدن.

ـیک موزیسین تولید کننده و مدیر و سازمان دهنده بودن.

ـ سرمایه گذاری برای موسیقی.

ـ نمونه کامل یک هنرمند .

ـ دست کم هر 2.5 و یا 3 سال یک آلبوم دادن.

ـ با زنان به برنامه نیامدن.

ـ تصدیق تازه کاران(آماتورها).

ـ به با ارزش ترین انسان ها اهمیت قائل شدن.

سالی که در استانبول بودم هر روزش جدا ، هر لحظه اش

یک غم جداگانه و یک مجادله بود من در سالهای مه آلود

گذشته مقاطع رو گذراندم.

 

Ad: Mahsun Abdullah

Soyadı: Kırmızıgül Bazencır

Doğum Tarihi: 26 Mart 1969

Doğum Yeri: Diyarbakır

Baba: Çerkez Bazencır

Anne: Faika Arık

Kardeş Sayı: 18 kişi

Kardeşi: Mahmut Arık

Kardeşi: Mustafa Arık

Boyu: 1.82 cm

Saç Rengi: Siyah

Göz Rengi: Kahverengi

Sevdiği Yemek: Kuru Fasulye - Pilav

Arabası: BMW

Din: İslam

Albüm Sayı: 11 albüm profesyonel - 5 albüm amator

Faaliyetler: Şarkıcı - Kompozitör - Çalgıcı - Besteci - Aktör

Diziler: Alem Buysa - Bu Sevda Bitmez -

Hemşerim Yıkılmadım - Zalim - Aşka Sürgün

 

نام: عبدالله (ماهسون)

نام خانوادگی: بازنجیر (کیرمیزی گول)

تاریخ تولد: 26 مارچ 1969 ـ 1348 شمسی

محل تولد: شهر دیاربکیر (شرق ترکیه)

پدر: چرکز بازنجیز

مادر: فائقه آریک

تعداد برادر و خواهر: 18 نفر

برادر: محمود اریک

برادر: مصطفی اریک

قد: 1.82 سانتیمتر

رنگ مو: مشکی

رنگ چشم: قهوه ای

غذای مورد علاقه: لوبیا سبز ـ برنج

ماشین مورد علاقه: بی ام و

دین: اسلام

تعداد آلبوم: 11 آلبوم حرفه ای ـ 5 آلبوم آماتور

فعالیتها: خواننده ـ آهنگساز ـ نوازنده ـ سراینده اشعار ـ بازیگر

فیلمها و سریالها: اندازه عالم ـ این عشق از بین نمیرود

همشهری ـ مغلوب نشدم ـ ظالم ـ تبعیدشده عشق

وب سایت رسمی:

http://www.mahsunkirmizigul.com

عکسهای ماهسون قیرمیزی گول

 

ماهسون

قیرمیزی گول

ماهسون کیرمیزی گول

mahsun

mahsun qirmizi gul

mahsun kirmizigul

mahsun

ماهسون

ماهسون قیرمیزی گول

ماهسون کیرمیزی گول

ماهسون