درس هشتم : فعل (3)
گفتيم: فعل ، وقوع عمل يا رخداد حادثه در زمان معين است. معلوم مي شود كه زمان جزء اجتناب ناپذير زبان محسوب مي شود. به نظر مي رسد كه تمام زبانها داراي زمانهايي مثل هم بايد باشند و تنها ساختار آنها بخاطر اختلاف زبانها بايد متفاوت باشد ، درحاليكه اين حرف كاملاً صحيح نيست. در زبان تركي 46 نوع زمان در فعل وجود دارد كه آنرا در رديف زبانهاي غني و پرقدرت قرار مي دهد. شايد جدي نگيريم اگر گفته شود: زبان تركي زمانهائي دارد كه در ديگر زبانها مانند فارسي و عربي وجود ندارد. ولي اين واقعيت دارد. براي نمونه در تركي مي توان در گذشته به زبان آينده سخت گفت. در ديگر زبانها يا اين زمان وجود ندارد يا براي بيان آن بايد متوسل به جمله و شرح شوند.
پرداختن به تمام 46 زمان فعل در زبان تركي در اين مجال كوتاه ميسر نيست و علاقمندان براي تحقيق بيشتر به مراجع معتبر مراجعه نمايند. در اينجا تنها مي توانيم اهم ازمنه تركي را توضيح دهيم. دانشجويان عزيز با همين داشته ها و اندوخته ها مي توانند روي ديگر ازمنه تحقيق كنند.
جامعترين تقسيمبندي در زبان تركي همان زمانهاي گذشته (ماضي ، كئچميش) ، حال (ايندي) و آينده (مستقبل ، گله جك) مي باشد كه هر كدام از اين زمانها به بخشها و زيرمجموعه هاي مختلف تقسيم مي شوند كه عبارتند از:
الف ـ زمان گذشته (ماضي ، كئچميش)
الف ـ 1: ماضي ساده الف ـ 2: ماضي نقلي الف ـ 3: ماضي استمراري موقت الف ـ 4: ماضي استمراري دائم الف ـ 5: ماضي بعيذ
ب ـ زمان حال (ايندي)
ب ـ 1: حال ساده ب ـ 2: حال استمراري
ج ـ زمان آينده (مستقبل ، گله جك)
ج ـ 1: آينده خبري ج ـ 2: آينده التزامي ج ـ 3: آينده در گذشته خبري ج ـ 4: آينده در گذشته التزامي
در تمام انواع زبانهاي مذكور ، ابتدا ريشه فعل مي آيد ، سپس علامت يا پيوند زمانساز مي آيد و در نهايت ضمير شخصي نمايان مي شود. با علم به اين مسئله و با شناخت تقسيم بندي فوق ، به شرح تك تك آنها مي پردازيم:
الف ـ زمان گذشته (ماضي ، كئچميش)
وقوع فعل مربوط به زمان گذشته است اما از لحاظ دوري و نزديكي اين زمان به حال يا نقل قول مستقيم يا غيرمستقيم و يا تداوم و غيرمداومت آن به گروههاي زير تقسيم مي شود:
الف ـ 1: ماضي ساده
مربوط به گذشته است و قطعاً زمان آن به اتمام رسيده و گوينده مستقيماً وقوع آنرا خبر مي دهد. براي همين آنرا به نامهاي ماضي مطلق ، ماضي خبري و ماضي شهودي هم مي شناسيم. علامت آن در تركي ، پيوند چهارگانه «دي/4» است. مثلاً براي دوم شخص جمع از آلماق (گرفتن) ابتدا ريشه فعلي «آل» و سپس پيوند متناسب با آن يعني «ديْ» و نهايتاً ضمير شخصي دوم شخص جمع يعني «نيز» مي آيد و فعل «آلدينيز» بصورت ماضي ساده براي دوم شخص جمع تشكيل مي شود.
براي اينكه بتوانيم از هر چهار پيوند «دي/4» استفاده كنيم ، صرف كامل اين زمان را براي افعال «گئتمك ، آلماق ، اوچماق ، كؤچمك» انجام مي دهيم:
گئتمك : گئتديم ـ گئتدين ـ گئتدي = گئتديك ـ گئتدينيز ـ گئتديلر
آلماق : آلديْم ـ آلديْن ـ آلديْ = آلديْق ـ آلديْنيْز ـ آلديْلار
اوچماق : اوچدوم ـ اوچدون ـ اوچدو = اوچدوق ـ اوچدونوز ـ اوچدولار
كؤچمك : كؤچدۆم ـ كؤچدۆن ـ كؤچدۆ = كؤچدۆك ـ كؤچدۆنۆز ـ كؤچدۆلر
ô نكته: در گويش ميانه براي دوم شخص مفرد و جمع از ضماير شخصي «ون ـ وز» استفاده مي كنند و مي گويند: آلدون ، آلدوز ، گئتدون ، گوتدوز. در گويش تبريز ضمير شخصي اول شخص جمع را «وق» مي آورند: گئتدوخ ـ آلدوخ ـ باخدوخ
ô براي منفي كردن تمام افعال از جمله اين زمان ، پيوند منفي ساز دوگانه «ما/مه» را بعد از بن فعلي و قبل از ديگر پيوندها مي آوريم. مانند: گئتمه ديم ، آلماديْم ، اوچماديم ، كؤچمه ديم.
