اگر هشت درس گذشته را خوب فرا گرفته ايد ، نيمي از ترم را مسلط هستيد و از اين جلسه وارد نيم ترم دوم مي شويم. مبحث امروز ما اسم در زبان تركي است.
اسم نيز مانند فعل ساختارهاي گوناگون دارد و از چند زاويه مي توان بدان نگاه كرد. در ادامه اسم را از اين منظرها مورد بررسي قرار مي دهيم:

الف ـ اسم از نظر ساخت
اسم نيز مانند فعل ممكن است ساده ، مشتق و مركب باشد. تعاريف مانند همان تعاريف فعل است اما با ساختار متفاوت:

الف ـ 1: اسم ساده:
غيرقابل تجزيه بوده و به اجزاي كوچكتر تبديل نمي شود. مانند: آي ، گون ، يئر ‏، گؤي ، سو
اين نوع اسم غالباً تك هجائي است و اگر اسمي ساده و دو هجائي باشد ، احتمال وجود دارد كه ما در شناخت ريشه آن ناآگاه باشيم. مثلاً به نظر مي رسد اسم «الك» ساده و غيرقابل تجزيه باشد درحاليكه دو مرتبه مي تواند تجزيه گردد. يكبار با تبديل شدن به فعل اله(مك) و يكبار با تبديل شدن به ريشه تك هجائي «ال» (دست). اما هستند اسمهائي كه دوهجائي هستند و ما درباره ريشه اصلي آنها به قطعيت نرسيده ايم. مانند: آغاج ، اولدوز ، بولود.

الف ـ 2: اسم مشتق:
مانند فعل مشتق مي توان اسم مشتق ساخت. اسم مشتق از روي اسم يا فعل ساخته مي شود و تركيبات متنوعي ايجاد مي كند كه مفاهيم گسترده تري به خود مي گيرد و با نقشهاي مختلف و معاني متنوع ظاهر مي شود. قطعاً در كنار ريشه اي به نام اسم يا فعل ، پيوندهائي هم وجود دارند كه با تركيب شدن روي ريشه بتوانند اسمهاي جديد توليد كنند. در ادامه ايجاد اسم مشتق از روي دو نوع بن اسمي و فعلي را برايتان مي گوئيم:

الف ـ 2ـ1: بن اسمي
پيوندهاي زيادي وجود دارند كه با چسبيدن به انتهاي اسم مي توانند اسم جديد ايجاد كنند. به ده مورد از اين نوع پيوندهاي معروف اشاره مي كنيم:
ü جا/جه(چا/چه): آزجا ، قاراجا ، بالاجا ، قيزيلجا ، قارينجا (قاريشقا) ، منجه ، گؤيجه ، توركجه
ü جاق/جك(چاق/چك): الجك ، ديلچك ، تومانچاق ، اويونجاق ، قولچاق
ü جي/4 (چي/4): ايشچي ، ديشچي ، سوتچو ، آليجي ، وئريجي ، گوموشچو
ü جيل/4(چيل/4): آدامجيل ، اؤلومجول ، يئييمجيل ، اورتانجيل
ü داش/دش: ديلداش ، قارداش ، يولداش ، آداش ، اكدش ، چاغداش
ü راق/رك: اوجاراق ، آزاراق ، قاراراق ، آغراق ، ساريراق
ü لاق/لك: باتلاق ، چايلاق ، قيشلاق ، يايلاق ، دوزلاق ، ديشلك
ü لي/4: باشلي ، وارلي ، كارلي ، پوللو ، گونلو ، اوغوللو
ü ليق/4: يايليق ، ائوليك ، بايرامليق ، دامازليق ، سودلوك ، باشليق
ü مان/من: آيمان ، توركمن ، قاهرامان ، دوزمان ، قوجامان

الف ـ 2ـ2: بن فعلي
پيوندهاي چسبيده به انتهاي فعل و به وجود آورنده اسم جديد نيز بسيار متنوع هستند و در اينجا به ده مورد از متداولترين آنها اشاره مي كنيم:
ü آ/ا: آغا ، يارا ، دره ، اؤته
ü آر/ار: آچار ، ياشار ، يئتر ، دؤنر ، يانار
ü آق/اك: ياتاق ، اوتوراق ، قوناق ، كؤمك ، الك
ü يق/4: قاتيق ، قاييق ، يونوق ، بيشيك ، سؤنوك
ü يم/4: يئييم ، ايچيم ، گؤروم ، قورتوم ، دؤزوم
ü آن/ان: آلان ، وئرن ، گئدن ، قاچان ، ايچن
ü ينج/4: ياپينج ، قيسقينج ، قارينج ، قاخينج ، قيلينج
ü يش/4: باخيش ، گؤروش ، ياغيش ، تانيش ، قارقيشپ
ü اي/4:قالي ، يازي ، سورو ، اؤرتو ، قورو
ü ين/4: اكين ، اويون ، دوگون ، بورون ، يارين

الف ـ 3: اسم مركب
اسم مركب كاربرد زيادي در ادبيات دارد و بدون آن نمي توان منظور خود را رساند. تنوع آنها بسيار زياد است. اسم مركب در تركي ممكن است بدون دخالت واسطه اي ، از تركيب اسم با اسم ديگر به وجود آيد ، ممكن است يك پيوند يا علامت به كمك آنها بيآيد و گاهي ممكن است دو علامت اين وظيفه را برعهده داشته باشند. توجه شود كه در اينجا منظور از اسم بصورت عام شامل اسم خاص ، صفت و ... است.

