آلبوم گوزللرین گوزلی --- رحیم شهریاری mp3 آذری

گوزللرین گوزلی
با صداي رحيم شهرياري
 

دوزلی اوغلان کیفیتینده دانلود ائلیین

آهنگین آدی

دانلود

۱- باخ باخ

دانلود

۲- توی ماهنی سی

دانلود

۳- گوزللرین گوزلی

دانلود

۴- قوربانین اولوم

دانلود

۵- هاردا قالمیسان

دانلود

۶- سئوه

دانلود

۷- ترکیب

دانلود

۸- بیر عالم سیزلامیشام

دانلود

۹- بو گئجه

دانلود

۱۰- آنا حسرتی

دانلود

۱۱- اولماز اولماز اولماز

دانلود

 

آلبوم جدید و زیبای رحیم شهریاری به نام گوزللرین گوزلی . با 3 کیفیت
 

01 Bakh Bakh   [128] [64] [24] باخ باخ mp3

02 Toy Mahanisi   [128] [64] [24] توی ماهنی سی mp3

03 Gozallarin Gozali   [128] [64] [24] گوزللرین گوزلی mp3

04 Ghoorbanon Oloum   [128] [64] [24] قوربانین اولوم mp3

05 Harda Ghalmisan   [128] [64] [24] هاردا قالمیسان mp3

06 Seva   [128] [64] [24] سئوه mp3

07 Tarkib   [128] [64] [24] ترکیب mp3

08 Bir alam Sizlamisham   [128] [64] [24]  mp3بیر عالم سیزلامیشام

09 Boo Geja   [128] [64] [24] بو گئجه mp3

10 Ana Hasrati   [128] [64] [24] آنا حسرتی mp3

11 Olmaz Olmaz   [128] [64] [24]  اولماز اولماز mp3

 
 
اگر اوسته کی لینک لر خراب دی آشاغیدان دانلود الیین
 

[SND] 01 Bakh Bakh.mp3        13-Nov-2007 20:45   4.4M 
[SND]
02 Toy Mahni Si.mp3     13-Nov-2007 20:45   3.9M 
[SND]
03 Gozlarin Gozli.mp3   13-Nov-2007 20:43   4.0M 
[SND]
04 Ghourbanoun Oulou..> 13-Nov-2007 20:46   5.1M 
[SND]
05 Harda Ghalmisan.mp3  13-Nov-2007 20:45   2.8M 
[SND]
06 Seouh.mp3            13-Nov-2007 20:45   4.0M 
[SND]
07 Tarkib.mp3           13-Nov-2007 20:46   6.7M 
[SND]
08 Bir Alam Siza Lam..> 13-Nov-2007 20:43   3.8M 
[SND]
09 Bou Geje.mp3         13-Nov-2007 20:43   3.3M 
[SND]
10 Ana Hasrati.mp3      13-Nov-2007 20:42   3.7M 
[SND]
11 Oulmaz Oulmaz.mp3    13-Nov-2007 20:45   4.7M 

 
 
 

The Best of Mugam mp3

The Best of Mugam mp3


The Best of Mugam [mp3]


Tracklist:

 

 


01 Z.NEBIZADE-MEHEBBETIN QUDRETI
02 SEXAVET MEMMEDOV-BULBULLER OXUR
03 K.XASIYEVA-QAYIDAN DEYILEM
04 A.QASIMOV-GETME GETME - AMAN OVCU
05 A.ABDULLAYEV-MUQAM BAYATI QAJAR
06 QULU ESGEROV-RAST MUGAM
07 H.HUAEYNOV-MUGAM
08 SEXAVET MEMMEDOV-DELI CEYRAN
09 R.MURADOVA-SEN OLDUN
10 A.ABDULLAYEV-MUQAM RAHAB
11 A.QASIMOV-BEH BEH (TESNIF MODE SEGAH)
12 ARIF BABAYEV-GEL SENE QURBAN
13 K.XASIYEVA-GEDENDE
14 SULEYMAN ABDULLAYEV-DAESHTI TESNIFI
15 Z.NEBIZADE-GULE GULE
16 SEXAVET MEMMEDOV-UC GUNDEN BIR,BESH GUNNEN BIR
17 E.MEMMEDOV-SENI GOZLER
18 N.MEMMEDOVA-DILKESH TESNIFI
19 A.ABDULLAYEV-ZARBI MUQAM OVSHARI
20 A.QASIMOV-SHIKESTEYI FARS - DEDIM BIR BUSE VER
21 ARIF BABAYEV-ASHIQEM
22 E.MEMMEDOV-MEHRIBAN HEKIM
23 K.XASIYEVA-SEN BILMEDIN BU SEVGININ QEDRINI
24 Z.NEBIZADE-YAR BIZE GELCEK
25 QULU ESGEROV-GEL GEL
26 SEXAVET MEMMEDOV-GUL ACDI
27 A.QASIMOV-KINTRO - EZIZ DOSTUM
28 K.XASIYEVA-GELSIN
29 E.MEMMEDOV-SHUR TESNIFI
30 SULEYMAN ABDULLAYEV-SEGAH TESNIFI
31 H.HUSEYNOV-MAHUR HINDI
32 E.MEMMEDOV-VETEN YAXSHIDIR
33 ARIF BABAYEV-UREKLERDE QALAYDI
34 QULU ESGEROV-SEVDIM SENI
35 SEXAVET MEMMEDOV-HEYRATI
36 Y.MEMMEDOV-SEGAH ZABUL
37 Z.NEBIZADE-QARA TELLER
38 K.XASIYEVA-SENI SEVMEYECEYEM
39 N.MEMMEDOVA-DAQLARIN BASHI
40 QULU ESGEROV-SEGAH ZABUL
41 ARIF BABAYEV-QARABAQ SHIKESTESI
42 E.MEMMEDOV-MENIM AZERBAYCANIM
43 H.HUSEYNOV-XARIC SEGAH
44 K.XASIYEVA-CAGIRIN CAN ALAN CANIMI
45 BALOGLAN ESHREFOV
46 A.ABDULLAYEV-MUQAM SEGAH ZABOL
47 SEXAVET MEMMEDOV-SARI BULBUL
48 K.XASIYEVA-QAYIT GEL
49 N.MEMMEDOVA-ESMERIM
50 AZAD HUSEYNOGLU
51 A.QASIMOV-MEHRIBAN OLAQ
52 ARIF BABAYEV-DILKESH TESNIFI
53 SABIR MIRZEYEV-CAHARGAH TESNIFI
54 AGABALA ABDULLAYEV-QARABAG SHIKESTESI
55 Z.NEBIZADE-BARAMA
56 ZIYAFET TEBRIZLI
57 SEXAVET MEMMEDOV-GOZEL
58 K.XASIYEVA-ZIYARETIN QEBUL OLSUN
59 A.QASIMOV-AY DELI CEYRAN
60 A.ABDULLAYEV-ZABUL SEGAH
61 RUBABE QELBINUR
62 NIZAMI ABDULLAYEV
63 QULU ESGEROV-AYRILIQ
64 A.QASIMOV-ARIF BABAYEV-SHUR
65 VIDADI BERDELI
66 QULU ESGEROV-BAYATI KURD TESNIFI
67 S.MEMMEDOV-HER YETENE GOZEL DEMEM
68 ISLAM RZAYEV-SHUR TESNIFI
69 A.QASIMOV-ELINDE SAZIN - QURBAN - SEN SUNBUL
70 ARIF BABAYEV-GEL MENI ALDATMA
71 E.MEMMEDOV-BAKI
72 H.HUSEYNOV-RAHAB
73 K.XASIYEVA-SENSEN
74 N.MEMMEDOVA-DAGLAR & MIRZE HUSEYN SEYGAHI
75 SEXAVET MEMMEDOV-CICEK
76 A.QASIMOV-VAQZALI - EVLERI VAR XANA XANA
77 E.MEMMEDOV-MUXALIF TESNIFI
78 SOLOTAR-CAHRGAH
79 ARIF BABAYEV-YAR BIZE QONAQ GELECEK


: The Best of Mugam mp3

ضرورت صرفه جویی وتوسعه در صنعت برق

چکیده :

با توجه به آنچه گذشت يك ملت رشيد و پيشرفته نسبت به اموال عمومي و بيت المال بيش از اموال شخصي اهتمام قائلند و از هدر دادن و اتلاف آن پرهيز بایدبكنند. توجه خاص به انرژی های نو وبررسی در مورد نحوه صحیح مدیریت برای استفاده بهینه باید در دستور کار نهادهای مرتبط قرار بگیرد.

<<ضرورت صرفه جویی وتوسعه در صنعت برق>>

مقدمه :

بهره وري در صنعت برق و كيفيت محصول اين صنعت از اهميت ويژه اي برخوردار است اهميتي كه شايد در صنايع ديگر بدين حد بارز نباشد . كيفيت برق بر روي كيفيت محصولات صنايع دیگر به صورت کم یا زیاد اثر مي گذارد و در كل بر اقتصاد کلان اثر گذار است. براساس برآورد انجام شده انتظار مي رود حداكثر نياز مصرف از حدود 29000 مگاوات در سال 1383 به 61000 مگاوات در سال 1392 بالغ گردد بدين ترتيب صنعت برق با افزايش قدرت معادل 32000 مگاوات طي سال هاي فوق مواجه خواهد بود. كه متناسبا احداث نيروگاه هايي به قدرت عملي بيش از 40000 مگاوات در طي سال هاي فوق پيش بيني گرديده است اما این این احداث نیروگاهها قسمتی از ماجرا را تشکیل می دهد. كمبود منابع انرژي فسيلي برای استفاده در نیروگاه ها و انواع انرژی ها نیاز صرفه جویی و رویکرد به انرژی های نو را دو چندان می کندبرای ایجاد تحول در زمینه استفاده بهینه از انرژی الکتریکی توجه به چند مورد لازم است ؛ صرفه جویی ، استفاده از ذخیره کننده های انرژی الکتریکی ، مدیریت صحیح مصرف و توجهی وافر به انرژی های نو است که هریک قابل بحث است

صرفه جویی:

فرايند پيچيده توليد ، توزیع و انتقال برق و ايجاد تاسيسات آن به سرمايه زياد و زمان طولاني نياز داردبه عنوان مثال با توجه به قيمت هاي سال جاري به ازاي افزايش يك كيلو وات برق به ظرفيت توليدي وزارت نيرو سرمايه گذاري سنگيني بالغ بر 1500 دلار و براي احداث يك نيروگاه 1000 مگاواتي حداقل 5 سال زمان لازم است . جدول هاي دامنه مصرف كه نشان دهنده مصرف ماهانه وسايل برقي در منازل است بيانگر اين نكته مي باشد كه چنانچه مصرف از 150 به 250 و 350 و 500 و 750 كيلووات ساعت افزايش يابد نرخ هر كيلووات ساعت به ترتيب از8/74 ريال به7/102 و04/145 و 1/269 ريال خواهد رسيد افزون بر آن جلوگيري از مصرف غير ضروري و بي رويه ، صرفه جويي در هزينه هاي خانواده ها و ساير واحد ها به خصوص صنايع را به دنبال خواهد داشت .صرفه جويي در مصرف برق باعث بهبود كارآيي در اقتصاد ملك و كمك به توزيع عادلانه درآمد ملي مي شود

صرفه جویی در اسلام

واژه اسراف كاربرد فراواني در بين مردم دارد و همه مصارف بيش از حد را شامل مي‌شود،واژه مقابل اسراف صرفه جویی است که طبق یک سخن معروف صرفه جویی درست مصرف کردن است . اين يك اصل كلي است كه هر زياده‌روي در مصرف اسراف است چنانچه علي(ع) مي‌فرمايد:

«كلّما زاد علي الاقتصاد اسراف» «هر چه از حدّ ميانه روي بگذرد اسراف است». از زيانبارترين اقسام اسراف، اسراف در اموال عمومي و بيت المال مسلمين است. حفاظت از اموال عمومي و بيت المال نشانة رشد شخصيت، ادب و حس مسئوليت يك ملت است. اموال عمومي شامل تمامي امكانات و سرمايه‌هائي مي‌شود كه خداوند آنها را مايه حيات و قوام جامعه قرار داده است اينها سرمايه‌هاي اصلي يك ملّت و ضامن بقاي آن مي‌باشند. حفاظت و استفادة صحيح از آن جامعه را به سوي رفاه پيش مي‌برد. در صورتي كه حيف و ميل آن، كاهش و فرسايش آن، ‌مصرف بيش از حدّ و اتلاف آن، بنية اقتصادي اجتماع را نابود مي‌كند. اموال عمومي ويژگي‌هائي دارند كه برخي از آنها عبارتند از:

1- متعلق به عموم است نه فرد خاص.

2- هر فردي تنها به عنوان جزئي و عضوي از كل جامعه در آن حقوقي دارد.

3- ولي امر و حاكم قانوني مسلمين مسئول نگهداري از اين اموال است و اجازه تصرف مي‌دهد.

4- درآمد آنها متعلق به عموم مردم است.

5- نقل و انتقال و تصرف از قبيل بيع و هبه در آن جايز نيست.

مرحوم علاّمه طباطبايي (ره) ذيل آية شريفة «و لا تؤتؤا السفهاء اموالكم التي جعل اللّه لكم قياماً» سوره نساء آية 5 مي‌نويسد.

«مقصود از اموالكم در آيه شريفه، اموال يتيمان است امّا اينكه خطاب به اولياي آنها مي‌فرمايد مالهاي شما،‌ با عنايت به اين است كه مجموع ثروت موجود در جهان متعلق به مجموعة اهل دنياست و مصلحت عمومي اجتماع كه بر پايه مالكيت شخصي استوار است، اقتضا مي‌كند هر فردي از جامعه مالك جزئي از كلّ مال باشد پس بر همگان لازم است توجه داشته باشند كه آنها يك مجتمع واحدند و مجموعة ثروت روي زمين براي تمامي آنهاست و بر هر يك وظيفه است تا از آن حفاظت و پاسداري نمايند و از اينكه انسانهاي غيرعاقل و بي‌كفايت مانند كودك يا ديوانه بر آن مسلّط شوند و ان را به تباهي بكشند ممانعت به عمل آورند». حراست و نگهداري از بيت المال كه مربوط به همه جامعه است از لازمترين امور و خيانت در آن از بدترين اقسام خيانت است،‌ اين كار يك عمل ضد اخلاقي، ضد اسلامي و خلاف وجدان است. علي(ع) در اهميت بيت المال و اموال عمومي جامعه در دوراني كه كرسي خلافت جامعه را بر عهده داشتند مطالبي دارند كه شايسته توجه است در اين قسمت برخي از آن مطالب ذكر مي‌گردد.

آن حضرت در پاسخ عبدالله بن زمعه از اصحابش كه تقاضاي سهم بيشتري از بيت المال داشت فرمودند:

«انّ هذا المال ليس لي و لا لك و انّما هو في المسلمين و جلب اسيافهم فان شركتهم في حربهم كان لك مثل حَظّهم و الاّ فجناه ايديهم لا تكون لغير افواههم».

«اين مال نه از آن توست نه از آن من بلكه غنيمت مسلمين و اندوختة شمشيرهاي ايشان است پس اگر با آنها در كارزارشان شريك بودي تو هم مانند آنها نصيب و بهره برده‌اي وگرنه ترا بهره‌اي نيست زيرا چيده دست آنها براي دهان ديگران نيست».

آن حضرت به بعضي از كارگزارنشان نوشتند:

«ادقوّا اقلامكم و قاربوا بين سطوركم واحذفوا عنّي فضولكم و اقصِد و اقصد المعاني و ايّاكم و الاكثار فانّ اموال المسلمين لا تحتمل الاضرار».

«نوك قلم‌هايتان را ريز كنيد، سطور را به هم نزديك كنيد، كلمات زيادي را نسبت به من‌ (در نوشتن گزارش) حذف كنيد محتوي و مفهوم اصلي را بيان كنيد. از زياد نوشتن بپرهيزيد، به درستي كه اموال مسلمين قبول ضرر نمي‌كند».نهج السعاده ج 4 نامه 12 ص 30.

رسول اكرم(ص) در مسير با سعد برخورد كردند و فرمودند: اي سعد اسراف نكن. سعد گفت: يا رسول اللّه آيا در وضوء هم اسراف است. حضرت فرمودند: آري اگر چه در كنار نهر جاري باشي.

مدیریت صحیح مصرف

مهترین راه حل برا استفاده بهینه انرژی وبرق استفاده از یارانه ها در محل مناسب آن است. با انرژی ارزان و رایگان نمی توان مصرف را به سمت استفاده بهینه هدایت کرد .با حذف یارانه ها به این شکل باید آن را برای تحقق عدالت اجتماعی وبرای اقشار کم در آمد مصرف کرد.