ô براي شرطي كردن اين زمان ، پيوند شرط ساز دوگانه «سا/سه» را در انتهاي فعل و بعد از ضمير شخصي مي آوريم. اين حالت از شرط در محاوره چندان متداول نيست. مانند: گئتديم سه ، آلديْمسا ، اوچدومسا ، كؤچدومسه
الف ـ 2: ماضي نقلي
هرچند مانند ماضي ساده مربوط به گذشته است اما يك تفاوت اساسي با آن دارد و آن اينكه گويا گوينده خود شاهد وقوع آن نيست و آنرا نقل مي كند. لذا قطعيت آن مانند ماضي ساده نيست و چه بسا اصلاً چنين فعلي انجام نگرفته باشد. پيوند مخصوص اين زمان «ميش/4» است. براي همان مثالها داريم:
گئتمك : گئتميشم ـ گئتميشسن ـ گئتميشدي = گئتميشيك ـ گئتميشسينيز ـ گئتميشلر
آلماق : آلميْشام ـ آلميْشسان ـ آلميْشديْ = آلميْشيْق ـ آلميْشسيْنيْز ـ آلميْشلار
اوچماق : اوچموشام ـ اوچموشسان ـ اوچموشدو = اوچموشوق ـ اوچموشسونوز ـ اوچموشلار
كؤچمك : كؤچمۆشم ـ كؤچمۆشسن ـ كؤچمۆشدۆ = كؤچمۆشۆك ـ كؤچمۆشسۆنۆز ـ كؤچمۆشلر
ô نكته: در گويش ميانه فقط براي اول شخص مفرد و جمع از پيوند «ميش» استفاده مي كنند و براي بقيه از پيوند «يب» استفاده مي كنند و مي گويند: گئتمك : گئتميشم ـ گئديبسن ـ گئديبدي = گئتميشيك ـ گئديبسيز ـ گئديبلر.
ô براي منفي كردن تمام افعال از جمله اين زمان ، پيوند منفي ساز دوگانه «ما/مه» را بعد از بن فعلي و قبل از ديگر پيوندها مي آوريم. مانند: گئتمه ميشم ، آلماميشام ، اوچماميشام ، كؤچمه ميشم.
الف ـ 3: ماضي استمراري موقت
اين فعل در زمان گذشته انجام گرفته و تداوم و استمرار داشته است. استمرار آن در يك محدوده زماني خاص بوده است. علامت آن پيوند «ايردي/4» است. براي نمونه:
گئتمك : گئديرديم ـ گئديردين ـ گئديردي = گئديرديك ـ گئديردينيز ـ گئديرديلر
آلماق : آليْرديْم ـ آليْرديْن ـ آليْرديْ = آليْرديْق ـ آليْرديْنيْز ـ آليْرديْلار
اوچماق : اوچوردوم ـ اوچوردون ـ اوچوردو = اوچوردوق ـ اوچوردونوز ـ اوچوردولار
كؤچمك : كؤچۆردۆم ـ كؤچۆردۆن ـ كؤچۆردۆ = كؤچۆردۆك ـ كؤچۆردۆنۆز ـ كؤچۆردۆلر
ô براي منفي كردن آن كافيست «ما/مه» را بعد از بن بيآوريم
الف ـ 4: ماضي استمراري دائم
اين فعل در زمان گذشته انجام گرفته و تداوم و استمرار داشته است. محدوده زماني آن مانند « ماضي استمراري موقت» كوتاه و موقتي نيست بلكه مربوط به تمام گذشته مي شود. يعني هميشه اين فعل به گذشته شامل و صادق بوده است. مانند اينكه از خصايص نيكوي شخصي بگوئيم كه اكنون پيش ما نيست و او هميشه اين خصوصيات را داشته است. اين زمان در فارسي وجود ندارد و براي هر دو نوع ماضي استمراري از يك حالت استفاده مي كنند. علامت آن پيوند دوگانه«اردي/2» است. براي نمونه:
گئتمك : گئدرديم ـ گئدردين ـ گئدردي = گئدرديك ـ گئدردينيز ـ گئدرديلر
آلماق : آلارديْم ـ آلارديْن ـ آلارديْ = آلارديْق ـ آلارديْنيز ـ آلارديْلار
اوچماق : اوچارديم ـ اوچاردين ـ اوچاردي = اوچارديق ـ اوچاردينيز ـ اوچارديلار
كؤچمك : كؤچرديم ـ كؤچردين ـ كؤچردي = كؤچرديك ـ كؤچردينيز ـ كؤچرديلر
ô نكته مهم در منفي سازي اين زمان است. در تركي براي نفي دائم از پيوند منفي ساز دائم «ماز/مز» استفاده مي كنند. براي همين سولماز يعني چيزي كه هرگز پژمرده نشود. لذا مي گوئيم: آلمازديم ـ آلمازدين ـ ... ، گئتمزديم ـ گئتمزدين ـ ...
الف ـ 5: ماضي بعيد
ماضي بعيد در گذشته دور انجام انجام گرفته و همان زمانها به اتمام رسيده است و ديگر اثري از آن نيست. كهنه ترين و ديرين ترين زمانها محسوب مي شود. نشانه آن پيوند «ميش ايدي» مي باشد:
گئتمك : گئتميش ايديم ـ گئتميش ايدين ـ گئتميش ايدي = گئتميش ايديك ـ گئتميش ايدينيز ـ گئتميش ايديلر
آلماق : آلميْش ايديم ـ آلميْش ايدين ـ آلميْش ايدي = آلميْش ايديك ـ آلميْش ايدينيز ـ آلميْش ايديلر
اوچماق : اوچموش ايديم ـ اوچموش ايدين ـ اوچموش ايدي = اوچموش ايديك ـ اوچموش ايدينيز ـ اوچموش ايديلر
كؤچمك : كؤچمۆش ايديم ـ كؤچمۆش ايدين ـ كؤچمۆش ايدي = كؤچمۆش ايديك ـ كؤچمۆش ايدين ـ كؤچمۆش ايديلر
ô «ايمك» مصدري قديمي است كه اكنون بكار نمي رود ولي صورتهاي مختلف آن مانند «ايدي» كاربرد دارد. نمي توانيم آنرا مطابق مصوتها تغيير دهيم و بگوئيم: كؤچموشودوك! آلميشيديق! هرچند بسيار متداول است ولي به نظر صحيح نيست. بهتر است بصورت مجزا بگوئيم: كؤچموش ايديك و آلميش ايديك.