الف ـ 3ـ1: تركيب دو اسم بدون پيوند
درحالتيكه تركيب دو اسم فارغ از حضور هيج پيوندي است ، ممكن است اسم اول يا دوم ، اسم خاص باشد يا صفت و يا حتي عدد و ضمير. براي نمونه به مثالهاي زير دقت كنيد. ضمناً دقت كنيد كه يكي از آنها ممكن است اسم خاص ، صفت ، عدد يا ضمير باشد:
تاختا قاپي ، قيزيل توپراق ، آلچاق آدام ، مين بير ناغيل ، بو قيز ، آخان سو ، ايستي گون ، كور كيشي ، ايستي سويوق ، داغ داش

الف ـ 3ـ2: تركيب دو اسم همراه با يك پيوند
با مشخصات مورد قبل است با اين تفاوت كه يكي از اجزاي آن داراي پيوند است. مانند:
گئجه قوشو ، بازار آدامي ، قويون سوتو ، قوزو گؤزو ، ائو اوشاغي ، آلما آغاجي ، كامپيوتر ميزي ، اوتاق فرشي.
در مثالهاي فوق ديده مي شود كه انتهاي اسم دوم به مصوت ختم نمي شود. اگر چنين باشد ، براي راحتي تلفظ حرف «س» قبل از پيوند «ي/4» مي آيد. مانند: ائشيك قاپيسي.
گاهي صفت سپس اسم مي آيد. مانند: آنلاقلي آدام ، پولسوز كيشي ، ميانالي دانشجو ، يارالي رزمنده.
گاهي هم يك اسم در انتهاي مصدر مي آيد. مانند: گؤرمك اشتياغي ، قالماق فيكري ، آلماق نظري.

الف ـ 3ـ3: تركيب دو اسم همراه با دو پيوند
در اين نوع تركيب هر دو جزء داراي پيوند هستند و معاني و مفاهيم جديد عرضه مي كنند. مانند:
ائوين قيزي ، ائلين داياغي ، آدامين آنلاغي ، ميانانين مسئوللاري.

ب ـ تقسيم بندي اسم از نظر مفهومي
از اين منظر هم مي توان به اسم نگاه كرد و به انواع زير رسيد:

ب ـ 1: عام و خاص
اسم خاص مانند آيلين ، ميانا ، سينيق كؤپرو ، قافلانتي و ... كه به يك شخص ، شئي يا مكان خاص دلالت مي كنند ، اسم خاص نام دارند. در مقابل اسمهائي چون ائو ، آغاج ، آدام ، شهر و ... كه دقيقاً مشخص نمي كند به چه كسي يا چه چيزي دلالت مي كند ، عام هستند.

ب ـ 2: مجرد و غيرمجرد
اسمهائي مانند پيسليك ، آجيق ، آج ، قارا و ... كه قابل لمس و درك نيستند ، مجردند. در مقابل اسمهائي چون كامپيوتر ، كيتاب ، قيچ ، ال و ... كه قابل لمس و درك هستند ، غيرمجرد ناميده مي شوند.

ب ـ 3: مفرد و جمع
اسمهائي مانند كيتاب ، آغاج ، اوشاق ، كيشي ، خانيم و ... كه به يك چيز يا شخص دلالت مي كنند ، اسم مفردند. اما اسمهائي چون كيتابلار، آغاجلار ، اوشاقلار ، كيشيلر ، خانيملار و ... كه به بيش از يك نفر دلالت دارند ، اسم جمع ناميده مي شوند.
دو نكته در اين قسمت لازم به اشاره است. يكي آنكه بعضي اسمها ذاتاً جمع هستند ولي نشانه جمع «لار/لر» ندارند ، مانند: فوشون ، اولوس(مردم) ، ائل و ... . در جمله براي چنين اسمهائي فعل مفرد مي آوريم. نكته دوم آنكه در تركي كهن نشانه هاي جمع ديگري مانند «يز/4» وجود داشت كه اكنون تنها چند اسم جمع از آن به يادگار مانده است و از خود پيوند «يز/4» استفاده اي نمي كنيم. مانند: دنيز ، بيز ، سيز ، اوغوز و ... . اينها هم ذاتاً اسم جمع هستند ولي در جمله در نقش اسم مفرد استفاده مي شوند.

ج ـ تقسيم بندي نحوي اسم
پس از سازه شناسي اسم ، سراغ نقش آن در جمله مي رويم. اسم در جمله شش حالت مي تواند به خود بگيرد. اين حالات شش گانه اسم عبارتند از:
ü مسنداليه (چه كسي؟ چه چيزي؟) بدون پيوند. مانند: من گلديم ، سن آلدين
ü مالكيت (مال چه كسي؟ متعلق به چه چيزي؟ مال كجا؟) همراه با ضمير ملكي. مانند: سنين آنان ، منيم كيتابيم ، بيزيم مياناميز.
ü مفعول به (چه كسي را؟ چه چيزي را؟) ، با پيوند چهارگانه «ي». مانند: مني آپاردي ، كيتابي اوخودو ، سويو ايچدي ، علي ني گؤردوم.
ü مفعول فيه (در چه كسي؟ در چه چيزي؟ در كجا؟) ، با پيوند دوگانه «دا». مانند: دامدا ، شهرده ، ائوده ، حسن ده ، اوشاقليقدا.
ü مفعول اليه (به چه كسي؟ به چه چيزي؟ به كجا؟) ، با پيوند دو گانه «ا». مانند: آغاجا چيخديم ، ائشيگه گئتديم ، اوتاغا گيرديم ، علي يه وئرديم.
ü مفعول عنه (از چه كسي؟ از چه چيزي؟ از كجا؟) ، با پيوند دوگانه «دان». مانند: آغاجدان ، ائشيكدن ، اوتاقدان ، علي دن.


 

منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهرستان میانه