اعمال تعرفه پله ای یا تصاعدی مهمترین راه کار صنعت برق برای تامین مصرف عادلانه و بهینه برق است.این الگو استفاده وزارت نیرو برای پرداخت یارانه چه بهتر که برای انشعاب یا دیمانند به مشترکین عادی ارائه شود.وراه کارهایی که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

با وضعیت موجود يكي از اهداف اصلي مديريت انرژي بالا بردن هر چه بيشتر ضريب بار و نزديك كردن آن به عدد يك است . از آنجا كه عامل ديماند در هزينه برق نقش مهمي ايفا مي كند و هر چه ديماند بالاتر رود هزينه بيشتر خواهد شد لذا تصحيح ضريب بار به معني مصرف كردن حداكثر انرژي ممكن در حداقل ديماند است كه در نتيجه كاهش قابل ملاحظه اي را در هزينه برق موجب مي گردد .

از عوامل متعدد ، موارد زير كه از سو مديريت ناصحیح مصرف انرژي در صنايع ناشي مي شود را مي توان ذكر كرد :

-عدم رعايت برنامه صحيح بهره برداري

- عدم استفاده منطقي از ظرفيت كامل تجهيزات كارخانه

- راه اندازي بي بار بعضي قسمت ها

-افزايش مصرف برق تجهيزات به علت خرابي و صحيح كار نكردن آنها

ضروري است در هر كارخانه ، مستقل از اينكه توليد برق در كشور كافي باشد يا نباشد ، در اين مورد اقدام لازم به عمل آيد تا از مصرف بي رويه انرژي الكتريكي خود داري شود

در مجموع تجربيات موجود نشان مي دهد در بسياري از كارخانه ها با جابجايي مصارف از ساعت هاي پيك بار شبكه به ساعت هاي ديگر امكان توليد اسمي عملي خواهد بود . جابه جايي نوبت هاي كاري و يا انتقال مصارف عمده انرژي از نوبت كاري دوم به نوبت كاري سوم است . اين اقدام نه تنها از 80 درصد افزايش نرخ در پيك (چهار ساعت اول شب) جلوگيري مي كند بلكه در بردارنده 50 تا 60 درصد تخفيف نيز خواهد بود . بنابراين صنايع مي توانند با در نظر گرفتن ساير عوامل و تاثيرات تغيير نوبت كاري از اين فرصت ايجاد شده توسط وزارت نيرو و كاهش قابل توجه هزينه برق مصرفي استقبال نمايند .عامل چهارم كاهش ديماند صنايع به شيوه نوبتي در شهرك هاي صنعتي و مراكز صنعتي است كه از يك پست يا كابل اختصاصي تغذيه مي شوند . استفاده از مولدهاي اضطراري در ساعت هاي پيك روز هاي غير تعطيل است كه مي تواند در كاهش مصرف برق و كاهش پيك بار شبكه موثر و از هزينه هاي برق در ساعات پيك بكاهد . با استفاده از دستگاه آناليز مي توان به وضعيت مصرف انرژي در يك مصرف كننده پي برد . اين دستگاه كه تحليل كننده انرژي الكتريكي است روند مصرف برق شامل ماكزيمم ديماند انرژي ، ضريب قدرت ، بالانس فاز ها و غيره را اندازه گيري و ضبط مي نمايد . نمودار پارامترهاي فوق قابل انتقال به يك رايانه و چاپ با چاپگر خواهد بود . تجزيه و تحليل داده ها منجر به يافتن ديماند بهينه مورد نياز و ضريب بار كارخانه مي شود . بدين ترتيب با تصحيح ضريب بار كارخانه مي توان استفاده مطلوب از نيروي برق را ميسر ساخت .

ذخیره کننده های انرژی الکتریکی :

الکتریسیته, نه مانند گاز و آب, نمیتواند ذخیره بشود استفاده از سيستم‌هاي ذخيره‌كننده مغناطيسي انرژي نيرومند در شبكهقدرت از اهميت خاصي برخوردار است.

براي ذكر اهميت قطع برق و آثار سو آن بر صنايع مي توان عوارض زير را بر شمرد :

- كاهش كمي و كيفي محصولات توليدي

- خسارت هاي فني به تجهيزات

- افزايش قيمت كالا در بازار

- افزايش قيمت تمام شده محصول به دليل كاهش توليد

- كاهش ميزان فروش و در نتيجه تحمل زيان هاي مالي به كارخانه

- آثار سو اجتماعي مانند ترويج بازار سياه و احتكار و غيره

-كاهش عمر ماشين آلات

به عنوان مثال هزينه هر بار قطع شدن برق در يككارخانه اتومبيل‌سازي ماهانه 000/250 دلار بوده و اين ضرر تا زماني كه تعميرات كليدر سطح كارخانه صورت نگيرد ادامه خواهد داشت. همچنين هر قطع برق در يك كارخانه ساخت نيمههاديها بين 000/30 تا يك ميليون دلار ضرر در بر خواهد داشت. همچنين قطع برق به مدت 15 دقيقه هزينه‌اي برابر با 24/20 دلار به ازاي ميزان مصرف هر كيلووات ساعت برق بركليه كاربران كامپيوتر تحميل خواهد كرد. قطع برق براي صنايع كوچك نيز هزينه‌هايي دربر دارد كه مي‌توان مقادير آن را از كتاب استانداردهاي IEEE 1987-466 استخراج كرد. اصولاً يك سيستم قدرت درساعات مختلف شبانه‌روز داراي مصارف مختلفي است،‌بنابراين ميزان توليد انرژي بايدمتناسب با نياز مصرف‌كننده تغيير كند.

اصولاً يك سيستم قدرت درساعات مختلف شبانه‌روز داراي مصارف مختلفي است،‌بنابراين ميزان توليد انرژي بايدمتناسب با نياز مصرف‌كننده تغيير كند. استفاده از ذخیره سازهای انرژی چون Flywheel energy storage (FES)SEMES باطریها Batteries و ... اهمیت خود را نشان می دهند.
استفاده از ذخیره سازهای انرژی با ظرفیت بالا به منظور تراز ساری منحنی مصرف و افزایش ضریب بار، از اولین کاربردهای ذخیره انرژی در سیستم قدرت در جهت بهره برداری اقتصادی می باشد. ویژگی راندمان بالای SMES آن را از سایر تکنیکهای ذخیره انرژی متمایز می کند. بطور خلاصه مهم ترین قابلیت SMESجدا سازی و استقلال تولید از مصرف است که این امر مزایای متعددی از قبیل بهره برداری اقتصادی، بهبود عملکرد دینامیکی و کاهش آلودگی را به دنبال دارد.

U.S. Market for Emerging and Developmental Energy Storage, through 2005 ($ Millions)

2000

2005

AAGR %
2000-2005

Flywheel

25

43

11.5

Electronic and capacitive

57

196

28.0

Superconducting magnetic

36

80

17.3

Total

118

319

22.0

U.S. Market for Emerging and Developmental Energy Storage, through 2005

Energy Storage Technologies

Option

Development Status

Potential Sizes

Existing Units

Compressed Air

Commercial

50-300 MW

100-300 MW

Pumped Hydro

Commercial

250-2000 MW

5-2100 MW

Batteries

Limited Commercial

<1-1000 MW

<1-20 MW

SMES

Limited Demos

<1-2000 MW

<10MW

(Micro-SMES @

1 to 10 sec. discharge)

Flywheels

Limited Demos

<1-1000 MW

<1 MW (1 kW for

2 hours in telecom applications)

انرژی های نو

افزايش روز افزون تقاضاي انرژي ، افزايش استانداردهاي زندگي ، خطر گرم شدن بيش از حد كره زمين ناشي از پديده گلخانه اي و آلاينده هاي محيطي و در نهايت مشكلات زيست محيطي و تهديد سلامت انسان ها كمبود منابع انرژي فسيلي از جمله مسائلي مي باشند كه توجه كشورهاي جهان را به استفاده از انرژي هاي تجديد پذير جلب مي نمايند بطوريكه در برنامه ريزي هاي سالانه خود تاءمين درصدي از انرژي هاي مورد نياز كشورشان را از طريق توربين هاي بادي, انرژي خورشيدي ، انرژي زمين گرمايي و ... منظور مي نمايند.

استفاده از انرژیهای نو در كشورهای جهان مورد توجه خاص برنامه ریزان و فرهیختگان فنی، اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است، پاره ای از دلائل رویكرد به این نوع انرژیها به شرح زیر است:

زوال ناپذیر بودن و تجدید پذیری این نوع انرژیها (بر خلاف انرژیهای حاصل از سوختهای فسیلی)

كاهش آلودگی های زیست محیطی

امكان دسترسی به فن آوری تولید این قبیل انرژیها در كشور كه باعث عدم اتكاء به سایر كشورها خواهد شد.

وجود پتانسیل و استعدادهای بالای منابع انرژیهای نو از قبیل تابش مستقیم و طولانی اشعه خورشید، وجود باد نسبتاً مداوم و با سرعت بالا در نقاطی از كشور، منابع انرژی زمین گرمای در اكثر كشور و ...

كشور پهناور اسلامي ايران به جهت موقعيت خاص جغرافيايي خود در شمار بهترين كشورهاي جهان از نقطه نظر بهره گيري از اين انرژي ها محسوب مي شود .

در اين راستا سازمان انرژي هاي نو ايران متعاقب سياست گذاري هاي وزارت نيرو عهده دار دستيابي به اطلاعات و فن آوريهاي دنيا در خصوص استفاده از منابع انرژي هاي تجديد پذير و پتانسيل سنجي و اجراي پروژه هاي متعدد خورشيدي ، بادي و زمين گرمايي گرديده است بدون شک وزارت نیرو توجه مناسبی را به این بخش داشته ولی ترویج بیشتر این مساله در ادامه ضروری می باشد.

دراینجا لازم به تذکر در مورد یک نوع تکنولوژی که در سال های اخیر به آن توجه شده وشاید اشاره ای هر چند کم به آنها در این مقاله موجب توجهی خاص به آنها شود

- نيروگاه هاي آبي كوچك

اسـتفاده از نـيروگاه هاي آبـي كـوچك در كـشور ما مي تواند عامل توسعه مناطق روستايي باشد و از طرفي مانعي برسر راه مهاجرت روستاييان به شهرها گردد. و به دليل چند منظوره بودن اين تاسيسات ، مي توان جهت آبياري زمين هاي كشاورزي نيز از آنها بهره برداري نمود . در حال حاضر 7 نيروگاه برقآبي كوچك مجموعا به قدرت 106 مگاوات در دست اقدام مي باشد كه مجري آنها شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران است، پيش بيني مي شود كه توليد ساليانه اين نيروگاه ها بالغ بر 364 ميليون كيلووات ساعت گردد.

- انرژی هسته ای

كاربرد روز افزون انرژي يكي از مظاهر مهم زندگي جديد است. مقدار انرژي مصرفي درايالات متحده ، كه يك كشور صنعتي پيشرفته است بين سالهاي 1920 تا 1970 با ضريبي حدود 40 افزايش يافته است. اين بدان معني است كه در طول اين 50 سال ، مقدار مصرف انرژيتقريبا هر 10 سال دو برابر شده است. با آنكه هنوز زغال سنگ و نفت وجود دارد. آشكارشده است كه حتي با كوشش‌هاي بيشتر براي استفاده محتاطانه و صرفه جويانه از انرژي ،بازهم منابع انرژي جديدي لازم است، انرژي حاصل از شكافت هسته (و در دو مدت ، ازهمجوشي) مي تواند اين نياز را مرتفع سازد.

نیروگاههای هسته‌ای حدود 17 درصد برق را در جهان تأمین می‌کنند برخی کشورها هم چون فرانسه برای تولید نیروی الکتریکی خود، وابستگی بیشتری به انرژی هسته‌ای دارند. براساس آمار آژانس انرژی اتمی، 75 درصد برق کشور فرانسه در نیروگاههای هسته‌ای تولید می‌‌شود و در ایالات متحده، نیروگاههای هسته‌ای 15 درصد برق را تأمین می‌‌کنند. بیش از چهارصد نیروگاه هسته‌ای در سراسر دنیا وجود دارد که بیش از یکصد عدد آنها در ایالات متحده واقع شده است که خود این مساله گویای دلیل توجه کشورهایس دیگر به این نوع انرژی است یک نیروگاه هسته‌ای بسیار شبیه به یک نیروگاه سوخت فسیلی تولید کننده انرژی الکتریکی است و تنها تفاوتی که دارد، منبع گرمایی تولید بخار است. این وظیفه در نیروگاه هسته‌ای برعهده رآکتور هسته‌ای است.

 

منبع : www.Hamkelasy.com

ساوالان - استاد هوشنگ جعفری

اوچور ايلهاميم او قوشلار کيمي کي

ياز وعده سينده

قووزانير ماوي گؤيه تا اوجا باش بير داغا قونسون

کؤرپه قارتال کيمي دير

گاه چکيلير گرزده ن ايتينجه ک

اگله نير گاه ساوالان عشقينه – آغدان – آغاقونسون

هر اوجا داغ کي گؤرورسن باشي قاردلا آغاراندي

اورا بيل کي ساوالاندي

آمما يوخ !

هر اوجا داغ سسيمي السا دا تئز قئيته ره جکدي

سسي قئيته رمک همان يئل بيله جکدي

آخي يئل يولچودو گئتگين اوکي سؤز ساخلايا بيلمز

يئل سؤزو قاپدي قاچيردار اونو کيم هاخلايابيلمز

يئل گئدرگيندي پيچيللارسؤزوکوللار قولاغيندا

سؤزو قربان ائله ير قيرنادا قانقال آياغيندا

چئويره ر سؤز چاناغيندا

جالايارداغلارا هر بير سؤزو مين سؤز تؤره دندي

بيلميرم سيرري ندندي

يئل گئده ر گيندي يئلي ساخلاماق اولماز

يئله بئل باغلاماق اولماز

آمما سن اي سؤزو سينه نده کؤزردن ساوالانيم

کيم گله صدقله زرتشت بئجردن ساوالانيم

ائليمين شانلي داغي باشيوه مين لرجه دولانيم

اريديب ائل غمي بير يول سني کؤکدن ده تالانسان

سئل اولوب قانلي دنيز لر کيمي دونيايه جالانسان

آدي ديللرده قالاناسان

ساوالانسان ، ساوالانسان

ساوالان ائل غميني بللي دي ساخلار سينه سينده

سينه سي کؤزدو آلودور گيزيريک اينسي سي واردير نفسينده

شاعرين غملي سه سينده آلگيلان ساخلاسن اي ائل داغي غملي قفسينده

ساوالان آلسادا هر سيرري سؤزو داغلارا سالماز

گؤره نامرد دوروبدور ساوالاندان سس اوجالماز

ساوالاندا تؤکولن داشلاري ديندير دانيشاللار

سالسا عاشيق نفسين کوللارا آليشاللار

ده ده قود سازي چالسا

ده لي دومرول باش اوجالدار

بلي البته کي يولداس باشيني يولداش اوجالدار

سسله عاشيق سازي چالسين

سسي ميز بيرده اوجالسين

اويناماقليز گي يه دؤنسون

کاس شوشمگوزگويه دؤنسون

قوي وئره ک سس سسه باهم اوخوياق بير ده کوراوغلو دلي سيندن

هجرين قوچ نبي سيندن

اوکي ظاليملري مظلولارين اوستونده ازه ردي

او کي آسلان کيمي داغلاردا ياتيب باغدا گزه ردي

اوخو عاشق اوخو

سن بيل او کي تانري تانييبسان

سؤزومه دوز جالييبسان

سوموگوم قوي سازا گلسين

بولبولوم آوازا گلسين

يازميشام ايوازا گلسين

گوچ آلاق قوي دلي لردن

باج آلاق اجنبي لردن

او کي بيلمير نبي کيمدير قويون آذرائليني مسخره سانسين

بير عؤمور دورکي فضولي ني –  نسيمي ني دانيب ايندي ده دانسين

شهريار تک سن اوجالت باشيوي قوي عرشه دايانسين

قوي باخار کور تر ايچينده جوموبان اؤلسون – اوتانسين

اوکي آخساخدي يوبانسين

اوکي تورکون ديلين اسگيتمه گه تصويره ساليبدير

اوکي تورکون بالاسين ايندي ده آشغالچي سانيبدير

او تفاله بيليرم فيکيريني طاغوتدان  آ ليبدير

او رژيمدندي قاليبدير

يوخسا تورکون بالاسيندا نچيخيب علامه ي دوران

اونا دونيا باش ا يير فلسفه ده

بير جه نه ايران

قوي دئييم شهرياريمدان

نيسگيل او چرچي يه قالسين کي جواهر نه دي ، قانمير

فيکري آللاتما دادير خالقي ،ائلين حالينه يانمير

اريمير ، اؤلمور ، اوتانمير

آخي اي قاردا ، دوماندا باش اوجالدان ساوالانيم

غمي ، دونيا ني قوجالدان ساوالانيم

ائل بيلير داغلار آرا هراوجا داغلار باشي سن سن

وئرسهنده اليوي قارداشيوين سير داشي سن سن

وئر گيلن بير ليک الين بيرده دماونده اونون يولداشي سن سن

اوندان آيريلما آماندي

يولوموز چندي دوماندي

قوي ايگيدلر سيزه فخر ائيله ييبن باشان اوجالتسين

قويما قارتال دولانان يئر لره قوز غون الي چاتسين

ساوالان چنلي چاغيندا

منيم ايلهاميم اولارکن

کؤنلوم اؤز سرري سؤزون صدق ايله سؤيلر ساوالانه

ساوالان کؤز قالادار شاعر اولانلار سينه سينده

اوردا زرتشت گئيب تانريدان ايلهامين آلانه اگيرم باش ساوالانه ، اگيرم باش ساوالانه

                                                                               «اوستاد هوشنگ جعفری زنگانلی»