ô براي منفي سازي مانند قبل عمل مي كنيم. مانند: آلماميش ايديم
ب ـ زمان حال (ايندي)
اين نوع افعال در زمان كنوني و حاضر انجام مي گيرد و ما واقف به آن هستيم. در دو نوع كاربرد دارد:
ب ـ 1: حال ساده
وقوع فعل در زمان حاضر است. علامت آن «اير/4» است:
گئتمك : گئديرم ـ گئديرسن ـ گئدير = گئديريك ـ گئديرسينيز ـ گئديرلر
آلماق : آليْرام ـ آليْرسان ـ آليْر = آليْريق ـ آليْرسينيز ـ آليْرلار
اوچماق : اوچورام ـ اوچورسان ـ اوچور = اوچوروق ـ اوچورسونوز ـ اوچورلار
كؤچمك : كؤچۆرم ـ كؤچۆرسن ـ كؤچۆر = كؤچۆروك ـ كؤچۆرسونوز ـ كؤچۆرلر
ô در مورد منفي سازي اين زمان در اصل بايد «ما/مه» را به انتهاي بن فعلي بيافزائيم و بگوئيم: گئتمه ييرم ، آلماييرام ، كؤچمه ييرم. هرچند در زبان ادبي اينگونه صحبت كردن و نوشتن بسيار شيرين و پسنديده است اما بنا به تسهيل مي توان گئتميرم ، آلميرام ، كؤچمورم و ... هم به كار برد.
ô در گويش ميانه غالباً حرف «ر» از پيوند «اير» در دوم شخص فرد و جمع حذف شده و در سوم شخص جمع به هم مخرج خود «ل» تبديل مي شود: گئديسن ، گئديسيز ، گئديللر
ب ـ 2: حال استمراري
در اين زمان ، فعل بصورت استمرار و مداوم در حال انجام در زمان حاضر است. آغاز شده ولي پايان نيافته است. براي ساختن اين نوع زمان بعد از بن فعل ، نشانه مصدري ، سپس پيوند دوگانه «دا/ده» و در نهايت ضمير شخصي مي آيد. مانند: گۆللر چيچكلنمكده دير ، هاوا آچماقدا دير ، حسن گئتمكده دير. براي چهار فعل قبلي داريم:
گئتمك : گئتمكده يم ـ گئتمكده سن ـ گئتمكده دير = گئتمكده ييك ـ گئتمكده سينيز ـ گئتمكده ديرلر
آلماق : آلماقدايام ـ آلماقداسان ـ آلماقدادير = آلماقداييق ـ آلماقداسينيز ـ آلماقداديرلار
اوچماق : اوچماقدايام ـ اوچماقداسان ـ اوچماقدادير = اوچماقداييق ـ اوچماقداسينيز ـ اوچماقداديرلار
كؤچمك : كؤچمكده يم ـ كؤچمكده سن ـ كؤچمكده دير = كؤچمكده ييك ـ كؤچمكده سينيز ـ كؤچمكده ديرلر
ô براي منفي سازي اين زمان باز پيوند منفي ساز «ما/مه» را بعد از بن اصلي مي آوريم. مانند: كؤچمه مكده يم ، آلماماقدايام
ô در گويش ميانه مانند ديگر گويشها بجاي «دير» در سوم شخص مفرد و جمع از «دي» استفاده مي شود. اين حالت حتي در زبان ادبي و نوشتاري هم نفوذ كرده است و صحيح است.
ج ـ زمان آينده (مستقبل ، گله جك)
وقوع اين فعل فعلاً صورت نگرفته و در آينده انجام مي گيرد. از نظر اينكه از وقوع آن در آينده مطمئن باشيم يا نه ، از نظر اينكه هميشگي باشد يا در محدوده زماني خاص صادق باشد ، تقسيمبندي متنوعي دارد. از طرفي در زبان تركي نوعي آينده وجود دارد كه مربوط به گذشته است. ذيلاً به شرح آنها مي پردازيم:
ج ـ 1: آينده خبري (قطعي)
وقوع فعل در آينده ، قطعي است و گوينده با اطمينان به وقوع آن سخن مي گويد. نشان آن در تركي پيوند دوگانه «آجاق/اجك» است. براي چهار فعل قبلي باز در اين زمان شروع به صرف مي كنيم:
گئتمك : گئده جه يم ـ گئده جكسن ـ گئده جك = گئده جه ييك ـ گئده جكسينيز ـ گئده جكلر
آلماق : آلاجاغام ـ آلاجاقسان ـ آلاجاق = آلاجاييق ـ آلاجاقسينيز ـ آلاجاقلار
اوچماق : اوچاجاغام ـ اوچاجاقسان ـ اوچاجاق = اوچاجاييق ـ اوچاجاقسينيز ـ اوچاجاقلار
كؤچمك : كؤچه جه يم ـ كؤچه جكسن ـ كؤچه جك = كؤچه جه ييك ـ كؤچه جكسينيز ـ كؤچه جكلر
ô با توجه به اينكه كاف و قاف اگر بين دو مصوت بيافتند به ترتيب به «گ ـ ي» و «غ» تبديل مي شوند ، تغييرات صوتي فوق را ديديم. مثلاً بايد «گئده جه كم» مي شد كه به « گئده جه گم» و « گئده جه يم» تبديل شد كه هر دو صحيح است.
ô براي منفي سازي نيز از پيوند دوگانه «ما/مه» پس از بن اصلي فعل اقدام مي كنيم. منتها بخاطر تلاقي دو مصوت مشابه «آ» يا «ا» مجبوريم از يك تبديل «ي» در ميان آنها كمك بگيريم. مانند: گئتمه يه جه گم ، آلماياجاغام
ô در گويش ميانه در اول شخص مفرد و جمع ، بيشتر تمايل دارند از پيوند تحريفي «آجي/اجي» بصورت آلاجييام ، گئده جييم ، كؤچه جييك استفاده كنند.
ج ـ 2: آينده التزامي (غيرقطعي)
وقوع اين فعل در آينده مانند آينده خبري ، قطعي نيست و گويا در اصطراب هستيم كه اين فعل انجام مي گيرد يا نه؟ علامت آن در تركي «آر/ار» است. مانند:
گئتمك : گئده رم ـ گئده رسن ـ گئده ر = گئده ريك ـ گئده رسينيز ـ گئده رلر
آلماق : آلارام ـ آلارسان ـ آلار = آلاريق ـ آلارسينيز ـ آلارلار
اوچماق : اوچارام ـ اوچارسان ـ اوچار = اوچاريق ـ اوچارسينيز ـ اوچارلار
كؤچمك : كؤچه رم ـ كؤچه رسن ـ كؤچه ر = كؤچه ريك ـ كؤچه رسينيز ـ كؤچه رلر
ô در گويش ميانه مانند شهرهاي ديگر «ر» قبل از «ل» را با «ل» ادغام مي كنند و مي گويند: گئدللر
ج ـ 3: آينده در گذشته خبري
خود را به زمان گذشته مي بريم و درباره آينده اي صحبت مي كنيم كه اكنون وقوع يافته ولي در آن زمان وقوع نيافته بود. صحبت از آينده در زمان گذشته بصورت قطعي و انجام گرفته است. خود دو نوع است:
ج ـ 3 ـ 1: آينده در گذشته خبري قطعي
گوينده آنرا از جانب خود و بدون واسطه مي گويد. نشان آن در تركي آوردن تركيبات «ايمك» بعد از نشان آينده «جاق/جك» است. براي نمونه آلاجاق ايدين (بايستي مي خريدي ولي نخريدي):
گئتمك : گئده جك ايديم ـ گئده جك ايدين ـ گئده جك ايدي = گئده جك ايديك ـ گئده جك ايدينيز ـ گئده جك ايديلر
آلماق : آلاجاق ايديم ـ آلاجاق ايدين ـ آلاجاق ايدي = آلاجاق ايديك ـ آلاجاق ايدينيز ـ آلاجاق ايديلر
اوچماق : اوچاجاق ايديم ـ اوچاجاق ايدين ـ اوچاجاق ايدي = اوچاجاق ايديك ـ اوچاجاق ايدينيز ـ اوچاجاق ايديلر
كؤچمك : كؤچه جك ايديم ـ كؤچه جك ايدين ـ كؤچه جك ايدي = كؤچه جك ايديك ـ كؤچه جك ايدينيز ـ كؤچه جك ايديلر
ô در گويش ميانه مانند ديگر شهرها دوست دارند اين دو پيوند «جاق/2» و «ايمك» را ادغام كنند و بگويند: آلاجاغيديم ـ آلاجاغيدين و ... . با توجه به اينكه «آجاق» را هم «آجي» مي گويند ، لذا مي شود: آلاجئيديم ، اوچاجئيديم
ج ـ 3 ـ 2: آينده در گذشته خبري روائي
مانند قبل است با اين تفاوت كه گوينده از وقوع آن اطمينان ندارد. در اينجا بجاي تركيبات «ايمك» از «ايميش» استفاده مي شود. مانند:
گئتمك : گئده جك ايميشم ـ گئده جك ايميشسن ـ گئده جك ايميش = گئده جك ايميشيك ـ گئده جك ايميشسينيز ـ گئده جك ايميشلر
آلماق : آلاجاق ايميشم ـ آلاجاق ايميشسن ـ آلاجاق ايميش = آلاجاق ايميشيك ـ آلاجاق ايميشسينيز ـ آلاجاق ايميشلر
اوچماق : اوچاجاق ايميشم ـ اوچاجاق ايميشسن ـ اوچاجاق ايميش = اوچاجاق ايميشيك ـ اوچاجاق ايميشسينيز ـ اوچاجاق ايميشلر
كؤچمك : كؤچه جك ايميشم ـ كؤچه جك ايميشسن ـ كؤچه جك ايميش = كؤچه جك ايميشيك ـ كؤچه جك ايميشسينيز ـ كؤچه جك ايميشلر
ô ديده مي شود كه حتي در زبان ادبي و نوشتاري «ايميش» را متناسب با ريشه ، ثقيل مي كنند ، مانند: آلاجاق ايمشام. اين اشتباه جا افتاده و ديگر در زبان نوشتاري هم آنرا پذيرفته ايم.
ج ـ 4: آينده در گذشته التزامي
فرق اين زمان با آينده در گذشته خبري در ابهام و ترديدي است كه در ذات آن وجود دارد. باز در دو صوررت قطعي و روائي است و با پيوند آينده التزامي ساخته مي شود:
ج ـ 4 ـ 1: آينده در گذشته التزامي خبري
گئتمك : گئدر ايديم ـ گئدر ايدين ـ گئدر ايدي = گئدر ايديك ـ گئدر ايدينيز ـ گئدر ايديلر
آلماق : آلار ايديم ـ آلار ايدين ـ آلار ايدي = آلار ايديك ـ آلار ايدينيز ـ آلار ايديلر
اوچماق : اوچار ايديم ـ اوچار ايدين ـ اوچار ايدي = اوچار ايديك ـ اوچار ايدينيز ـ اوچار ايديلر
كؤچمك : كؤچر ايديم ـ كؤچر ايدين ـ كؤچر ايدي = كؤچر ايديك ـ كؤچر ايدينيز ـ كؤچر ايديلر
ج ـ 4 ـ 2: آينده در گذشته التزامي روائي
گئتمك : گئدر ايميشم ـ گئدر ايميشسن ـ گئدر ايميش = گئدر ايميشيك ـ گئدر ايميشسينز ـ گئدر ايميشلر
آلماق : آلار ايميشم ـ آلار ايميشسن ـ آلار ايميش = آلار ايميشيك ـ آلار ايميشسينيز ـ آلار ايميشلر
اوچماق : اوچار ايميشم ـ اوچار ايميشسن ـ اوچار ايميش = اوچار ايميشيك ـ اوچار ايميشسينيز ـ اوچار ايميشلر
كؤچمك : كؤچر ايميشم ـ كؤچر ايميشسن ـ كؤچر ايميش = كؤچر ايميشيك ـ كؤچر ايميشسينيز ـ كؤچر ايميشلر
ô صورت منفي آن با پيوند «ماز/مز» ساخته مي شود.