استاد هوشنگ جعفری دن بیر نئچه تورکی غزل

اوستاد هوشنگ جعفری دن غزللر:

زنجان تورک شعری وادبیاتی آذربایجان شعر وادبیاتینین اؤنملی بیر قولودور بوردا مولانا همتی ، مولا محمدهیدجی ، شیخ اسماعیل ذبیحی ،باقر مسکن زنجانی ، امیر خسرو دارای ، تقی فاضلی ، محمد رضا روحانی ، میرزا واسع شهیدی ،دوقتور غولام حوسئین بیگدیلی، حوسئین منزوی ، حوکومه بیلوری ، ماهنی زنجانلی و داها یوزلر شاعیرلر چیخمیشدیر کی بو گؤرکملی شاعیرلرین بیریده گؤزل غزللرین قوشانی شاعیری و رسام هوشنگ جعفری دیر اوستاد جعفری نین غزللری دویغو و دوشونجه و دیل باخیمیندان کلاسیک غزللرین ایزینی ایزلمیر تکجه شکل وقالیب باخیمیندان کئچمش غزللرین اوسلوبوندادیر بو دئدیگیم فرقی بو موعاصیرلیگی غزللری اوخویاندان سونرا تصدیق ائدجک سینیز

 

کئفلی ،کئفلی ،

گونشدیر الده جامیم کئفلی ،کئفلی ،

اؤزوم کئفلی ، مرامیم کئفلی ،کئفلی ،

ییخیلمام ساقی تئز – تئز تؤک چاخیر دان ،

هله واردیر داوامیم کئفلی ،کئفلی ،

همیشه کئفلییم کئفسیزلر ایچره ،

کئچیر هر صوبح و شامیم کئفلی ،کئفلی ،

اورک وولکان کیمی اود توتدو یاندی ،

آلیشدی پیشدی خامیم کئفلی ،کئفلی ،

ایچیم یاندی آلیشدیم دفتر اوسته ،

آلوولاندی کلامیم کئفلی ،کئفلی ،

سن هر سمته دئسن من سجده قیللام ،

منیم سن سن ایمامیم کئفلی ،کئفلی ،

اگر سندن سووای بیر اؤزگه سیندن ،

خوشوم گلسه حرامیم کئفلی ،کئفلی ،

گولوم هر یئرده سن واردیر اوزاقدان ،

سنه چوخ – چوخ سلامیم کئفلی ،کئفلی ،

بوتون دونیاده عشق اولسون محبت ،

بودور آخیر پیامیم کئفلی ،کئفلی ،

 

شهریار گئدنده

 

باخدیم دالیسیجا یار گئدنده ،

بیر یولدا دئدیم باخار گئدنده ،

باخدی قاپیدان کئچنده گولدو ،

بیلمیردی اورک اومار گئدنده ،

باغلاندی دیلیم اورکدن آمما ،

آز قالدی چئکم (چَکم ین زنجان شیوه سی) هاوار گئدنده ،

گئتمه گئدیسن ؟ یاواش – یاواش گئت ،

جانیم بیلی سن چیخار گئدنده ،

دؤندر گؤزونو خومار – خومار باخ ،

قویما منی ده ، خومار گئدنده ،

سن سیزلیگه دوزمگیم چتیندی ،

گل جانیمی آل قوتار گئدنده ،

سندن سورا عشقی نئیلیرم من ،

آل عشقینی ده آپار گئدنده ،

مئهر ایله نوازش ائیله بلکه ،

گول بیتسین اورک ده قار گئدنده ،

من گؤر نه دئییردیم اؤز اؤزوملن ،

قول بوینوما بیر سالار گئدنده ،

بیچاره اورک بولود کیمین دیر ،

گؤردوکجه سنی دولار گئدنده ،

دای « جعفری » بسدی خلعت ،

سؤز اوستادی شهریار گئدنده ،

ایراندا هونر دیلنچی لیک دیر ،

باخما کی تاپار ویقار گئدنده ،

 

قرآن قیشقیردی

بیر گئجه آسدیلار آسلانلاری دان قیشقیردی ،

قورقوشوملار سینه سینده گول آچان قیشقیردی ،

زالی لار سوردولا دؤرت دؤره دن اندیشه لرین ،

قدد و قامت یئره دوشدوکجه آذان قیشقیردی ،

قیزلارین ناله سی قووزاندی بولودلار دؤشونه ،

هاوالار شاققیدی گؤردوم ساوالان قیشقیردی ،

قارالیقلاردا قارانلیق تؤره دن بایقوشلار ،

چاپدیلار آیه لر اوستونده ، قرآن قیشقیردی ،

بیری نین قیش تایاسین دامدا گامیشلار (جامیشلار ) سؤکدو ،

بیر آریق توخلو آجیندان باجادان قیشقیردی ،

گئجه بیر واقت بئله سونجولدو تیکانلار دؤشونه ،

وای دئیر کن دوداغین یومدو تیکان قیشقیردی ،

هر گئجه هر یئنی بیر بابکه نئشتر دگدی ،

آت گؤلوندن قارا قاشقا اوجادان قیشقیردی ،

داغلارین شیهه سی آز قالدی یئری شاققالاسین ،

قولاغیم باتدی دئدیم یئر گؤی الان قیشقیردی ،

سازی سیندیردیلا آل ماهنی لارین قوینوندا ،

هر سازین توزلو تئلیندن مین اوزان قیشقیردی ،

دری سین سویدولا گؤز باخدی ،دیلی آخ دئمه دی ،

سویولان گولدو او بیر لحظه سویان قیشقیردی ،

ایسته دیم شعری عروض ایله یازام بیر کلمه ،

قیشقیریق سالدی یاپیشدی هیجادان قیشقیردی ،

 

«نسیمی» نین قانی یام

منه حقارتیلن باخمایین ، غزل کانی یام ،

واراق – واراق داغیلان ائلده ، شعر دیوانی یام ،

منیم ویقاریمی گئت ، چیلله خانه دن خبر آل ،

اخی فرج کیمی یم ، منده عشق سولطانی یام ،

یاشیل چمنده بیتن ، سینه داغلی بیر لا لایام ،

«فضولی» نغمه سی یم من ، «نسیمی» نین قانی یام ،

اولار کی عاشق دلخسته دیر ، تانیللا منی ،

بو اؤلکه ده اؤلن عاشیقلرین ، چیخان جانی یام ،

آری کیمی دولانین گوللر اوسته ، بار گتیرین ،

آنام دیلی شیره دیر ، من او شیره نین شانی یام ،

بو فخردیر منه تورکو ائلیمدی  ، تورکو دیلیم ،

منم بسیمدی فقط ، سهروردینی تانی یام ،

بیر حقی باتمیش ائلین سینه داغلی شاعیری یم ،

غزلچی « جعفری » یم ، اؤلکه مین آدی سانی یام ،

چای

چای
      
 تاریخچه چای :

تحقیقات نشان میدهد که بوته چای را در حدود۳هزار سال (ق.م) در چین می شناخته اند . کیاه چای و واریته های ان به حالت وحشی در شمال هنددرناحیه ای به نام اسام میروییده . از نظر کاشت و مصرف چین اولین محلی است که این گیاه در انجادر حدود ۲۷۰۰ سال (ق.م)کشت می شده وبه مصرف میرسیده در زمانهای گذشته کاهنهای بودایی برای کمتر خوابیدن از چای استفاده می کرده اند وافسانه ای دراین مورد هست که می گوید کاهنی بنام بودهیدهارمادر مراجعت از ژاپن به خواب می رود وپس از بیدار شدن برای تنبیه شدن مژههای خود را کند وروی زمین ریخت این مژهها در خاک ریشه داد وتبدیل به درخت چای شد . انتشار این گیاه از چین به ژاپن وهندو از قرن پانزدهم در اروپا کشت چای رایج شد

کشت چای درایران
 
از اوایل قرن بیستم چایکاری در ایران اغاز شد . قبل از سال ۱۲۸۰(ه . ش )کشت چای درایران رواج نداشت و ایرانیان قدیم به جای چای قهوه می نوشیدند . به همین دلیل چایخانه های ایران همان نام قدیمی خود یعنی قهوه خانه را حفظ کرده اند .

علاقه دولت ایران به کشت چای در سال ۱۲۸۰ (ه .ش)باعث شد تا سفیر ایران در هند بنام حاج محمد میرزا کاشف السلطنه ماموریت یافت تا چگونگی کشت چای را بیاموزد . ایشان پس از مدتها کار وتلاش روی مزارع چای در هند موفق شد اصول و فنون چایکاری را بیاموزد و با موافقت دولت هند تعداد ۲۰۰۰ نهال چای به ایران بیاورد و انها را در زمینی در نزدیکی شهر لاهیجان در استان گیلان بکارد . پس از ان بودکه بتدریج کشت چای در ایران رواج یافت .


مشخصات چای
گیاه چای از تیره teaceae است . نوع پرورشی ان بنام camellia sineasis است. به دو شکل وحشی وپرورش یافته است . در حالت وحشی ارتفاع ان ارتفاع ان به ۱۰- ۱۵ متر می رسد که اغلب در کشورهای خاور دور می روید . انواع پرورشی ان دارای ارتفاع ۵۰ - ۷۰ متر است . که حداکثر به ۲ متر می رسد .

تقسیم بندی چای از لحاظ زراعی : 
 
۱ -گونه چینی          ۲- گونه اسامی و کامبوجی           ۳-نژادهای دو رگه
 
تقسیم بندی گیاه چای از لحاظ طرز تهیه و تولید : 
 ۱- چای سیاه          ۲- چای سبز                              ۳- چای اولنگ                     ۴- چای قالبی 
 
گیاه چای
از این مقاله به بعد سعی خواهم کرد بصورت تخصصی به گیاه چای بپردازم.

خواص چای :

چای مانند قهوه در ردیف رایج ترین و مهم ترین نوشابه های مطبوع و مورد مصرف در بیشتر جهان می باشد .

چای دارای اهمیت غذایی ودارویی بسیاری است . ولی مهم ترین اثر ان تاثیر برروی سیستم اعصاب و در نتیجه رفع خستگی و ایجاد ارامش در انسان است چای دارای مقادیر قابل توجهی پروتئین . هیدراتهای کربن وانواع مختلفی از ترکیبات شیمیایی میباشد . چای دارای اثر انرژی زایی بالایی میباشد . بطوری که یک فنجان چای ۴ کیلو کالری انرژی به بدن می رساند . مصرف زیاد چای می تواند باعث طپش قلب . عصبانیت . اضطراب . بی خوابی و لاغری شود .


انواع چای
چای سیاه

این نوع چای پس از انجام تمام مراحل چایسازی بدست میاید این نوع چای به دو طریق رسمی یا ارتدکس و غیر رسمی بدست می اید در روش ارتدکس که همان روش چایسازی ایران نیز می باشد تماممراحل تهیه چای از قبیل : پلاس ومالش و تخمیر و خشک شدن انجام می گیرد این نوع چای دارای درجه بندی هایی مثل :چای قلم . پیچیده . باروتی . و ... می باشد . در چای غیر رسمی از ماشینهایی استفاده می شود که در ان مرحله پلاس حذف می شود . این چای در ایران استفاده نمیشود .

چای سبز:

این نوع چای بیشتر در چین و ژاپن مصرف دارد . دراین نوع چای عمل تخمیر صورت نگرفته و پس از مالش بلافاصله چای را خشک می نمایند . این نوع چای کم رنگ ولی معطر می باشد و دارای خواص درمانی بسیاری می باشد.

چای اولنگ:

در این نوع چای عمل تخمیر بطور کامل انجام نشده و بصورت ناتمام می ماند .و در چین و ژاپن مصرف ان رایج است.

چای قالبی :

نوعی از چای که برای تهیه ان از برگ و ساقه و ترکه چای استفاده می شود . این نوع چای پس از انجام مراحل تهیه چای بصورت پودر و در قالبهایی که از نوع چوب می باشد ریخته ودر اپر فشار بصورت قالبی در می اید. 

برنج

برنج

برنج پس از گندم یکی از یکی از مهم ترین محصولات زراعی است و تولید آن بخش قابل توجه ای از برنامه تأمین غذایی و خودکفایی را دربر دارد. به علت محدود بودن زمین های قابل استفاده در زراعت برنج، تولید آن از طریق افزایش محصول در واحد سطح در مد نظر قرار می گیرد. اصلاح ارقام، بهبود عملیات زراعی، کنترل علف های هرز، بیماری ها و آفت ها و اصلاح کیفت دانه برای مصرف کنندگان از هدف های اصلی افزایش میزان محصول می باشد. کیفیت برنج به رشد گیاه در طول مراحل رویشی، رشد خوشه، مواد غذایی خاک که به دانه می رسد و مرحله رسیدگی دانه بستگی دارد. در گذشته، محققان درحال تولید ارقام جدیدی با خصوصیات زراعی خوب و میزان محصول بالاتر بوده اند. درحال حاضر، توجه آن ها معطوف به کیفیت دانه و افزایش ارزش غذایی آن می باشد. در ایران به دلیل این که 95 درصد برنج های زراعی از ارقام هندی هستند، کیفیت پخت و خوراکی از مسائل جدّی به حساب می آید. ارقام برنج ژاپنی، دنه کوتاه و دارای آمیلوز پائین (18 – 17%) می باشند، اما ارقام هندی اغلب دانه بلند و با آمیلوز متوسط و بالا هستند. از عوامل تعیین کننده کیفیت پخت و خوراکی برنج، محتویات آمیلوز، همبندی ژل، درجه حرارت ژلاتینی و کشیدگی دانه پس از پخت را می توان نام برد. اما سلیقه مصرف کنندگان در مناطق مختلف فرق می کند. به دلایل زیر تعریف دقیق کیفیت دانه خیلی مشکل است :

 تفاوت اولویت های کیفی درکشورها و مناطق مختلف.

الگوهای مصرف.

 نگرش تولیدکننده دایر بر درآمد بیش تر از واحد سطح.

 اهداف تبدیل کننده شلتوک به برنج سفید از نظر راندمان تبدیل برنج سفید.

 سلیقه مصرف کننده که بیش تر درکیفیت ظاهری دانه، اندازه و شکل آن، چگونگی پخت، مزه، عطر برنج پخته تمرکز دارد

چون برنج برخلاف غلات دیگر به صورت دانه سفید کامل و پخته مصرف می شود، دائقه پسندی آن ممکن است از یک گروه محلی یا ناحیه جغرافیایی به نواحی دیگر و از کشوری به کشورهای دیگر تفاوت داشته باشد. در گیلان اختلاف سلیقه مصرف کننده بسیار شدید است، به طوری که از شهری به شهر دیگر و حتّی از یک روستا به روستای دیگر فرق می کند. اهالی هشتپر و رضوانشهر ارقام دانه متوسط حسنی و رشت و صومعه سرا و لاهیجان ارقام دانه بلند معطر را می پسندند. جالب تر از همه این است که در روستاهای طالش نشین برخلاف گیلک نشین از رقم حسنی، غریب و وووو(Voovoo) استقبال می کنند. این تفاوت پذیرش ارقام حتّی در خانواده های یک روستا و از این بیش تر اعضای یک خانواده نیز وجود دارد.بنابراین، کیفیت برنج از نقطه نظر کیفیت تبدیل دانه مانند: راندمان تولید برنج سفید، درجه پوسته گیری و مقاومت به شکستگی دانه، ابعاد دانه، خصوصیات ظاهری مانند: درجه سفیدی و شفافیت و نشانویژگی های پخت نیز فرق دارد. در بعضی از غذاهای رایج محلّی در گیلان مانند: حلوا ضیابری، نان برنجی (گندمی)، کیک برنجی (کاکا)، شیر برنج، کویی آش، مامور کا ( نوعی فرنی) صرفا بایستی از ارقام محلّی خوش کیفیت معینی مشابه حسنی و غریب استفاده کرد.

2 – خصوصیات فیزیکی کیفیت برنج :

اکثر کشاورزان و مصرف کنندگان به خصوصیات ظاهری ارقام برنج مانند: ابعاد دانه، شفافیت و گچی بودن آن توجه دارند.

الف – ابعاد دانه برنج :

ابعاد دانه عبارت است از طول، قطر و شکل دانه که از عوامل اولیه کیفی در هر برنامه اصلاحی است. در نسل های اولیه، برای اطمینان از مطابقت ابعاد دانه به منظور به دست آوردن نوع دانه مورد نظر، مقایسه مشاهده ای انجام می شود. برنامه اصلاح برنج مصر انتخاب برای اندازه و شکل دانه را از نسل F2 شروع کرده و تا تولید خط پیشرفته به یک رقم، براساس خصوصیات مشاهده ای نسل های اولیه آغاز می کند. ولی اندازه گیری های دقیق تر در نسل های پیش رفته انجام می شود. ابعاد دانه، مانند: طول، قطر و شکل دانه، به وسیله عوامل زادشناختی کنترل می شود. ابعاد دانه در کیفیت مؤثر است و نیز توسعه زراعت ارقام مختلف را تعیین می کند. عموما، در مصر ارقام دانه کوتاه ترجیح داده می شوند. کشاورزان ارقام دانه کوتاه، درشت و وزین را دوست دارند. درصورتی که مصرف کنندگان ارقام دانه کوتاه، درشت، چسبنده و نرم پخت را بهتر می دانند.

جدول 1، میانگین ابعاد دانه را برای گروه های مختلف برنج مصری نشان می دهد. بهترین ابعاد دانه ( مطابق سلیقه کشاورزان و مصرف کنندگان) در زیر گونه ژاپنی شناخته شده است.

شلتوک و برنج سفید از نظر ابعاد دانه با هم فرق دارند. این تفاوت ها به علت مقدار پوسته خارجی ارقام مختلف است و به زیرگونه های برنج بستگی ندارد. بنابراین، اغلب برنامه های اصلاح برنج براساس طبقه بندی ابعاد دانه در برنج سفید استوارن نه شلتوک.

جدول 1- مقادیر میانگین ابعاد دانه در شلتوک و برنج سفید زیرگونه های مختلف

زیرگونه

نوع برنج

طول دانه

قطر دانه

شکل دانه

ژاپنی

شلتوک

48/7

31/3

26/2

هندی

شلتوک

26/9

64/2

50/3

ژاپنی/هندی

شلتوک

37/7

96/2

56/2

ژاپنی

برنج سفید

16/5

73/2

89/1

هندی

برنج سفید

36/6

15/2

97/2

ژاپنی/هندی

برنج سفید

20/5

38/2

20/2

مدت زمان مدیدی است که طول دانه در بیش تر برنامه های اصلاح نژاد برنج برای طبقه بندی ارقام آن به عنوان یک نشانویژگی مورد استفاده قرار می گیرد. برنج سفید، براساس میانگین طول دانه به چهار گروه تقسیم می شود: کوتاه، متوسط، بلند و فوق بلند. ارقام ژاپنی اغلب دانه کوتایند. درحالی که، هندی دانه بلند یا متوسطند ( مانند: IR28). ارقام دورگه هندی/ ژاپنی در دامنه بین کوتاه و متوسط قرار دارند.

 قطر دانه عامل مهمی در تعیین شکل دانه و وزن آن محسوب می گردد. قطر دانه به طبقه بندی دانه برنج برای فرآیند تبدیل به سفید و جداکردن دانه های نارس از رسیدهکمک می کند.

 شکل دانه از نسبت طول دانه به قطر سطح مقطع آن به دست می آید و به گرد، کوتاه، متوسط و باریک وبلند طبقه بندی می شود. درمصر شکل دانه برنج درحالت ارقام هندی یا هندی/ ژاپنی از متوسط تا باریک و بلند متفاوت است. درحالی که در نوع ژاپنی (دانه کوتاه) از کوتاه تا متوسط متغیر است.

درجات زیر برای طبقه بندی برنج سفید براساس طول، شکل دانه مورد استفاده قرار می گیرد :

طول دانه برحسب میلی متر

کوتاه 50/5 >

متوسط 50/6 – 51/5

بلند 50/7 – 61/6

فوق بلند 50/7 <

شکل دانه نسبت طول به قطر دانه

گرد 0/1 >

کوتاه 0/2 – 1/1

متوسط 0/3 – 1/2

باریک و بلند 0/3 <

ب – گچی و ظاهرپسندی دانه برنج :

ظاهر پسندی دانه به مات بودن و وسعت گچی آندوسپرم(درون دانه) بستگی دارد. بر پایه مات بودن آندوسپرم، دانه برنج به واکسی یا کاملا مات با مقدار آمیلوپکتین زیاد و آمیلوز کم، و غیر واکسی یا دانه های شفاف یا مقدار آمیلوز کم، و غیر واکسی یا دانه های شفاف با مقدار آمیلوز بالا و انواع مختلف گچی طبقه بندی می گردد.

محل گچی دانه برحسب اصلاحات مرکزسفیدی، شکم سفیدی و پشت سفیدی، تعریف می شود. درحالی که درجه گچی در ارقام مختلف تغییرات زیادی دارد. گچی دانه به علت بهم خوردن نظم دانه های نشاسته با فضاهای هوا ایجاد شده و معمولا راندمان تبدیل پایینی را نتیجه می دهد.

گچی، تحت تأثیر عوامل محیطی مانند: تنش خشکی در زمان رسیدن و بیماری بلاست قرار دارد. شواهدی دال بر کنترل زادشناختی این نشانویژگی وجود دارد. بنابراین، برنامه های اصلاح نژادی مصر مشتمل بر سازگانی برای بررسی درجه گچی از تسل F3 می باشد. گچی با افزایش نسبت شکستگی و کاهش برنج سالم خروجی از دستگاه تبدیل، راندمان تبدیل را کم می کند. گچی دانه با بالارفتن حساسیت نسبت به حمله حشرات در دوره انباری برنج مستقیما رابطه دارد. گچی دانه در کیفیت پخت و خوراکی بی تأثیر است.

اغلب ارقام برنج مصری که در شرایط عادی رشد قرار می گیرند و به خوبی تبدیل می گردند و دانه کوتاه هستند، به خوبی سفید و شفاف می باشند. در میان ارقام مصری گیزا 181 بهترین ظاهرپسندی دانه را دارد، زیرا از شفافیت بالایی برخوردار است. از طرف دیگر IR28 و گیزا 175 نسبت به برنج های دیگر خیلی گچی هستند.

2 – 2 – راندمان تبدیل برنج :

عمل تبدیل شلتوک به برنج سفید مرکب از چندین مرحله ی مکانیکی است که پوسته خارجی، لایه های سطحی آندوسپرم و جنین دانه جدا می شود. راندمان یا بازدهی تبدیل عبارت است از: میزان برنج سفیدی که از شلتوک به دست می آید و یکی از مهم ترین عوامل تأثیر کننده در قیمت برنج می باشد. عوامل متعددی در کیفت تبدیل دخالت دارند. ارقام با دانه های بلند و باریک بیش تر از برنج های دانه کوتاه و گرده، دست خوش شکستگی قرار می گیرند. به علاوه، خلوص رقم نیز در کیفیت تبدیل تأثیر می گذارد، زیرا دستگاه های پوست کنی برای انواع مختلف دانه برنج کارایی ندارد. وجود برنج قرمز، دانه های پوک و سنگ ریزه، راندمان کل تبدیل را کاهش می دهند. به نظر می رسد، رطوبت شلتوک از عوامل اصلی مؤثر در کیفیت تبدیل باشد. دانه های با رطوبت زیاد، خیلی ترم بوده و تحت فشار پوست کن می شکنند و دانه های خیلی خشک نیز شکننده هستند. بنابراین، میزان خرده برنج را در فرآیند تبدیل افزایش می دهند. برای بهبود کیفیت تبدیل بایستی به اصلاح ارقامی از برنج کوشش کرد که تحمل تنشی جذب رطوبت را داشته باشد. در برنامه اصلاح برنج مصر برای بهبود کیفیت تبدیل روش انتخاب بوته از نسل F4 شروع می گردد. ارقام دانه کوتاه (زیر گونه ژاپنی) دارای بازدهی تبدیل بالاتر از هندی هستند(جدول 2).

جدول 2

راندمان تبدیل زیرگونه های برنج مصری

نام زیرگونه

درصد پوست کنده

درصد تبدیل

درصد برنج سالم

ژاپنی

1/81

3/71

2/65

هندی

4/78

2/69

0/58

ژاپنی/هندی

8/79

3/69

2/61

2 – 2- 1 - در صد پوست کنی :

عمل پوست کنی باعث برداشته شدن پوسته شلتوک با وارد کردن حداقل آسیب به دانه و جدا کردن آن از برنج می گردد که در نتیجه این فرآیند برنج قهوه ای حاصل می گردد. درصد پوسته درارقام مختلف از 16 تا 24% متغیر است. درارقام برنج مصری متعلق به زیرگونه ژاپنی راندمان پوست کنی بالاترین مقدار را دارد و پس از آن گروه های ژاپنی/هندی و سپس ارقام برنج هندی پائین ترین مقدار را دارند (جدول 2). پوست کن ها مخلوطی از برنج قهوه ای، دانه های شلتوک پوست نکنده، پوسته ها، دانه های شکسته و رویان دانه ها را تولید می کنند. عامل اصلی مؤثر در فرآیند پوست کنی، مقدار رطوبت برنج می باشد. شلتوک و برنج قهوه ای خصوصیات مختلفی دارند: جرم حجمی شلتوک کم تر از برنج قهوه ای است و دانه های شلتوک از نظر اندازه بزرگ تر از برنج قهوه ای هستند.

2 – 2 – 2 – مراحل تبدیل برنج :

فرآیند جدا کردن رؤیان و لایه خارجی سبوس از برنج قهوه ای به سفیدکنندگی یا تبدیل معروف است. سایندگی، عبارت است از: فرآیند جداکردن لایه زیرآلورن پس از سفیدکنندگی به منظور شفاف سازی ظاهردانه برنج. سایش و خراش دوروند اصلی مورد استفاده در جداکردن لایه سبوس از برنج قهوه ای می باشند. سایش ، سبوس را از دانه های شکسته می کند، ولی خراش سطح سخت دانه را سبوس گیری می کند.

درجه تبدیل بستگی به سلیقه مصرف کننده یا تأیید مقررات وضع شده متفاوت است. معمولا رنگ دانه های برنج تبدیلی و میزان شکستگی سنجیده می شود. به هرحال، برنج سفید شامل دانه های کامل و شکسته با اندازه های مختلف است. سبوس برنج و رؤیان دانه 8 تا 10 درصد وزن دانه را حایز است. ارقام ژاپنی معمولا درصد تبدیلی بالاتر از ارقام هندی دارند.

2 – 2 – 3 – درصد برنج سالم :

برنج تبدیلی شامل برنج سالم با اندازه های مختلف، برنج شکسته و مقداری سبوس است. بسیاری از مصرف کنندگان و فروشندگان، برنج تبدیلی کل را نمی پذیرند و فقط برنج سالم را ترجیح می دهند. جدا سازی این اجزاء را درجه بندی می گویند. با این حال، دانه های شکسته، قطعاتی از دانه ها هستند که طول های مختلفی دارند و بعضی از آن ها به سه چهارم طول دانه سالم می رسند و بعدا با الک یه دو اندازه مختلف جدا می شوند.تولید برنج سالم به عوامل مختلفی مانند: نوع دانه، رقم، گچی، شریط محیطی دوره رسیدگی دانه و بعضی عملیات زراعی دیگر بستگی دارد. درصد برنج سالم تحت تأثیر نگاهداری پس از برداشت، دوره و شرایط انباری و فرآیند تبدیل قرار می گیرد. ارقام هندی در مصر مقدار برنج سالم خیلی کمتر از ارقام برنج ژاپنی دارند.

2 – 3 – ترکیبات شیمیایی برنج :

ترکیبات شیمیایی، نشاسته، پروتئین، لیپید، خاکستر، مواد معدنی، فیبری و مقدار رطوبت در کیفیت غذایی برنج مانند کیفیت پخت و خوراکی تأثیر دارد. ترکیبات شیمیایی برنج با سایر غلات زیاد تفاوت ندارد. ترکیبات شیمیایی گیاهی دانه برنج براساس نوع رقم، شرایط محیطی و عملیات زراعی متفاوت است. شلتوک و برنج قهوه ای دارای ترکیبات شیمیایی بیش تر از برنج سفید هستند.

2 – 3 – 1 – رطوبت برنج:

همه برنج ها به دلیل یکسان نبودن زمان رسیدگی در مزرعه از نظر رطوبت باهم فرق دارند. در زمان برداشت مقدار رطوبت معمولا 20 درصد است، ولی پس از چند روز و در ضمن روند برداشت و خرمن کوبی به سرعت تا 18 – 15 درصد پائین می آید. بنابراین، مقدار رطوبت یک عامل بی ثباتی بوده و تحت تأثیرمرحله رسیدگی و شرایط خشک کردن قرار دارد. مقدار رطوبت در بعضی از خصوصیات کیفی مانند: تبدیل و بازدهی برنج سالم، کیفیت پخت و دوره انباری داشته و خصوصیات کیفی برنج های دارای رطوبت بالا سریع تر از پایین تغییر می کند.

2 – 3 – 2 – نشاسته برنج:

نشاسته از سازندگان اصلی و حدود 90 درصد ماده خشک برنج سفید را تشکیل می دهد. نشاسته مرکب از دونوع مولکول می باشد: آمیلوز و آمیلوپکتین. مولکول آمیلوز دارای ساختمان زنجیری خطی و شامل حدود 50 واحد دکستروز است، درحالی که، مولکول آمیلوپکتین شاخه دار بوده و تعداد واحدهای دکستروز بیش تری دارد. نسبت آمیلوز به آمیلوپکتین عامل اصلی تعیین کننده کیفیت پخت و خوراکی برنج محسوب می گردد. انواع مولکول نشاسته، در ساختار دانه، چسبندگی پس از پخت، تمایل دانه به شکستگی و خصوصیات فرآوری مختلف، مستقیما اثر می گذارد. همچنین عکس العمل برنج به پخت به طور وسیعی با نوع نشاسته ارتباط دارد. اگر نسبت آمیلوز به آمیلوپکتین افزایش یابد، درجه حرارت ژلاتینی زیاد می شود، اما جذب آب کم می گردد.

منبع : دانشكده كشاورزي و منابع طبیعی داراب

چای و خواص آن

خواص چای :
چای مانند قهوه در ردیف رایج ترین و مهم ترین نوشابه های مطبوع و مورد مصرف در بیشتر جهان می باشد .
چای دارای اهمیت غذایی ودارویی بسیاری است . ولی مهم ترین اثر ان تاثیر برروی سیستم اعصاب و در نتیجه رفع خستگی و ایجاد ارامش در انسان است چای دارای مقادیر قابل توجهی پروتئین . هیدراتهای کربن وانواع مختلفی از ترکیبات شیمیایی میباشد . چای دارای اثر انرژی زایی بالایی میباشد . بطوری که یک فنجان چای ۴ کیلو کالری انرژی به بدن می رساند . مصرف زیاد چای می تواند باعث طپش قلب . عصبانیت . اضطراب . بی خوابی و لاغری شود .
تاریخچه چای
تحقیقات نشان میدهد که بوته چای را در حدود۳هزار سال (ق.م) در چین می شناخته اند . کیاه چای و واریته های ان به حالت وحشی در شمال هنددرناحیه ای به نام اسام میروییده . از نظر کاشت و مصرف چین اولین محلی است که این گیاه در انجادر حدود ۲۷۰۰ سال (ق.م)کشت می شده وبه مصرف میرسیده در زمانهای گذشته کاهنهای بودایی برای کمتر خوابیدن از چای استفاده می کرده اند وافسانه ای دراین مورد هست که می گوید کاهنی بنام بودهیدهارمادر مراجعت از ژاپن به خواب می رود وپس از بیدار شدن برای تنبیه شدن مژههای خود را کند وروی زمین ریخت این مژهها در خاک ریشه داد وتبدیل به درخت چای شد . انتشار این گیاه از چین به ژاپن وهندو از قرن پانزدهم در اروپا کشت چای رایج شد
کشت چای درایران
واما ایران :
از اوایل قرن بیستم چایکاری در ایران اغاز شد . قبل از سال ۱۲۸۰(ه . ش )کشت چای درایران رواج نداشت و ایرانیان قدیم به جای چای قهوه می نوشیدند . به همین دلیل چایخانه های ایران همان نام قدیمی خود یعنی قهوه خانه را حفظ کرده اند .
علاقه دولت ایران به کشت چای در سال ۱۲۸۰ (ه .ش)باعث شد تا سفیر ایران در هند بنام حاج محمد میرزا کاشف السلطنه ماموریت یافت تا چگونگی کشت چای را بیاموزد . ایشان پس از مدتها کار وتلاش روی مزارع چای در هند موفق شد اصول و فنون چایکاری را بیاموزد و با موافقت دولت هند تعداد ۲۰۰۰ نهال چای به ایران بیاورد و انها را در زمینی در نزدیکی شهر لاهیجان در استان گیلان بکارد . پس از ان بودکه بتدریج کشت چای در ایران رواج یافت .
مشخصات چای
گیاه چای از تیره teaceae است . نوع پرورشی ان بنام camellia sineasis است. به دو شکل وحشی وپرورش یافته است . در حالت وحشی ارتفاع ان ارتفاع ان به ۱۰- ۱۵ متر می رسد که اغلب در کشورهای خاور دور می روید . انواع پرورشی ان دارای ارتفاع ۵۰ - ۷۰ متر است . که حداکثر به ۲ متر می رسد .
تقسیم بندی چای از لحاظ زراعی :
۱ -گونه چینی
۲- گونه اسامی و کامبوجی
۳-نژادهای دو رگه
تقسیم بندی گیاه چای از لحاظ طرز تهیه و تولید :
۱- چای سیاه
۲- چای سبز
۳- چای اولنگ
۴- چای قالبی
انواع چای
چای سیاه
این نوع چای پس از انجام تمام مراحل چایسازی بدست میاید این نوع چای به دو طریق رسمی یا ارتدکس و غیر رسمی بدست می اید در روش ارتدکس که همان روش چایسازی ایران نیز می باشد تماممراحل تهیه چای از قبیل : پلاس ومالش و تخمیر و خشک شدن انجام می گیرد این نوع چای دارای درجه بندی هایی مثل :چای قلم . پیچیده . باروتی . و ... می باشد . در چای غیر رسمی از ماشینهایی استفاده می شود که در ان مرحله پلاس حذف می شود . این چای در ایران استفاده نمیشود .
چای سبز:
این نوع چای بیشتر در چین و ژاپن مصرف دارد . دراین نوع چای عمل تخمیر صورت نگرفته و پس از مالش بلافاصله چای را خشک می نمایند . این نوع چای کم رنگ ولی معطر می باشد و دارای خواص درمانی بسیاری می باشد.
چای اولنگ:
در این نوع چای عمل تخمیر بطور کامل انجام نشده و بصورت ناتمام می ماند .و در چین و ژاپن مصرف ان رایج است.
چای قالبی :
نوعی از چای که برای تهیه ان از برگ و ساقه و ترکه چای استفاده می شود . این نوع چای پس از انجام مراحل تهیه چای بصورت پودر و در قالبهایی که از نوع چوب می باشد ریخته ودر اپر فشار بصورت قالبی در می اید.