پرداختن به تمام 46 زمان فعل در زبان تركي در اين مجال كوتاه ميسر نيست و علاقمندان براي تحقيق بيشتر به مراجع معتبر مراجعه نمايند. در اينجا تنها مي توانيم اهم ازمنه تركي را توضيح دهيم. دانشجويان عزيز با همين داشته ها و اندوخته ها مي توانند روي ديگر ازمنه تحقيق كنند.
جامعترين تقسيمبندي در زبان تركي همان زمانهاي گذشته (ماضي ، كئچميش) ، حال (ايندي) و آينده (مستقبل ، گله جك) مي باشد كه هر كدام از اين زمانها به بخشها و زيرمجموعه هاي مختلف تقسيم مي شوند كه عبارتند از:
الف ـ زمان گذشته (ماضي ، كئچميش)
الف ـ 1: ماضي ساده الف ـ 2: ماضي نقلي الف ـ 3: ماضي استمراري موقت الف ـ 4: ماضي استمراري دائم الف ـ 5: ماضي بعيذ
ب ـ زمان حال (ايندي)
ب ـ 1: حال ساده ب ـ 2: حال استمراري
ج ـ زمان آينده (مستقبل ، گله جك)
ج ـ 1: آينده خبري ج ـ 2: آينده التزامي ج ـ 3: آينده در گذشته خبري ج ـ 4: آينده در گذشته التزامي
در تمام انواع زبانهاي مذكور ، ابتدا ريشه فعل مي آيد ، سپس علامت يا پيوند زمانساز مي آيد و در نهايت ضمير شخصي نمايان مي شود. با علم به اين مسئله و با شناخت تقسيم بندي فوق ، به شرح تك تك آنها مي پردازيم:
الف ـ زمان گذشته (ماضي ، كئچميش)
وقوع فعل مربوط به زمان گذشته است اما از لحاظ دوري و نزديكي اين زمان به حال يا نقل قول مستقيم يا غيرمستقيم و يا تداوم و غيرمداومت آن به گروههاي زير تقسيم مي شود:
الف ـ 1: ماضي ساده
مربوط به گذشته است و قطعاً زمان آن به اتمام رسيده و گوينده مستقيماً وقوع آنرا خبر مي دهد. براي همين آنرا به نامهاي ماضي مطلق ، ماضي خبري و ماضي شهودي هم مي شناسيم. علامت آن در تركي ، پيوند چهارگانه «دي/4» است. مثلاً براي دوم شخص جمع از آلماق (گرفتن) ابتدا ريشه فعلي «آل» و سپس پيوند متناسب با آن يعني «ديْ» و نهايتاً ضمير شخصي دوم شخص جمع يعني «نيز» مي آيد و فعل «آلدينيز» بصورت ماضي ساده براي دوم شخص جمع تشكيل مي شود.
براي اينكه بتوانيم از هر چهار پيوند «دي/4» استفاده كنيم ، صرف كامل اين زمان را براي افعال «گئتمك ، آلماق ، اوچماق ، كؤچمك» انجام مي دهيم:
گئتمك : گئتديم ـ گئتدين ـ گئتدي = گئتديك ـ گئتدينيز ـ گئتديلر
آلماق : آلديْم ـ آلديْن ـ آلديْ = آلديْق ـ آلديْنيْز ـ آلديْلار
اوچماق : اوچدوم ـ اوچدون ـ اوچدو = اوچدوق ـ اوچدونوز ـ اوچدولار
كؤچمك : كؤچدۆم ـ كؤچدۆن ـ كؤچدۆ = كؤچدۆك ـ كؤچدۆنۆز ـ كؤچدۆلر
ô نكته: در گويش ميانه براي دوم شخص مفرد و جمع از ضماير شخصي «ون ـ وز» استفاده مي كنند و مي گويند: آلدون ، آلدوز ، گئتدون ، گوتدوز. در گويش تبريز ضمير شخصي اول شخص جمع را «وق» مي آورند: گئتدوخ ـ آلدوخ ـ باخدوخ
ô براي منفي كردن تمام افعال از جمله اين زمان ، پيوند منفي ساز دوگانه «ما/مه» را بعد از بن فعلي و قبل از ديگر پيوندها مي آوريم. مانند: گئتمه ديم ، آلماديْم ، اوچماديم ، كؤچمه ديم.
ô براي شرطي كردن اين زمان ، پيوند شرط ساز دوگانه «سا/سه» را در انتهاي فعل و بعد از ضمير شخصي مي آوريم. اين حالت از شرط در محاوره چندان متداول نيست. مانند: گئتديم سه ، آلديْمسا ، اوچدومسا ، كؤچدومسه
الف ـ 2: ماضي نقلي
هرچند مانند ماضي ساده مربوط به گذشته است اما يك تفاوت اساسي با آن دارد و آن اينكه گويا گوينده خود شاهد وقوع آن نيست و آنرا نقل مي كند. لذا قطعيت آن مانند ماضي ساده نيست و چه بسا اصلاً چنين فعلي انجام نگرفته باشد. پيوند مخصوص اين زمان «ميش/4» است. براي همان مثالها داريم:
گئتمك : گئتميشم ـ گئتميشسن ـ گئتميشدي = گئتميشيك ـ گئتميشسينيز ـ گئتميشلر
آلماق : آلميْشام ـ آلميْشسان ـ آلميْشديْ = آلميْشيْق ـ آلميْشسيْنيْز ـ آلميْشلار
اوچماق : اوچموشام ـ اوچموشسان ـ اوچموشدو = اوچموشوق ـ اوچموشسونوز ـ اوچموشلار
كؤچمك : كؤچمۆشم ـ كؤچمۆشسن ـ كؤچمۆشدۆ = كؤچمۆشۆك ـ كؤچمۆشسۆنۆز ـ كؤچمۆشلر
ô نكته: در گويش ميانه فقط براي اول شخص مفرد و جمع از پيوند «ميش» استفاده مي كنند و براي بقيه از پيوند «يب» استفاده مي كنند و مي گويند: گئتمك : گئتميشم ـ گئديبسن ـ گئديبدي = گئتميشيك ـ گئديبسيز ـ گئديبلر.