مدیریت از نقطه صفر

مدیریت از نقطه صفر

مديريت چيست و گره مديريت كجاست؟ براي ارائه راهكار حل گوشه اي از تنگناهاي مديريت در قالب مديريت از نقطه صفر نخست به تعريف آن مي پردازيم: به يك تعبير مديريت عبارتست از انجام امور به وسيله ديگران به بهترين نحو ممكن در يك محيط درحال تغيير.(1)

همچنين براي هر مديري چهار وظيفه اصلي برنامه ريزي، سازماندهي، رهبري و نظارت تعيين شده است. ليكن اصول مديريت و آنچه كه به عنوان وظايف مديران تعيين شده است در اجرا محدوديتهايي دارند، كه برخي از آنها عبارتند از:

اين اصول صرفاً راهنما و ابزاري است براي بارور كردن افكار و جهت دهي به فعاليتها؛
براي عملي كردن اين اصول بعضاً ابزارهاي كافي وجود ندارد؛

با عمل كردن به اصول، باز هم موفقيت ما تضمين نمي شود، مثلاً برنامه ريزي جامعي وجود دارد ولي نتيجه دلخواه به دست نمي آيد.

شرايط، نقش تعيين كننده اي در اجراي اصول و نحوه بكارگيري آن دارد و گذشته از اينها با بكارگيـــري اصول تنها قسمت هموار راه را مي توان پيمود. پس انتظار آن است كه با انديشه و آگاهي و با بهره گيري از پارامترهايي كه مي تواند نقاط ضعف را در مقوله موردنظر بپوشاند فراتر از اجراي اصول مديريت و به منظور دستيابي به نظامهاي سازماني متعالي باجديت و درايت حركت كرد.

روش و نظام فكري مديريت از نقطه صفر تنها يكي از راهكارها و ابزارها براي تعالي سازمان ازطريق مديريت است.

مديريت از نقطه صفر چيست؟
مديريت از نقطه صفر در هر موقعيت نقطه صفر خاص خود و نحوه مديريت خاص خود را داراست، ليكن باتوجه به آنچه كه در محتواي هر موقعيتي مي گنجدمديريت از نقطه صفر محملي است كه مدير با علم به نتيجه عملكردهـــــــاي گذشته روشها و پيش فرضهاي غلط گذشته را زيرپا مي گذارد و با بهره گيري از ويژگيهاي ياري دهنده مديريت از نقطه صفر كه در ذيل به آن پرداخته مي شود و با تعاريفي نو از موقعيت كه تكيه گاه محكمتري مبتني بر تعريف صحيح تري از موفقيت و شكست دارند از نقطه صفر شروع مي كند.

نقطه صفر كجاست؟ محدوده مشخصي ندارد. يك مدير داراي شرايط مطلوب در موقعيت نيز مي تواند براي تضمين و استحكام موقعيت موردنظر از نقطه صفر شروع كند.

درواقع، حركت از نقطه صفر شروعي دوباره با انديشه اي از نوع مديريت از نقطه صفر است.

ابزارهاي مديريت از نقطه صفر كدامند؟ تحليل موقعيت، اصلاح تعاريف عملي موفقيت و شكست موقعيت و ويژگيهاي ياري دهنده مديريت از نقطه صفر.

تحليل موقعيت: بررسي و تحليل يك موقعيت خاص باتوجه به پيچيدگيهاي هر موقعيت خاص كليد رمزهاي مختص به آن موقعيت را دارد. ليكن انتخاب ديدگاه مناسب براي تحليل صحيح و سريع هر موقعيت شرط اوليه و لازم است.

اصلاح تعاريف عملي موفقيت و شكست موقعيت: پس از تحليل موقعيت در نقطه صفر و كنكاش در اهداف، برنامه ها، راهبردها، عملكردها و عوامل موثر در موفقيت و شكست به شناختي عيني تر و تعريفي دقيق تر از موفقيت و شكست موقعيت مي رسيم.

ويژگيهاي ياري دهنده مديريت از نقطه صفر: در ادامه به تعدادي از ويژگيهاي ياري دهنده مديريت از نقطه صفر كه از ابزارهاي ضروري بـــراي مديريت از نقطه صفر هستند، اشاره مي كنيم:

1 - تعيين نقطه شروع و پايان: به نقل از بزرگي، اگر ندانيم نقطه شروع كجاست از هر كجا شروع كنيم به هيچ جا نمي رسيم و اگر ندانيم مقصدمان كجاست به هر نقطه اي كه برسيم مطلوب ما خواهدبود. (2)

2 - دويدن به نقطه شروع: فراموش نكنيم از نقطه صفر بــايد شروع كنيم. پس ضروري است زمينه هاي لازم براي شروع از نقطه صفر ازجمله تعاريف اصلاح شده اي از موقعيت و نيازهاي آن را مهيا كنيم.

3 - رك و صريح بودن: ابهام گرايي و رك نبودن كه ريشه هاي مختلفي مثل ترس و عدم اعتماد به ديگران دارد، مانعي است بلند كه بايد براي رسيدن به اهداف موقعيت، ارتباطات سالم درمجموعه و زمينه هاي جديد موفقيت در يك فضاي صميمي از آن عبور كرد.

4 - اگر مي خواهيم تيم خوبي داشته باشيم، خود خوب باشيم: به زبان ساده براي رسيدن به نيكي و موفقيت در آنچه كه مطلوب ماست، بايد جوهره خوبي را در موقعيت جاري كرد. اگر در موقعيت مدير، راستي و درستي جاري باشد، به تبع آن اعتمـــــاد هست، همدوستي هست، هم افزايي هست، هم پاياني هست و مطمئناً موفقيت هم هست و يك مدير به عنوان عنصر انتقال فرهنگ، نقش عمده اي در ايجاد فضايي زلال و نيك در موقعيت ايفا مي كند.

5 - پرهيز از حرافي: زياد حرف نزنيم و الا چشمهايمان هم بايد گوش بدهند لذا حرفهايمان بايد در متن عملكردمان قرار گيرد.

6 - گرايشها را فراموش كنيم و منطق گرا باشيم: تنها اولويت ما كار ماست و بقيه مسائل فرع اين مصلحت است. در اين خصوص استفاده از مشاوران خارجي در موقعيتهاي بحراني، نوع ناقصي از مديريت از نقطه صفر است كه در آن بعضي ويژگيهاي مديريت از نقطه صفر من جمله پرهيز از گرايش و جانبداري لحاظ شده است.

7 - انديشه گرايي بهتر است از تحميل انديشه (نقدپذيري و نقادي منصفانه): جداكردن خود از تعارفات و شعارگويي و بسته نگري و رسيدن به پله نقد موقعيت خويش. فراهم كردن فضاي هم‌افزايي و هم‌گرايي انديشه ها.

8 - اعتقاد عملي به كلمه نمي دانم درجايي كه نمي دانيم: انسانهـــاي آگاه ارزش اين كلمه را مي دانند. يقيناً «نمي دانم» پله اول براي حركت به سوي سكوي پرتاب دانستن است و اين اعتقاد بايد به عنوان يك فرهنگ بويژه در بين مديراني كه داراي اختيارات و حيطه عمل وسيع هستند و ندانستن در لاي اختياراتشان پنهان مي شود و پيشامدهاي غيرقابل پيش بيني در كمينشان است، جاري شود.


10 - آگاه باشيم كه به زودي واقعيتهاي جاري از تصورات و پيش بيني هاي ما پيشي خواهند گرفت. دقت كنيم كه قبل از سبقت، مركب خود را عوض كنيم و تصورات و پيش بيني هايمان را بر واقعيتهاي جاري منطبق سازيم.

11 - جناب مدير، هدف خردگرايي ابزاري است يا ارزشي؟ مراقب باشيم به كدام سو قدم برمي داريم.(3)

12 - جناب مدير، اگر چه به هدفهاي موقعيت دست نيـافته ايم به چه ميزاني خود را مسئول مي دانيم؟ اگر وضعيت فعلي به دليل عدم كفايت در مديريت ما در موقعيت بوده است، بهترين مديريت ترك مديريت به نحو مقتضي است. چيزي كه در بين مديران ژاپني بوفور ديده مي شود.

13 - به ياد داشته باشيم اتفاقات بد معمول و معلول شرايط بد است. شرايط بد چيست و راههاي جلوگيري و مدارا با شرايط بد در هر مــــوقعيت كدام است، مراقب محيط باشيم، آن گونه كه بر آن سوار باشيم و نه بالعكس.
14 - هر نقطه پاياني نقطه آغاز ديگري است. بايد به اين باور برسيم كه موفقيت يك امر نسبي است و پس از رسيدن به يك موفقيت كوچك در يك سطح بالاتر تازه در نقطه شروع قرار گرفته ايم.
15 - درهر فعاليتي اصل آن چيزي است كه ما را به موفقيت مي رساند، نه آن چيزي كه موفقيت را تعريف مي كند. مقصود اين است كه مراقب بـــاشيم اصلي كه موفقيت را تعريف مي كند دايره آن را محدود نكنيم، بلكه آن اصل بسان سرچشمه اي باشد براي رسيدن به موفقيتهاي بعدي.
16 - ايجـــاد سيستم بهره وري فكري و تصميم گيري در موقعيت: ازطريق ايجاد فرهنگ مشورت، فناوري اطلاعات، بهبود ارتباطات و نخبه پذيري در موقعيت و...
17 - چيزهايي كه به ذهن ما نرسيد: هميشه بايد اعتقاد داشته باشيم چيزي كه ما به دنبال آن هستيم فراتر از آن چيزي است كه در تصور ما مي گنجد و آنچه كه به ذهن و فكرما مي رسد، بخش كوچكي است از آنچه كه به فكر ما نرسيده است. لذا با تصورات خودبينانه راه ترقي را بر خود نبنديم.
18 - روح و فضاي هر موقعيتي داراي شبكه اي است از روابط كاري بين افراد، روابط حسي و اخلاقي، روابط بين افراد بيرون از موقعيت با افراد درون موقعيت، رابطه هر فرد با كارش و رابطه مجموعه با وظايفشان و رابطه موقعيت موردنظر با موقعيتهاي ديگر و... توجه داشته باشيم كه در اين شبكه پيچيده، يك نظام علت و معلولي حاكم است. لذا بايد پيوسته با شناسايي و تحليل اين شبكه به تنظيم و تعديل آن پرداخت. البته باتوجه به گستردگي اين شبكه، استفاده از نظرات مشاوران مي تواند ياريگر باشد. پس ضروري است در نقطه صفر يكبار ديگر به تجزيه وتحليل اين شبكه بپردازيم.
19 - هر مديري ( در هر موقعيت و جايگاه) داراي شرح وظايفي است، اما لازمه موفقيت يك مدير پيش از آنكه انجام شرح وظايف باشد رسيدن به هدف موقعيت است. حواسمان هست كه در بند بوروكراسي كاغذبازي نيفتيم و تمركز فكري و فعاليتهاي عملي را در مسير رسيدن به هدف موقعيت قرار دهيم. 1

منابع و ماخذ
1 - STEPHEN LINSTEAD, UNDERSTANDING MANAGEMENT, 1995
2 - فردآر.ديويد، مديريت استراتژيك، 1381
3 - دكتر سيدمهدي الواني، مديريت عمومي، 1380

روشنفكران دينى و مسأله خاتميت‏

روشنفكران دينى و مسأله خاتميت‏

چكيده: دين كه ماهيتى قدسى دارد و حامل پيام‏هاى جامع خداوند براى هدايت و فلاح انسان‏هاست، در دست روشنفكران دينى به پديده‏اى صد در صد بشرى تبديل شد؛ تا جايى كه پيام و سخن خداوند در سايه و تحت‏الشعاع خواست و نظر انسان قرار گرفت. تفسير همه روشنفكران دينى از خاتميت، كم و بيش برگرفته از نظريه اقبال لاهورى است. او معتقد است كه بشر پس از ختم نبوت از مرحله كودكى خارج شده و خود سررشته تصميم و هدايت زندگى‏اش را به دست گرفته است.

متن :

بعثت را به هر معنا و مفهومى كه لحاظ كنيم، از مفاهيم و مقولات محورى ادبيات دينى به شمار مى‏آيد. بسيارى از فيلسوفان دينى زمان ما، اساساً تبيين ماهيت تاريخى اديان را تنها با رجوع به زمينه ظهور دين و مواجهه پيامبر آن دين با كافران الوهيت امكان‏پذير مى‏دانند. از اين حيث، بررسى مفهوم « بعثت» در همه اديان كمك شايانى به درك درست دين مورد نظر خواهد نمود. بر اساس همين نگرش، انديشمندان و دين‏پژوهان مسلمان (روشنفكر يا سنت‏گرا، حوزوى يا دانشگاهى و...) هيچ‏گاه از تحقيق پيرامون بعثت دست برنداشته‏اند. افزون بر اين نكته، عامل ديگرى كه حساسيت متفكران و دين‏پژوهان مسلمان را در بازانديشى مقوله بعثت تحريك مى‏كرده، پيوند عميق آن با مقوله « ختم نبوت» است. در اين مقاله، به بررسى مقوله بعثت در سايه مفهوم خاتميت از ديدگاه برخى روشنفكران مى‏پردازيم.

1. روشنفكران دينى و مقوله خاتميت: جريان روشنفكرى دينى به طور مشخص از بطن ديدگاه‏هاى سيد جمال‏الدين اسدآبادى نشأت گرفت و در فرايند تاريخى خود، بسيارى از تحصيل‏كردگان علوم جديد را در بر مى‏گيرد. در تحليل ماهيت اين جريان به جرأت مى‏توان گفت كه روشنفكران دينى عموماً كسانى بوده‏اند كه در سايه تعاليم برآمده از دنياى مدرن به فهم دين همت مى‏گماشتند. روشنفكران دينى ما عموماً به ابزارهايى مجهز بوده‏اند كه ازدل مدرنيته سر برآورده است. اين گونه بود كه برخى با استمداد از روش‏شناسى علوم تجربى به سراغ درك دين رفتند؛ برخى ديگر متدلوژى علوم انسانى را پيشه كردند و برخى ديگر نيز رهيافت متافيزيكى دنياى نو را به استخدام درآوردند تا از زاويه آن به مقولات قدسى دين نقب بزنند. اما اين روشنفكران، على رغم تفاوت ابزار، در يك موضع اشتراك نظر داشتند. روشنفكران ما عملاً در پى آن بوده‏اند كه روايتى عرفى و در محدوده خرد انسانى از دين عرضه كنند. دين كه ماهيتى قدسى دارد و حامل پيام‏هاى جامع خداوند براى هدايت و فلاح انسان‏هاست، در دست روشنفكران دينى به پديده‏اى صد در صد بشرى تبديل شد؛ تا جايى كه پيام و سخن خداوند تحت‏الشعاع خواست و نظر انسان قرار گرفت. مقوله بعثت نيز اين‏گونه در چنبره ديدگاه‏هاى انسان‏مدار قرار گرفت. بر اين اساس، برخى بعثت را به شيوه علوم تجربى، « فوران قواى شيميايى و دماغى يك نابغه»(1) به شمار آوردند؛ عده‏اى ديگر سخن از « شكوفايى خودآگاهى انسانى يك مصلح مسؤول»(2) به ميان آوردند و عده‏اى ديگر نيز « به سرآمدن دوران كودكى بشر»(3) را گوهر خاتميت و بعثت دانستند.

آنچه در تمامى اين تبيين‏ها مستقر است، رويكرد ذهنى و انسانى به مقوله بعثت است؛ گويى اين پديده تماماً محصول فعاليت‏هاى ذهنى - روانى يك فرد است و هيچ نقشى براى عامل الوهى و قدسى نمى‏توان قائل شد. به‏جرأت مى‏توان گفت كه تفسير همه روشنفكران دينى از مقوله ختم نبوت و خاتميت، كم و بيش برخاسته و برگرفته از تئورى خاتميت اقبال لاهورى است.

2. تفسير خاتميت از ديدگاه اقبال لاهورى: مى‏توان گفت سفره‏اى كه اقبال لاهورى در درك روشنفكرانه دين گسترد، هنوزهم براى روشنفكران امروز مأكولات فراوانى دارد. گمان مى‏رود كه نقد ديدگاه اقبال، به طور ضمنى نقد ساير روشنفكران مسلمان را نيز در پى داشته باشد؛ چرا كه اقبال لاهورى فيلسوف است و در كتاب احياى فكر دينى در اسلام سعى مى‏كند مبانى و مفروضات نگرش روشنفكرانه به دين را تمهيد و تدارك كند.

اما رهيافت اقبال به مقولات دينى، از جمله بعثت و خاتميت، رهيافتى عميقاً متأثر از مبانى مدرنيته است. اقبال معتقد است كه بعثت، نقطه به در آمدن انسان از كودكى و طفوليت است. گويى او بر آن است كه بشر زمانى به مدد وحى و عامل غيبى به دانايى دست مى‏يافت؛ اما پس از بعثت، بى‏اعتنا به يارى الوهيت نيز مى‏تواند به يافته‏ها و كشفيات عقلى خود تكيه كند. او معتقد است كه با بعثت، عقل و ملكه تفكر انتقادى در انسان تكوين مى‏يابد و مى‏تواند از اين پس بر چوب‏دست عقل بشرى تكيه بزند و مشكلات خويش را از پيش پاى بردارد. اقبال مى‏گويد:

پيغمبر اسلام ميان جهان قديم و جهان جديد ايستاده است. تا آن‏جا كه به منبع الهام وى مربوط مى‏شود، به جهان قديم تعلق دارد و آن جا كه پاى روح الهام وى در كار مى‏آيد، متعلق به جهان جديد است... زندگى نمى‏تواند پيوسته در مرحله كودكى و رهبرى شدن از خارج باقى بماند.

آشكار است كه اقبال حيات بشرى را به دو دوره عمده تقسيم‏بندى مى‏كند: 1. دوره‏اى كه بشر در مرحله كودكى است و از خارج (عالم غيب) هدايت مى‏شود؛ 2. دوره‏اى كه بشر به بلوغ رسيده و خود سررشته تصميم و هدايت زندگى‏اش را به دست مى‏گيرد.

3. ملاحظاتى پيرامون ديدگاه اقبال: به نظر مى‏رسد از آن جا كه اقبال عميقاً متأثر از مبانى متافيزيكى و فلسفى مغرب‏زمين است، مى‏كوشد از مفاهيم اساسى آن دستگاه در تحليل و تبيين مقولات دينى استمداد جويد. براى او، تفكر انتقادى كه دستاورد بى‏بديل و گران‏بهاى تفكر فلسفى مدرن است، اصل و محور تقسيم انسان به دو دوره « ماقبل نقادى» و « مابعد نقادى» است. اقبال با فرض اين تقسيم‏بندى مى‏كوشد آن را بر مقولات دينى، از جمله بعثت و خاتميت، فرافكنى كند. حاصل آن‏كه از بطن تحليل‏هاى اقبال، نگرشى فارغ از عنصر الهى حاصل مى‏شود كه سعى دارد به جاى مؤلفه وحيانى، مؤلفه عقلانى را جايگزين كند. لازمه سخن اقبال آن است كه بشر پس از دوران خاتميت، نياز ماهوى به تعاليم وحيانى و آسمانى ندارد. عقل او را كفايت مى‏كند و انقطاع از غيب، نه همچون يك عارضه و بليه، بلكه به عنوان هديه و ارمغانى از سوى پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به انسان‏ها عرضه مى‏شود و استغنا از وحى و عامل غيبى در دوران خاتميت، ويژگى بارز انسان مى‏گردد. استاد مطهرى در نقد ديدگاه اقبال بر اين نكته تأكيد مى‏كند كه چنانچه نظرات اقبال پذيرفته شود، « ختم نبوت» به « ختم ديانت» منجر خواهد شد؛ چرا كه جوهره و مضمون نگرش اقبال، بى‏اعتنايى و استغناى دائمى انسان به هدايت‏گرى‏هاى غيبى است.

اشاره‏

تحليل نويسنده از رويكرد عمومى روشنفكران دينى به مقولات و مفاهيم دينى، از جمله مسأله بعثت و خاتميت، اصولاً درست و دقيق است؛ اما در عين حال، در يك بحث علمى بايد در داورى نسبت به اشخاص و باورهاى آنان احتياط و انصاف بيشترى روا داشت. براى مثال، اين نكته درست است كه: « روشنفكران دينى عموماً كسانى بوده‏اند كه در ظل تعاليم برآمده از دنياى مدرن به فهم دين همت مى‏گماشتند» و نيز تا حدودى مى‏توان پذيرفت كه: « روشنفكران ما عملاً در پى آن بوده‏اند كه روايتى عرفى و در قواره خرد محدود انسانى از دين عرضه كنند»؛ ولى اين حكم كلى كه: « دين در دست روشنفكران دينى به پديده‏اى صد در صد بشرى تبديل شد»، يا اين توصيف از ديدگاه روشنفكران دينى نسبت به مقوله بعثت كه آنها اين پديده را تماماً محصول فعاليت‏هاى ذهنى - روانى يك فرد مى‏دانند و هيچ نقشى براى عامل الوهى و قدسى قائل نيستند، دست كم نسبت به گروهى از روشنفكران مسلمان روا نيست. هرچند گاه ظاهر عبارات ايشان به گونه‏اى است كه چنين معنايى را مى‏رساند، ولى با ملاحظه مجموع انديشه‏ها و شرايط علمى زمانه‏شان مى‏توان استنباط كرد كه آنان مقصود ديگرى داشتند. به نظر مى‏رسد كه نويسنده محترم در اين‏جا چندان فرقى ميان روشنفكران دينى و غيردينى نگذاشته است.

با اين حال، برداشت نويسنده از ديدگاه اقبال لاهورى نسبت به بعثت و اثر انديشه‏هاى او بر ساير روشنفكران، توصيفى قابل قبول است. استمرار اين نگرش را مى‏توان در مهندس بازرگان، دكتر شريعتى، دكتر سروش و ديگران به‏خوبى بازجست.(4)


(1) مهدى بازرگان، بعثت و آزادى، ص 49
(2) على شريعتى، روش شناخت اسلام، ص 186
(3) محمد اقبال لاهورى، احياى فكر دينى در اسلام، ص 130
(4) رك. : مجله نقد و نظر، شماره 6، مقاله « فروغ دين در فراق عقل» نوشته محمدتقى سبحانى كه روايتى كوتاه از اين حكايت است.

ماشین صفحه تراش

ماشين صفحه تراش
الناز هرندی زاده
كاردان بهداشت حرفه اي

مقـــدمــه
آشنائي با هر دستگاه وماشين براي کاربران وتکنيسين هاي تعميرات ومهندسين يکي از ضروريات است.
درصورتي که کاربران با دستگاه وامکانات آن آشنائي کافي و لازم راداشته باشند بر بازده آنان وافزايش راندمان کاري تأثير بسزائي خواهد داشت . همچنين آشنائي کافي براي تکنيسين هاي تعميرات چه ازنظر سيستم هاي روغن کاري ويا سيستم هاي برقي واصولاً هدف هر بخش از ماشين ، کمک به سزائي در نگهداري مناسب و بهره برداري طولاني مدت تر وبا کيفيت بالاتر ازدستگاه و ماشين خواهد بود.
آشنائي مهندسين طراح با امکانات بالقوه هر دستگاه وماشين باعث خواهد شد تا آنان در طراحي هاي خود با آسودگي خاطر بالاتري کار طراحي را به سرانجام رسانده و همه امکانات ماشين را در طراحي هاي خود مدنظر قراردهند.
نکته اي که اينجا قابل ذکر است لزوم آشنائي پرسنل ايمني ومحيط زيست با امکانات دستگاه ومخاطرات عدم آشنائي با آن مي باشد. اينان درصورتي که با اجزاء مختلف دستگاه آشنا باشند دراين صورت بهتر ميتوانند موارد مخاطره آميز را گوشزد وتجهيزات لازم را چه از نظر فردي وچه از نظرخود دستگاه پيشنهاد وپايش خودرا نيز براساس آن استوار نمايند.
باتوجه به مطالب بالا متن حاضربراي آشنائي با يک دستگاه ماشين صفحه تراش تهيه گرديده و براي جلوگيري از اطاله کلام حداکثر دقت ممکنه بعمل آمده است. لذا اظهار ميدارد اين مقاله فقط بعنوان راهنما وآشنائي با دستگاه ميباشد ونميتواند مورد استفاده کاربران دربهره برداري از دستگاه باشد ولي ميتواند بعنوان يک الگو تلقي شده وسرمشقي باشد براي آنان که وظيفه خطير تهيه دستورالعمل بهره برداري ونگهداري وضوابط ايمني را به عهده دارند.
توجه:
معمولاً همراه هر دستگاه صنعتي وحتي خانگي کتابچه اي توسط سازنده تهيه وعرضه ميگردد که حاوي مشخصات فني ونکات مورد نيازکاربر وتکنيسين هاي تعميرات است که در اصطلاح لاتين MANUALناميده ميشوند. درتمامي اين کتابچه ها تاکيد ميشود قبل از راه اندازي دستگاه اين کتابچه به دقت مورد مطالعه قرارگيرد که توجه خواننده محترم را به اين نکته جلب مي نمايد.
فرآيند صفحه تراشي :
فرآيند صفحه تراش يک فرآيند ساده تراش است که توسط آن سطوح صاف و همچنين انواع سطح مقطع با شيارها و دندانه ها ، در امتداد قطعه توليد مي شود .
در ماشين صفحه تراش قطعه بر روي ميز کار سوار مي شود و همراه ميز در مسير مستقيم حرکت مي کند . در صفحه تراش ، حرکت تراش به ابزار داده مي شود و تغذيه به طور تناوبي در هر کورس توسط ميز انجام مي شود . يعنی ابزار به صورت متحرک و قطعه کار ثابت مي باشد . اين دستگاه براي انجام کار درکارگاه هاي متوسط تا بزرگ براي قطعه هاي کوچک به کار مي رود.
به خاطر حرکت رفت و برگشتي ابزار کار ، زمان تلف شده در کورس برگشت که در آن کار تراش انجام نمي گيرد وجود دارد . در نتيجه اين نوع عمليات راندمان بالا ندارد و براي توليد انبوه ، اقتصادي نيست .
در صفحه تراش افقي ، ابزار در امتداد خط مستقيم حرکت مي کند و قطعه ثابت است . ابزار تراش ( رنده ) به نگهدارنده ابزار ( رنده گير) که روي سر ماشين ( کله گي) نصب شده متصل است و داراي حرکت رفت و برگشتي است . معمولا در بيشتر اين ماشين ها ، همانگونه که در بالا اشاره شد عمل تراش در حين حرکت ابزار به سمت جلو انجام مي گيرد .
برخي ازمزيت هاي دستگاه:
* حرکت هيدروليک ميز کار باعث حرکت آرام وافزايش دقت ميگردد.
* حرکت کله گي دستگاه توسط سيستم هيدروليک صورت ميگيرد.
* پائين بودن سروصدا دستگاه هنگام کار
* روغنکاري دقيق واتوماتيک دستگاه حين فرآيند صفحه تراشي

اجزاي مختلف ماشين صفحه تراش :
بستر ماشين:
بستر ماشين به نحوي ساخته شده است که دقت فوق العاده اي را درانجام کارها تضمين مي نمايد. اين بستر درسرتاسر طول خود با فونداسيون مرتبط ودرگير است.
ميز کار:
ميزکار به نحوي ساخته شده است که تشکيل يک قطعه صلب را ميدهد. گيره هاي کارگير نيز به نحوي هستند که قابليت دربرگيري قطعات به اشکال مختلف رادارند.
در قسمت پهلوي دستگاه ضامني برای حرکت اتوماتيک ميز کار وجود دارد که با چرخاندن آن به ميزان 180 درجه مي توان حرکت اتوماتيک ميز کار را به سمت راست يا چپ تنظيم کرد . در هنگام دادن بار به رنده ، بايد ميز را از حالت اتوماتيک خارج کرد که اين کار با چرخاندن ضامن به ميزان 90 درجه به سمت راست يا چپ ميسر خواهد بود .
ستون:
ستون دستگاه به نحوي ساخته شده که داراي صلبيت کافي بوده وبه بستر پيچ شده است.
سيستم روغنکاري دستگاه:
روغنکاري دستگاه توسط پمپ الکتريکي انجام ميشود. روغن در وسط ميز کار وارد شده واز آنجا به سرتاسر جاهائي که نياز باشد رسانده مي شود.
رنده گير :
دستگاه صفحه تراش از سه بخش اصلي کشاب ، کله گي و رنده گير تشکيل شده است . کار با رنده الماسه مي تواند ايجاد ظرافت بيشتر در کار نمايد . بدين منظور به قسمتي از رنده که در حين عمليات با قطعه کار درگير است ، تکه اي الماس جوش مي دهند . اما از معايب اين رنده آنست که الماس استحکام زيادي ندارد و ممکن است در حين کار بشکند .
علاوه بر آن قسمتي که رنده به آن متصل مي باشد در حين عمليات صفحه تراشي داراي يک لنگي در کورس برگشت مي باشد و علت آن اينست که در کورس برگشت رنده با قطعه کار درگير نشود .
براي دادن بار به منظور صفحه تراشي ، به دو طريق مي توان عمل کرد :
اولا مي توان با بالا آوردن ميز کار به کمک اهرم مخصوصي که در قسمت پهلوي دستگاه قرار دارد ، و ثابت نگه داشتن رنده اين کار را انجام داد .
ثانيا مي توان ميز کار را در جهت بالا و پايين ثابت نگه داشت و بار دادن به قطعه کار را از طريق فرمان کوچکي که به همين منظور در قسمت بالاي رنده گير نصب شده است انجام داد . با چرخاندن اين فرمان در دو جهت ساعتگرد و پاد ساعتگرد ، رنده به سمت پايين و بالا حرکت ميکند و با هدايت رنده به مقدار مورد نياز به سمت پايين مي توان اين کار را انجام داد .
گيره :
همانطور که مي دانيم گيره وسيله اي برای در برگرفتن قطعه کار مي باشد و مي توان قطعات با اشکال مختلف را به آن متصل کرد .در محل اتصال گيره به ميز کار ، دو پيچ وجود دارد که مي توان با گشودن آنها ، به گيره و در نتيجه به قطعه کار ، زواياي دلخواهي براي عمليات صفحه تراشي داد .
پس از پايان صفحه تراشي يک طرف از قطعه کار ، براي صفحه تراشي قسمت ديگر، مي توان از يک قطعه آهني استوانه اي استفاده کرد . به طوريکه اين قطعه استوانه اي را در محل در گيري قطعه کار با گيره قرار داد که اين عمل زاويه دار بودن سطح آماده براي تراش را از بين برده و زاويه آن را نسبت به خط افق صفر مي کند .
دکمه روشن کننده دستگاه :
بر روي دستگاه دو دکمه سياه و قرمز به همراه يک اهرم در کنار آنها وجود دارد . براي روشن کردن دستگاه بايد اهرم در حالت خلاص باشد ( حالت خلاص زماني است که دسته اهرم موازي با بدنه دستگاه باشد ) سپس دکمه سياه زده شود و پس از آن اهرم را از حالت خلاص خارج کرد . برای خاموش کردن دستگاه نيز بايد ابتدا اهرم را به حالت خلاص در آورد و سپس دکمه سياه را زد .
اگر در حين انجام کار نياز به خاموش کردن دستگاه به صورت اضطراري بود مي توان از دکمه قرمز رنگ STOP استفاده کرد که در اين حالت فعاليت دستگاه به طور کلي قطع خواهد شد .
نکته ۱ : بر روی بدنه دستگها اهرمي وجود دارد که ميتوان با چرخاندن آن به ميزان لازم ، طول حرکت رفت و برگشتي ابزار کار بر روي قطعه کار را تنظيم کرد .
تنظيم صحيح اين طول بسيار حائز اهميت مي باشد ، زيرا ميتوان با تنظيم صحيح طول مورد نياز حرکت ابزار رنده بر روي قطعه کار ( و نه بيش از مقدار نياز ) کورس مرده در حرکت رفت و برگشت را به حداقل رساند و بدين وسيلهراندمان کار را بالا برد .
نکته ۲ : در هنگام خاموش کردن دستگاه بايد دقت شود که رنده خارج از قطعه کار قرار بگيرد .
نکته ۳ :سرعت اين دستگاه به کمک فرماني که بر روي بدنه آن نصب گرديده براي قطعات با جنس هاي مختلف قابل تنظيم است .