ô براي منفي كردن تمام افعال از جمله اين زمان ، پيوند منفي ساز دوگانه «ما/مه» را بعد از بن فعلي و قبل از ديگر پيوندها مي آوريم. مانند: گئتمه ميشم ، آلماميشام ، اوچماميشام ، كؤچمه ميشم.
الف ـ 3: ماضي استمراري موقت
اين فعل در زمان گذشته انجام گرفته و تداوم و استمرار داشته است. استمرار آن در يك محدوده زماني خاص بوده است. علامت آن پيوند «ايردي/4» است. براي نمونه:
گئتمك : گئديرديم ـ گئديردين ـ گئديردي = گئديرديك ـ گئديردينيز ـ گئديرديلر
آلماق : آليْرديْم ـ آليْرديْن ـ آليْرديْ = آليْرديْق ـ آليْرديْنيْز ـ آليْرديْلار
اوچماق : اوچوردوم ـ اوچوردون ـ اوچوردو = اوچوردوق ـ اوچوردونوز ـ اوچوردولار
كؤچمك : كؤچۆردۆم ـ كؤچۆردۆن ـ كؤچۆردۆ = كؤچۆردۆك ـ كؤچۆردۆنۆز ـ كؤچۆردۆلر
ô براي منفي كردن آن كافيست «ما/مه» را بعد از بن بيآوريم
الف ـ 4: ماضي استمراري دائم
اين فعل در زمان گذشته انجام گرفته و تداوم و استمرار داشته است. محدوده زماني آن مانند « ماضي استمراري موقت» كوتاه و موقتي نيست بلكه مربوط به تمام گذشته مي شود. يعني هميشه اين فعل به گذشته شامل و صادق بوده است. مانند اينكه از خصايص نيكوي شخصي بگوئيم كه اكنون پيش ما نيست و او هميشه اين خصوصيات را داشته است. اين زمان در فارسي وجود ندارد و براي هر دو نوع ماضي استمراري از يك حالت استفاده مي كنند. علامت آن پيوند دوگانه«اردي/2» است. براي نمونه:
گئتمك : گئدرديم ـ گئدردين ـ گئدردي = گئدرديك ـ گئدردينيز ـ گئدرديلر
آلماق : آلارديْم ـ آلارديْن ـ آلارديْ = آلارديْق ـ آلارديْنيز ـ آلارديْلار
اوچماق : اوچارديم ـ اوچاردين ـ اوچاردي = اوچارديق ـ اوچاردينيز ـ اوچارديلار
كؤچمك : كؤچرديم ـ كؤچردين ـ كؤچردي = كؤچرديك ـ كؤچردينيز ـ كؤچرديلر
ô نكته مهم در منفي سازي اين زمان است. در تركي براي نفي دائم از پيوند منفي ساز دائم «ماز/مز» استفاده مي كنند. براي همين سولماز يعني چيزي كه هرگز پژمرده نشود. لذا مي گوئيم: آلمازديم ـ آلمازدين ـ ... ، گئتمزديم ـ گئتمزدين ـ ...
الف ـ 5: ماضي بعيد
ماضي بعيد در گذشته دور انجام انجام گرفته و همان زمانها به اتمام رسيده است و ديگر اثري از آن نيست. كهنه ترين و ديرين ترين زمانها محسوب مي شود. نشانه آن پيوند «ميش ايدي» مي باشد:
گئتمك : گئتميش ايديم ـ گئتميش ايدين ـ گئتميش ايدي = گئتميش ايديك ـ گئتميش ايدينيز ـ گئتميش ايديلر
آلماق : آلميْش ايديم ـ آلميْش ايدين ـ آلميْش ايدي = آلميْش ايديك ـ آلميْش ايدينيز ـ آلميْش ايديلر
اوچماق : اوچموش ايديم ـ اوچموش ايدين ـ اوچموش ايدي = اوچموش ايديك ـ اوچموش ايدينيز ـ اوچموش ايديلر
كؤچمك : كؤچمۆش ايديم ـ كؤچمۆش ايدين ـ كؤچمۆش ايدي = كؤچمۆش ايديك ـ كؤچمۆش ايدين ـ كؤچمۆش ايديلر
ô «ايمك» مصدري قديمي است كه اكنون بكار نمي رود ولي صورتهاي مختلف آن مانند «ايدي» كاربرد دارد. نمي توانيم آنرا مطابق مصوتها تغيير دهيم و بگوئيم: كؤچموشودوك! آلميشيديق! هرچند بسيار متداول است ولي به نظر صحيح نيست. بهتر است بصورت مجزا بگوئيم: كؤچموش ايديك و آلميش ايديك.