دستگاه فرز


این دستگاه ظاهری شبیه درلهای میزی دارد با این تفاوت که داری حد اقل سه محور حرکتی میزمی باشد (x y z) ابزار برش در این دستگاه عبارت‌اند از تیغه انگشتی-پولکی-قلتکی-مدولی-چلچله ای ماشِنهای فرز
کارهائيکه بوسيله ماشين فرز ميتوان انجام داد در صنعت دستگاه هاي زيادي موجود است اما دستگاه فرز مهم‌ترين و دقيقترين دستگاه صنعتي ايست که داراي انواع متعددي نيز ميباشد. ابزار برنده اين دستگاه را تيغ فرز نامند تقريبا کارهايي را که ميتوان روي اين دستگاه انجام داد ۱- صفحه تراش ۲- سياردر آوردن ۳- برش ۴- کنار تراشي ۵- چرخدنده تراشي ۶- چرخ دنده مارپيچ تراشي ۷- کارهاي کپيه بوسيله ماشين فرز کپي ۸- فرم تراشي بوسيله تيغ فرز فرم.

ماشِنهای فرز را به طور کلی می‌توان به دو دسته تقسِم کرد: ۱- ماشِنهای فرز عمومی 20- ماشِنهای فرز مخصوص: ماشِنهای فرز عمومی خود به ماشِنهای فرز افقی و عمودی تقسِم می‌شود:
ماشِنهای فرز افقی:
محور اين نوع ماشينهاي فرز افقي و ميز انها در سه جهت عمود بر هم -طولي و عرضي و قائم حرکت مي کند. ماشينهاي فرز افقي ممکن است ساده يا اونيورسال باشند. ميز ماشينهاي فرز افقي اونيورسال علاوه بر حرکات مذکور دور محور قائم مي چرخد و در نتيجه نه تنها در جهت موازي يا عمود بر محور ماشين بلکه در امتداد هر زاويه اي نسبت به آن در صفحه افقي حرکت مي کند. ماشينهاي فرز افقي بيشتر براي تراشيدن سطوح و شيارهاي مستقيم و مارپيچ و فرم تراشي و رنده تراشي به کار مي رود. قسمت‌ها اصلي ماشين فرز افقي ساده: ۱- ستون ۲- محور مکانيزم جعبه دنده ۳-جعبه دنده سرعت ۴- ميز ۵- بازوي فوقاني ۶- گلويي ۷- صفحه رنده بند ۸- زانوي ماشين ستون ماشين از آهن ريختگي و به شکل قوطي ساخته شده و در داخل آن الکتروموتور مکانيزمهاي محرک، جعبه دنده سرعت، مکانيزم بار و گلويي ماشين سوار شده اند. زانوي ماشين تکيه گاه محکمي براي ميز ماشين است و در قسمت فوقاني ان راهگاههايي جهت حرکت ميز تعبيه شده است. براي اينکه بتوان قطعه کار را به طور عمودي بار داد زانوي ماشين را طوري مي سازند که بتواند در روي ستون قائم حرکت کند. گلويي ماشين محوري است فولادي و مجوف که در ان تيغه هاي فرز ثابت مي شوند. جعبه دنده سرعت براي تغيير دادن سرعت دوراني گلويي (محور) در نظر گرفته شده است. جعبه دنده بار براي حرکت ميز در سه جهت به کار مي رود.
ماشين فرز عمودي:
ساختمان ماشين فرز عمودي همانطور که از عکس پيداست شبيه ماشين فرز افقي ست با اين تفاوت که محور آن قائم است و ميز آن در سه جهت عمود به يکديگر حرکت مي کند. از ماشينهاي فرز قائم بيشتر براي تراشيدن سطوح به وسيله فرز هايي که لبه برنده شان روي پيشاني آنها قرار دارد استفاده مي کنند.
انواع تيغه هاي فرز:
عمليات مختلفي که به وسيله تيغه هاي فرز انجام مي گيرد موجب تنوع شکل و اندازه اين ابزارها شده است. چنانچه از اين لحاظ بر تمام ابزارهاي ديگر که در ماشين سازي مورد استفاده واقع مي شوند رجحان دارد. با اين حال انتخاب تيغه فرز در اغلب موارد به هيچ وجه دشوار نيست زيرا شکل و اندازه سطحي که بايد فرز کاري شود و کيفيت عمل فرز کاري (زبر تراشي يا پرداختکاري) شکل و اندازه فرز را مشخص مي کند. شکل هندسي تيغه فرز به شکل هندسي رنده برنده است و علاوه بر لبه برنده اصلي يک يا دو لبه فرعي دارد. تيغه هاي فرز را مي توان از لحاظ زير تقسيم بندي کرد: الف) وضع دنده‌ها نسبت به محور تيغه فرز: فرز هاي غلطکي و مخروطي و زاويه اي و پيشاني تراشي. ب) شکل دنده‌ها: فرز هاي دنده راست و دنده مارپيچ و دنده کج. ج) ساختمان داخلي: فرزهاي يکپارچه ساده و مرکب و چندپارچه. د) طريقه بستن تيغه فرز: فرزهاي سوراخدار و انگشتي. ه) طرز انجام کار: فرزهاي غلطکي و پولکي و زاويه اي و پيشاني تراش و فرم تراش و دنده تراش و پيچ تراش و غيره. تيغه هاي فرز را بر حسب شکل و نوع کاري که انجام مي دهند به شرح زير تقسيم بندي مي کنند : ۱- فرز هاي غلطکي: فرز هاي غلطکي با دنده هاي راست يا مارپيچ که بر سطح جانبي استوانه اي قرار گرفته است براي تراشيدن سطوح همواره به کار مي رود. امروزه بيشتر فرزهاي غلطکي را با دنده هاي مارپيچ مي سازند.
لبه برنده اين فرزها تدريجا در کار فرو مي رود و در نتيجه تيغه فرز آرامتر کار مي کند و سطح تراشيده شده به وسيله آن هموارتر و صاف تر ميشود. بعلاوه هدايت براده در اين فرزها بهتر انجام مي گيرد زيرا خود دنده فرز نيز در کنار زدن براده کمک مي کند. چون شماره دنده هاي فرز مارپيچي که در ان واحد با هم کار مي کند زيادتر از فرز هاي دنده راست است مي توان از شماره دنده هاي آن کاست و در نتيجه دنده هاي آنها را درشت تر از دنده هاي فرز دنده راست هم قطر آنها ساخت و به اين ترتيب هم بر استحکام دنده هاي فرز افزود و هم فاصله بين دنده‌ها را براي هدايت براده زيادتر کرد. امروزه از فرز هاي دنده راست فقط براي تراشيدن سطوح به عرض ۳۵ ميليمتر استفاده مي کنند. زاويه تمايل دنده هاي مارپيچي را براي فرز هاي دنده ريز در حدود ۲۰ تا ۲۵ و براي فرز هاي دنده درشت در حدود ۵۰ تا ۵۵ درجه انتخاب مي کنند. نقص فرز هاي دنده مارپيچ اين است که هنگام فرز کاري با آنها فشار محوري ايجاد مي شود. مقدار اين فشار به زاويه تمايل دنده‌ها بستگي دارد. به اين دليل گاهي دو تيغه فرز دنده مارپيچ را که جهت تمايل دنده هاي آنها مخالف يکديگر (يکي راست و ديگري چپ است) ولي زاويه تمايل آنها مساوي است روي ماشين فرز مي بندند تا فشار محوري آنها روي آربور و محور ماشين خنثي شود. ۲- فرز هاي پولکي: اين فرزها را براي در آوردن شيارهاي مختلف و بريدن فلزات و کارهاي ديگر به کار مي برند. دنده هاي فرز شيارتراشي هم از جلو و هم از طرفين کار را مي تراشند يعني سطح جانبي فرز عمل اصلي فرز کاري را انجام مي دهد و پيشاني هاي آن جدار شيار را صاف و پرداخت مي نمايد. فرز هاي پولکي براي در آوردن شکافهاي باريک (شيار سرپيچها و غيره) و بريدن فلزات به کار مي روند و گاهي فرزهاي اره اي نيز ناميده مي شوند. به وسيله اين تيغه فرزها مي توان شکاف هايي به عرض ۳/۰ تا ۴ ميليمتر در فلزات ايجاد نمود. فرزهاي غلطکي و پولکي بزرگ را اغلب دو پارچه مي سازند يعني بدنه فرز را از فولاد معمولي و تيغه هاي آن را از فولاد هاي ابزار يا تندبر ساخته به يکديگر متصل مي کنند.
3- فرزهاي انگشتي: اين فرزها داراي ساق مخروطي يا استوانه اي هستند که به وسيله کلاهک يا فشنگهاي مخصوص در سوراخ محور ماشين فرز محکم مي شوند. از اين فرزها براي تراشيدن شيارهاي باريک به اشکال مختلف استفاده مي شود.




تيغه‌های فرز: اين تيغه‌ها نگاتيو دنده‌ها هستند و با براده برداری از ديسک شکل دنده را ايجاد می‌کنند.


مشکلات تيغه‌های فرز: 1) دقت پايين 2) انعطاف پذيری کم برای توليد چرخ دنده‌های مختلف 3) ايجاد ساييدگی و لغزش بين دنده ها 4) تشديد خستگی سطحی و پديده Pitting

روانشناسی کار

روان شناسی کار

مقدمه :

كار انسان محصول متغيرهاي متعدد و متنوعي است. دربعضي از مواقع كار متاثر از متغيرهاي انساني همانند شخصيت، ادراك، نگرشها، انگيزش، گروه، تفاوتهاي فردي، هوش، استعداد، حافظه، رغبت و غيره است و گاهي متاثر از متغيرهايي كه ماهيت فيزيكي دارند مي باشد . اين مغيرها را تحت عنوان شرايط محيط كار نام مي برند.

بديهي است كه شرايط بدكار، نه تنها بازده بلكه رضايت، نارضايتي و ميزان استرس را تحت تاثير قرار مي دهد. امروزه ثابت شده است كه شرايط محيط كار از جمله ميزان روشنايي، تكنولوژي، سروصدا، موسيقي، ساعات كار، استراحت، تعطيلي هفتگي، شرايط  آب و هوايي، رنگ و طراحي و دكوراسيون محل كار، همه بر عملكرد فرد اثر دارند كه در اين جزوه هر يك از عوامل مورد اشاره را مورد بحث قرار مي دهيم.

ميزان روشنايي :

روشنايي يكي از شرايط بنيادي موثر بركار است. روشنايي در محيط كار از دو جهت بر عملكرد اثر گذاشته و ثمربخشي آن را افزايش مي دهد.

الف : آثار اداركي

روانشناسان در پژوهشهاي خود نشان داده اند كه روشنايي زياد، قدرت بينايي را افزايش داده، ادراك را دقيقتر  تميز اجزاء و حركات آنها را آسانتر مي سازد، و از سوي ديگر انسان در محيط روشنتر، رنگها را بهتر تشخيص مي دهد.

عملكرد كاركنان، تحت تاثير تيزبيني آنها قرار مي گيرد. تيزبيني، يعني توانايي تشخيص اجزاء كوچك اشياء و تخمين فاصله آنها از يكديگر و از خود شخص مي باشد. تيزبيني به همان اندازه كه به مكانيسمهاي بينايي فرد وابسته است به همان اندازه نيز به روشنايي محيط كار وابسته است. البته ميزان روشنايي در مشاغل مختلف متفاوت است. تيزبيني و تميز اشياء از يكديگر، به عوامل ديگري، مخصوصاً به شدت تضاد وابسته است. تضاد عبارت است از رابطه بين درخشندگي شكل و درخشندگي زمينه­اي كه شكل در روي آن قرار مي گيرد.

ب : آثار رواني

نور شديد موجب افزايش تمركز مي گردد و خستگي اندامهاي حسي _ حركتي را بشدت كاهش مي دهد و يا به تاخير مي اندازد. تحقيقات نشان داده كه نور سفيد خلق و خوي انسان را بهبود بخشيده و نيروهاي انگيزشي فرد را بر فعاليت بيشتر متمركز مي سازد.

رابطه روشنايي با سن

قدرت بينايي با بالارفتن سن كاهش پيدا مي كند. بنابراين به همين نسبت نياز افراد به روشنايي افزايش مي يابد. مثلاً اگر شخصي در سن 10 سالگي براي خواندن متني به نوري با شدت يك لوكس[1] نياز داشته باشد همين فردا براي خواندن آن متن در سن 20 سالگي به 5/1 لوكس و در سن 30 سالگي به 2 لوكس و در 40 سالگي به 3 لوكس، در 50 سالگي به 6 لوكس و بالاخره به سن 60 سالگي به 15 لوكس نور احتياج خواهد داشت. (مقدمي پور، 1378)

اسليك وبروزك[2] (1965) نشان داده اند كه روشنايي متناوب و سوسوزن گاهي باعث نقصان در علمكرد مي شود. (كورمن، ترجمه شكركن، 1376)

هرگاه ميزان شدت نور بطور مداوم تغيير كند، چشمها بايد خود را مرتباً با ان سازش دهند. اين موضوع موجب خستگي چشم شده و ادراك ديداري را متختل مي سازد و در نتيجه كارايي فرد كاهش پيدا مي كند. تغييرات شديد ناگهاني نور قدرت ديد را تنزل مي دهد. زيرا در فاصله كوتاه چشم قادر به هماهنگي با تغييرات نوري نمي باشد.

 

تمركز و پراكندگي نور در محيط كار

نوري كه بصورت متمركز از يك نقطه مي تابد، بر روي اجسام سايه هاي كاملاً واضحي ايجاد مي كند كه موجب پديداري تضاد مي گردد و در نتيجه لبه ها و شكل آنها را بهتر نشان مي دهد. تابش متمركز نور در صنعت غالباً اثر منفي بركار دارد در حاليكه تابش متمركز نور در ويترين ها و مغازه ها زياد استفاده مي شود.

سروصدا :

سروصداي محيط كار را مهاجم بسيار موذي و خطرناك به حساب آورده اند، زيرا هر روز تعدادي از سلولهاي شنوايي را از بين مي برد. صداي بلند هم برسلامتي فرد اثر مي گذارد و هم بر عملكرد او، اما تاثير همه صداهاي بلند يكسان نيست. مثلاً شنيدن صداي بلند موزيك از گوشي لذت بخش مي باشد، در حاليكه صداي يك ماشين در محيط كار با همان شدت، آزار دهنده است. هرگاه در محيط كار شدت يا طول موج صداهاي توليد شده تغيير كند بيشتر موجب ناراحتي فرد مي شود تا اينكه يكنواخت باشد. البته صداي يكنواخت در صورت شديد بودن، باز هم ناراحتي ايجاد مي كند. صداي منقطع نيز نسبت به صداي مداوم خاصيت آزاردهندگي بيشتري دارد.

ميزان تاثير صدا در محيط كار، با ماهيت كار رابطه دارد. يعني دشواري يا سادگي، فكري يا عملي بودن كار در ميزان تاثيرپذيري دخالت دارد و بطور كلي :

v   تاثير صدا بر كارهاي دشوار و پيچيده كه مستلزم تخصص و مهارت زيادي هستند، به مراتب بيش از تاثير آن بر كارهاي ساده است. زيرا كارهاي دشوار نياز به دقت و تمركز دارند.

v     صدا در انجام كارهايي كه جنبه شناختي دارند (تفكر) بيش از وظايف فيزيكي، ايجاد مزاحمت مي كند.

 

تاثير صدا بر روي عملكرد

بطور كلي همه مطالعات نشان داده اند كه صداهاي بلند موجب كاهش عملكرد مي شوند:

×  صداي بلند تمركز فرد را كاهش مي دهد. تقليل تمركز، موجب اشتباه در كار و تكرار آن مي شود، اشتباه هم موجب اتلاف وقت و بروز حادثه و بهم خورد تعادل روحي مي گردد.