ô براي منفي سازي مانند قبل عمل مي كنيم. مانند: آلماميش ايديم
ب ـ زمان حال (ايندي)
اين نوع افعال در زمان كنوني و حاضر انجام مي گيرد و ما واقف به آن هستيم. در دو نوع كاربرد دارد:
ب ـ 1: حال ساده
وقوع فعل در زمان حاضر است. علامت آن «اير/4» است:
گئتمك : گئديرم ـ گئديرسن ـ گئدير = گئديريك ـ گئديرسينيز ـ گئديرلر
آلماق : آليْرام ـ آليْرسان ـ آليْر = آليْريق ـ آليْرسينيز ـ آليْرلار
اوچماق : اوچورام ـ اوچورسان ـ اوچور = اوچوروق ـ اوچورسونوز ـ اوچورلار
كؤچمك : كؤچۆرم ـ كؤچۆرسن ـ كؤچۆر = كؤچۆروك ـ كؤچۆرسونوز ـ كؤچۆرلر
ô در مورد منفي سازي اين زمان در اصل بايد «ما/مه» را به انتهاي بن فعلي بيافزائيم و بگوئيم: گئتمه ييرم ، آلماييرام ، كؤچمه ييرم. هرچند در زبان ادبي اينگونه صحبت كردن و نوشتن بسيار شيرين و پسنديده است اما بنا به تسهيل مي توان گئتميرم ، آلميرام ، كؤچمورم و ... هم به كار برد.
ô در گويش ميانه غالباً حرف «ر» از پيوند «اير» در دوم شخص فرد و جمع حذف شده و در سوم شخص جمع به هم مخرج خود «ل» تبديل مي شود: گئديسن ، گئديسيز ، گئديللر
ب ـ 2: حال استمراري
در اين زمان ، فعل بصورت استمرار و مداوم در حال انجام در زمان حاضر است. آغاز شده ولي پايان نيافته است. براي ساختن اين نوع زمان بعد از بن فعل ، نشانه مصدري ، سپس پيوند دوگانه «دا/ده» و در نهايت ضمير شخصي مي آيد. مانند: گۆللر چيچكلنمكده دير ، هاوا آچماقدا دير ، حسن گئتمكده دير. براي چهار فعل قبلي داريم:
گئتمك : گئتمكده يم ـ گئتمكده سن ـ گئتمكده دير = گئتمكده ييك ـ گئتمكده سينيز ـ گئتمكده ديرلر
آلماق : آلماقدايام ـ آلماقداسان ـ آلماقدادير = آلماقداييق ـ آلماقداسينيز ـ آلماقداديرلار
اوچماق : اوچماقدايام ـ اوچماقداسان ـ اوچماقدادير = اوچماقداييق ـ اوچماقداسينيز ـ اوچماقداديرلار
كؤچمك : كؤچمكده يم ـ كؤچمكده سن ـ كؤچمكده دير = كؤچمكده ييك ـ كؤچمكده سينيز ـ كؤچمكده ديرلر
ô براي منفي سازي اين زمان باز پيوند منفي ساز «ما/مه» را بعد از بن اصلي مي آوريم. مانند: كؤچمه مكده يم ، آلماماقدايام
ô در گويش ميانه مانند ديگر گويشها بجاي «دير» در سوم شخص مفرد و جمع از «دي» استفاده مي شود. اين حالت حتي در زبان ادبي و نوشتاري هم نفوذ كرده است و صحيح است.
ج ـ زمان آينده (مستقبل ، گله جك)
وقوع اين فعل فعلاً صورت نگرفته و در آينده انجام مي گيرد. از نظر اينكه از وقوع آن در آينده مطمئن باشيم يا نه ، از نظر اينكه هميشگي باشد يا در محدوده زماني خاص صادق باشد ، تقسيمبندي متنوعي دارد. از طرفي در زبان تركي نوعي آينده وجود دارد كه مربوط به گذشته است. ذيلاً به شرح آنها مي پردازيم:
ج ـ 1: آينده خبري (قطعي)
وقوع فعل در آينده ، قطعي است و گوينده با اطمينان به وقوع آن سخن مي گويد. نشان آن در تركي پيوند دوگانه «آجاق/اجك» است. براي چهار فعل قبلي باز در اين زمان شروع به صرف مي كنيم:
گئتمك : گئده جه يم ـ گئده جكسن ـ گئده جك = گئده جه ييك ـ گئده جكسينيز ـ گئده جكلر
آلماق : آلاجاغام ـ آلاجاقسان ـ آلاجاق = آلاجاييق ـ آلاجاقسينيز ـ آلاجاقلار
اوچماق : اوچاجاغام ـ اوچاجاقسان ـ اوچاجاق = اوچاجاييق ـ اوچاجاقسينيز ـ اوچاجاقلار
كؤچمك : كؤچه جه يم ـ كؤچه جكسن ـ كؤچه جك = كؤچه جه ييك ـ كؤچه جكسينيز ـ كؤچه جكلر
ô با توجه به اينكه كاف و قاف اگر بين دو مصوت بيافتند به ترتيب به «گ ـ ي» و «غ» تبديل مي شوند ، تغييرات صوتي فوق را ديديم. مثلاً بايد «گئده جه كم» مي شد كه به « گئده جه گم» و « گئده جه يم» تبديل شد كه هر دو صحيح است.
ô براي منفي سازي نيز از پيوند دوگانه «ما/مه» پس از بن اصلي فعل اقدام مي كنيم. منتها بخاطر تلاقي دو مصوت مشابه «آ» يا «ا» مجبوريم از يك تبديل «ي» در ميان آنها كمك بگيريم. مانند: گئتمه يه جه گم ، آلماياجاغام
ô در گويش ميانه در اول شخص مفرد و جمع ، بيشتر تمايل دارند از پيوند تحريفي «آجي/اجي» بصورت آلاجييام ، گئده جييم ، كؤچه جييك استفاده كنند.
ج ـ 2: آينده التزامي (غيرقطعي)
وقوع اين فعل در آينده مانند آينده خبري ، قطعي نيست و گويا در اصطراب هستيم كه اين فعل انجام مي گيرد يا نه؟ علامت آن در تركي «آر/ار» است. مانند:
گئتمك : گئده رم ـ گئده رسن ـ گئده ر = گئده ريك ـ گئده رسينيز ـ گئده رلر
آلماق : آلارام ـ آلارسان ـ آلار = آلاريق ـ آلارسينيز ـ آلارلار
اوچماق : اوچارام ـ اوچارسان ـ اوچار = اوچاريق ـ اوچارسينيز ـ اوچارلار
كؤچمك : كؤچه رم ـ كؤچه رسن ـ كؤچه ر = كؤچه ريك ـ كؤچه رسينيز ـ كؤچه رلر
ô در گويش ميانه مانند شهرهاي ديگر «ر» قبل از «ل» را با «ل» ادغام مي كنند و مي گويند: گئدللر
ج ـ 3: آينده در گذشته خبري
خود را به زمان گذشته مي بريم و درباره آينده اي صحبت مي كنيم كه اكنون وقوع يافته ولي در آن زمان وقوع نيافته بود. صحبت از آينده در زمان گذشته بصورت قطعي و انجام گرفته است. خود دو نوع است:
ج ـ 3 ـ 1: آينده در گذشته خبري قطعي
گوينده آنرا از جانب خود و بدون واسطه مي گويد. نشان آن در تركي آوردن تركيبات «ايمك» بعد از نشان آينده «جاق/جك» است. براي نمونه آلاجاق ايدين (بايستي مي خريدي ولي نخريدي):
گئتمك : گئده جك ايديم ـ گئده جك ايدين ـ گئده جك ايدي = گئده جك ايديك ـ گئده جك ايدينيز ـ گئده جك ايديلر
آلماق : آلاجاق ايديم ـ آلاجاق ايدين ـ آلاجاق ايدي = آلاجاق ايديك ـ آلاجاق ايدينيز ـ آلاجاق ايديلر
اوچماق : اوچاجاق ايديم ـ اوچاجاق ايدين ـ اوچاجاق ايدي = اوچاجاق ايديك ـ اوچاجاق ايدينيز ـ اوچاجاق ايديلر
كؤچمك : كؤچه جك ايديم ـ كؤچه جك ايدين ـ كؤچه جك ايدي = كؤچه جك ايديك ـ كؤچه جك ايدينيز ـ كؤچه جك ايديلر
ô در گويش ميانه مانند ديگر شهرها دوست دارند اين دو پيوند «جاق/2» و «ايمك» را ادغام كنند و بگويند: آلاجاغيديم ـ آلاجاغيدين و ... . با توجه به اينكه «آجاق» را هم «آجي» مي گويند ، لذا مي شود: آلاجئيديم ، اوچاجئيديم
ج ـ 3 ـ 2: آينده در گذشته خبري روائي
مانند قبل است با اين تفاوت كه گوينده از وقوع آن اطمينان ندارد. در اينجا بجاي تركيبات «ايمك» از «ايميش» استفاده مي شود. مانند:
گئتمك : گئده جك ايميشم ـ گئده جك ايميشسن ـ گئده جك ايميش = گئده جك ايميشيك ـ گئده جك ايميشسينيز ـ گئده جك ايميشلر
آلماق : آلاجاق ايميشم ـ آلاجاق ايميشسن ـ آلاجاق ايميش = آلاجاق ايميشيك ـ آلاجاق ايميشسينيز ـ آلاجاق ايميشلر
اوچماق : اوچاجاق ايميشم ـ اوچاجاق ايميشسن ـ اوچاجاق ايميش = اوچاجاق ايميشيك ـ اوچاجاق ايميشسينيز ـ اوچاجاق ايميشلر
كؤچمك : كؤچه جك ايميشم ـ كؤچه جك ايميشسن ـ كؤچه جك ايميش = كؤچه جك ايميشيك ـ كؤچه جك ايميشسينيز ـ كؤچه جك ايميشلر
ô ديده مي شود كه حتي در زبان ادبي و نوشتاري «ايميش» را متناسب با ريشه ، ثقيل مي كنند ، مانند: آلاجاق ايمشام. اين اشتباه جا افتاده و ديگر در زبان نوشتاري هم آنرا پذيرفته ايم.
ج ـ 4: آينده در گذشته التزامي
فرق اين زمان با آينده در گذشته خبري در ابهام و ترديدي است كه در ذات آن وجود دارد. باز در دو صوررت قطعي و روائي است و با پيوند آينده التزامي ساخته مي شود:
ج ـ 4 ـ 1: آينده در گذشته التزامي خبري
گئتمك : گئدر ايديم ـ گئدر ايدين ـ گئدر ايدي = گئدر ايديك ـ گئدر ايدينيز ـ گئدر ايديلر
آلماق : آلار ايديم ـ آلار ايدين ـ آلار ايدي = آلار ايديك ـ آلار ايدينيز ـ آلار ايديلر
اوچماق : اوچار ايديم ـ اوچار ايدين ـ اوچار ايدي = اوچار ايديك ـ اوچار ايدينيز ـ اوچار ايديلر
كؤچمك : كؤچر ايديم ـ كؤچر ايدين ـ كؤچر ايدي = كؤچر ايديك ـ كؤچر ايدينيز ـ كؤچر ايديلر
ج ـ 4 ـ 2: آينده در گذشته التزامي روائي
گئتمك : گئدر ايميشم ـ گئدر ايميشسن ـ گئدر ايميش = گئدر ايميشيك ـ گئدر ايميشسينز ـ گئدر ايميشلر
آلماق : آلار ايميشم ـ آلار ايميشسن ـ آلار ايميش = آلار ايميشيك ـ آلار ايميشسينيز ـ آلار ايميشلر
اوچماق : اوچار ايميشم ـ اوچار ايميشسن ـ اوچار ايميش = اوچار ايميشيك ـ اوچار ايميشسينيز ـ اوچار ايميشلر
كؤچمك : كؤچر ايميشم ـ كؤچر ايميشسن ـ كؤچر ايميش = كؤچر ايميشيك ـ كؤچر ايميشسينيز ـ كؤچر ايميشلر
ô صورت منفي آن با پيوند «ماز/مز» ساخته مي شود.
+ نوشته شده در ساعت توسط وحید شکرزاده
|