×    صداي بلند يكنواخت روي آهنگ و سرعت كار، حتي سرعت راه رفتن اثر افزايشي دارد.

×  صداي مزاحم موجب كاهش بهم خوردن پلكهاي چشم مي گردد كه در نتيجه خستگي چشم را به دنبال دارد. اين خستگي، ادراك ديداري را مختل مي سازد.

×  صداي بلند عملكرد شغلي را در مشاغلي كه جنبه ذهني و شناختي (تفكر) دارد كاهش
مي دهد. زيرا در وظايف شغلي كه با كاركردهاي ذهني سروكار دارند، تمركز نقش اصلي را برعهده دارد.

×  صداي مزاحم در محيط كار باعث كاهش خرسندي از كار مي شود. زيرا هنگاميكه در محيط كار صداهاي آزاردهنده وجود داشته باشد، فرد دچار تنش شده و از لحاظ رواني از وضعيت بهينه خارج مي شود.

تاثير صدا بر سلامت فرد

صداهاي بلند زياد آور است و بر سلامت فرد اثر منفي بجا مي گذارد. صداي بلند، هم بر جسم فرد اثر مي گذارد و هم بر روان فرد.

1) آثار فيزيكي و فيزيولوژيكي

شروع ناشنوايي در فرد 85 دسي بل است. يعني هرگاه شدت صدا از اين حد تجاوز كند، بتدريج موجب اختلال در احساس شنيداري و بروز ناشنوايي مي گردد. مثلاً صدايي كه در داخل يك اتومبيل در حال حركت با سرعت 80 كيلومتر در ساعت (75 دسي بل) است. در حاليكه آستانه درد براي انسان 120 دسي بل مي باشد. بنابراين بسياري از افراد در محيط كار خود در معرض آسيبهاي جدي ناشي از صدا هستند.

تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه 30 سال مداوم در محيطي آلوده به صداهايي با شدت 90 دسي بل بسر مي برند، 60 درصد شنوايي خود را از دست مي دهند، صداي بلند حتي اگر دلپذير هم باشد، باز برشنوايي فرد اثر منفي مي گذارد.

سردردهاي مزمن، ناراحتيهاي معده، خستگي مفرط و غيرعادي، كاهش مقاومت بدن در مقابل آسيبها و آسيب پذيري بسيار شديد در مقابل بيماريهاي قلبي _ عروقي همه اثرات منفي صدا در محيطهاي كار بر روي انسان است.

برنز[3] در تحقيقات خود نشان داد كه صداي بلند در محيط كار باعث بالارفتن فشار خون مي گردد.

2 ) آثار رواني و رفتاري

گورته و گرانت[4] در آزمايشهاي خود مشاهده كردند، صداي بلند دامنه توجه[5] افراد را كاهش مي دهد، و افراد تنها قادر خواهند بود حواس خود را بر امور خيلي مهم متمركز سازند و فقط به محركهاي شديد توجه نمايند.

سروصدا محيط كار، زندگي و روابط اجتماعي كاركنان را به طور ريشه اي مختل
مي­كند. كسانيكه در محيطهاي پرسروصدا كار مي كنند، به هنگام بازگشت به خانه، آنقدر خسته اند كه اصلاً حوصله ندارند از خانه خارج شوند و به ديد و بازديد فاميلها بروند و حتي حاضر نمي شوند پاسخ سوالات همسران و فرزندان خود را بدقت و با حوصله بدهند. اين نوع زندگي، به مرور زمان، هم براي خود فرد و هم براي اطرافيان او خسته كننده
مي­شود و در نهايت باعث اختلافات خانوادگي مي گردد.

سروصداي بلند عملكرد روزانه شخصي كاركنان را مختل مي كند، فراموشي و خطاهاي ادراكي به وجود مي آورد و حتي موجب مي شود كاركنان اشياء خود را فراموش كنند و به مرتب كردن ميزكار خود و امورات اطراف نپردازند.

كاركناني كه در معرض سروصداي محيط كار قرار مي گيرند، نسبت به هم جبهه
مي­گيرند و در واقع عصباني مي شوند، از كوچكترين اختلاف رنجيده خاطر مي شوند و از كاه كوه مي سازند و رفتار پرخاشگرانه
[6] از خود به صورت كلامي و عملي
نشان مي­دهند.

پرسشنامه ارزيابي سروصداي محيط كار در آخر جزوه ضميمه مي باشد به شما كمك
مي­كند تا سروصداي محيط كار خود را ارزيابي كنيد. اگر به اكثر سوالات اين پرسشنامه (بيشتر از 8 سوال) پاسخ مثبت داديد، در محيط كار خود با مساله سروصدا روبه رو هستيد بلافاصله با مسئول خود تماس بگيريد، و به طور جدي بخواهيد كه به فكر كاهش سروصداي محيط كار شما باشند.

موسيقي :

اصوات موسيقي از طريق گوش به مغز مي رسد و حواس و عواطف را تحريك مي كند و با ايجاد انرژي موجب انگيزه و فعاليت مي شود. نغمه هاي موسيقي به طور كلي از طريق تحرك تخيل و تداعي و تهييج عواطف در روحيه شنونده اثر مي گذارد. تمهاي شاد و فرحبخش احساس سرزندگي و شادماني در كار و فعاليت را افزايش مي دهد. (پترز، ترجمه محمدي 1371)

روانشناسان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده اند كه تقريباً دو سوم كارمندان و كارگران ترجيح مي دهند كه به هنگام كار، موسيقي نيز پخش شود، يك سوم بقيه اظهار كرده اند كه برايشان خيلي فرق نمي كند و هيچ كارمند و يا كارگري پيش از اين كه موسيقي را تجربه كند با پخش موسيقي به هنگام كار مخالفت نكرده است.

در ميان كساني كه ترجيح مي دهند همراه با پخش موسيقي كار كنند، تنها 14 درصد اظهار داشته اند كه بهتر است موسيقي ملايمي بطور ممتد پخش شود. بطور كلي در همه دنيا، كاركنان نسبت به پخش موسيقي در محيط كار علاقه نشان مي دهند. موسيقي
مي­تواند كاركنان را از بي حوصلگي، سستي و خمودي بيرون بياورد.

تحقيقات نشان داده است هنگاميكه كار و فعاليت تكراري باشد اثر موسيقي مثبت مي­باشد.

امروزه ثابت شده است كه موسيقي حتي بر رفتار و بهره وري حيوانات و حتي رشد و محصول گياهان اثر مثبت بجا مي گذارد.

كورمن[7] در تجربيات خود به نتايج زير دست يافت :

·       اكثر كاركنان شنيدن موسيقي را در محيط كار ترجيح مي دهند.

·    بيشتر كارگران و كارمندان موسيقي­آلاتي را بر موسيقي صدايي در محيط كار
ترجيح مي­دهند.

·    بين سن و سال و علاقه به شنيدن صداي موسيقي در محيط كار، رابطه معكوس
وجود دارد.

·       ثابت شده است كه موسيقي بر عملكرد كارگران و كارمندان جوان و كم تربه اثر مثبت دارد.

·       شواهدي مبني بر عدم افزايش كارايي كاركنان و كارگران مجرب كه شاغل كارهاي پيچيده هستند وجود دارد.

·       بعضي از مطالعات نشان داده اند كه موسيقي بر عملكرد اثر معكوس دارد.

ريك در تحقيقي در ژاپن نشان داده است كه پخش موسيقي در محيط كار باعث كاهش خستگي در 32% كاركنان شده است. (مقدسي پور، 1378)

موزاك[8] در يك بررسي وسيع به اين نتيجه رسيده است كه موسيقي در يك واحد كار موجب 17% افزايش در توليد، 13% افزايش در عملكرد در كارهاي دفتري و 53% كاهش ترك شغل در قسمت رزرو نمايندگي هاي خطوط هوايي گرديده است. (همان منبع)

شرايط آب و هوايي :

حرارت :

حرارتي كه فرد در محيط احساس مي كند، حرارت موثر[9] ناميده مي شود كه با حرارت هوا تفاوت دارد. حرارت موثر به عوامل زيادي از قبيل حرارت هوا، رطوبت، جريان هوا، موقعيت طبيعي، فصل، ساعات روز، تشعشعات حرارتي اشياء پيرامون، رنگ محيط و تفاوتهاي فردي بستگي دارد. در حاليكه حرارت هوا صرفاً دماي هوا را در فضاي آزاد و خارج از تاثير عوامل يادشده بيان مي كند.

انسان موجودي خونگرم است و در جه حرارت بدن ثابتي دارد. بنابراين انحراف از سطح بهينه (37 درجه سانتيگراد) باعث احساس سرما يا گرما مي شود.

يكي از راههاي برقراري تعادل حرارتي، خاصيت خود تنظيمي بدن است. ولي اگر تفاوت و انحراف از سطح بهينه از حد معيني فرارتر رود، تعادل حرارتي بدن بايد از طريق تنظيم رفتار حرارتي تامين گردد.

حرارت مطلوب در محيط كار :

اساسي ترين عامل در حرارت موثر، يعني ادراك حرارت توسط فرد، همان حرارت هواست. هرقدر هوا گرمتر باشد، فرد احساس گرماي بيشتري مي­ كند، حرارت موثر با مقدار رطوبت هوا رابطه دارد. هرقدر رطوبت هوا بيشتر باشد، هوا گرمتر احساس مي شود. جريان هوا بر حرارت موثر تاثير مي گذارد و آن را كاهش مي دهد. به همين دليل به هنگام وزش نسيم، ما هوا را خنك تر احساس مي كنيم.

مطالعات نشان مي دهد كه وقتي هوا معتدل است و نور آفتاب از پنجره به داخل محل كار مي تابد، كاركنان بهتر كار مي كنند، برعكس، در هواي مرطوب مخصوصاً اگر با گرما همراه باشد تمايل به كار به شدت كاهش مي يابد. تحقيقات نشان داده است كه خلق و خوي انسان با آفتاب رابطه دارد. (نشانه ها و علائم افسردگي فصلي در بعضي از كاركنان)

اثر گرما بر عملكرد :

علت اصلي دشواربودن كار در محيط گرم عدم امكان مبادله حرارتي بدن با محيط است در حاليكه حرارت بدن ضمن فعاليت بشدت افزايش پيدا مي كند. از آثار منفي كار در محيط گرم مي توان كاهش قدرت بدني، تقليل تمركز و پايين آمدن سرعت واكنشهاي حركتي را نام برد. بطور كلي گرما توانشهاي شناختي وپسيكوموتور[10] (رواني _ حركتي) آدمي را تنزل مي دهد.

اثر سرما در عملكرد :

پژوهشها حاكي است كه سرما نيز بر كار و فعاليتها اثر گذاشته و كارايي فرد را كاهش
مي دهد. پيلر
[11] و مك ورث[12] نشان داده اند سرعت واكنشهاي عضلاني و تمركز در شرايط محيط سرد، 20 تا 30 درصد كمتر مي شود.

رطوبت :

رطوبت[13] مي تواند در عملكرد فرد مداخله كند. هواي مرطوب بخصوص در شرايط گرم فعاليت را دشوار مي سازد. رطوبت به دو دليل موجب كاهش كارايي فرد مي گردد.

_ به لحاظ كاهش اكسيژن آزاد در هوا از طريق جايگزيني

_ به علت اشباع شدن هوا از بخار آب

رنگ :

واكنش افراد و سليقة آنان براي انتخاب رنگ نه تنها در جوامع مختلف با هم تفاوت دارد، بلكه در بين گروههاي مختلف يك جامعه هم فرق مي كند.

الف : كاربرد رنگ در محيط كار

رنگ آميزي در و ديوار و ابزار و آلات در محيط كار به رنگهاي بخصوص، مبتني بر اين است كه كارايي فرد در محيطي با رنگ دلخواهش افزايش پيدا مي كند. بنابر اين ما بايد محيطهاي كار، را به رنگي درآوريم كه براي اكثر كاركنان و كارگران محيطي آرام بخش و مطلوب باشد. زيرا هدف فراهم آوردن شرايطي است كه هيچ فشار عصبي و رواني[14] بر فرد وارد نشود. بطور كلي، رنگها براي اكثر مردم معني مشخصي داشته و واكنشهاي هيجاني تقريباً يكساني را درپي دارند.

ب : آثار عمومي فيزيولوژيكي رنگها

مطالعات نشان داده اند كه رنگها بر سيستم اعصاب سمپاتيك[15] و پاراسمپاتيك[16]
اثر مي­گذارند. تحريك و فعاليت بخش سمپاتيك سلسله اعصاب فيزيولوژي بدن را
از وضع بهينه و تعادل برمي گرداند. بعضي از رنگها موجب فعال شدن اعصاب پاراسمپاتيك مي­شوند.

ج : خواص اختصاصي رنگها و اثر آنها بر عملكرد

رنگها هر كدام بر فرد اثر خاص و متفاوتي دارند. كه بدنبال آن رفتار كار و عملكرد فرد را تحت تاثير قرار مي دهد. روانشناسي كار، رنگ را در محيط كار به عنوان يك متغير فيزيكي در نظر دارد كه مي تواند بر ميزان بازدهي كاركنان تاثير بگذارد.

خاكستري[17]

رنگ خاكستري رنگي است خنثي كه هيچ گرايشي را برنمي انگيزد، نه روشن است و نه تيره. اين رنگ عاري از هر نوع تحريك و واكنش است. به همين دليل در صنايع كاربرد فراوان دارد.

آبي تيره[18]

اين رنگ به دليل اثري كه بر اعصاب پاراسمپاتيك مي گذارد، منجر به كاهش فشار خون و تعداد تنفس شده، احساس امنيت كارمند را افزايش مي دهد. چنانچه او بر اثر عواملي از قبيل ترس از عدم موفقيت، ارزشيابي و يا هر عامل خارج از محيط كار، دچار اضطراب و تشويش شده باشد، در محيطي با رنگ آبي، تنش او كاهش يافته و حساسيت و آسيب پذيري و در نتيجه خستگي رواني و جسمي او تقليل مي يابد. بعضي از تحقيقات نشان
داده اند كه استفاده از رنگ آبي احساس سرما و خنكي را برمي انگيزد.

بري[19] در سال 1961 به آزمايش اين اعتقاد متداول پرداخت كه افراد در اطاقي كه رنگ سبز يا آبي داشته باشد بيشتر احساس خنكي مي كنند تا در اطاقي كه رنگ آن قرمز يا نارنجي است، و به اين نتيجه رسيد كه عليرغم اعتقاد متداول آزمودنيها به خنكي نسبي رنگهاي مختلف اثرات رفتاري اندكي را نشان داد. (كورمن، ترجمه شكر كن، 1370
ص 281)

سرخ[20]

رنگ سرخ نمايانگر نيروي حياتي است. سرعت نبض را بالا مي برد و ميزان دم و بازدم را افزايش مي دهد. اين رنگ به معناي تمايل و رغبت است. اين رنگ اصرار بر بدست آوردن نتايج است اين رنگ احساس گرما را برمي انگيزاند و موجب رها شدن انرژيها و نيروهاي حياتي فرد مي شود. اين رنگ فعاليتهاي عمومي را افزايش مي دهد و احساس رقابت را تشديد مي كند. در ابتداي ساعات فعاليت، رنگي سازنده است اما در حالت خستگي عصبي و فيزيكي آزاددهنده است اين رنگ در محيط كار به شرطي مي تواند كارايي را افزايش دهد كه ساير شرايط نامساعد نباشد.

زرد[21]

زرد روشن ترين رنگ است به همين دليل شادي افزاست. اثرش خوش رويي و شادماني است. وجود رنگ زرد در محيط كار افراد را در رهايي از مشكلات و موانع و تعارضات ياري مي بخشد. اين رنگ اميد بخش و دلالت كننده است. زيرا تنش زدا و عامل انبساط ماهيچه ها است.

بنفش[22]

اين رنگ تركيبي از رنگهاي آبي و سرخ مي باشد. بنابراين بعضي از ويژگيهاي هر دو رنگ را داراست. يعني هم هيجان انگيز و هم آرام بخش است. محيط كار با محيط بنفش باعث مي شود كارگر يا كارمند بيشتر به جستجوي هويت خود رفته و به ذهنيات خويش عينيت بخشد. يعني افكارش را به عمل تبديل كند. به عبارت ديگر هر چيزي كه مورد تفكر واقع گردد بايد به حقيقتي ملموس تبديل شود.

قهوه اي[23]

رنگ قهوه اي، سرخ تيره شده مي باشد. بنابراين به جاي زنده دلي رنگ سرخ، موجب دل مردگي و تسليم مي شود. محيط كاري قهوه اي رنگ، نيروي حياتي و انفعالي كارمندان را نقصان مي بخشد و انگيزه هاي آنان را براي كار و فعاليت كاهش مي دهد و آنان را به افرادي بي تفاوت مبدل مي سازد. بنابراين رنگ قهوه اي براي محيط كار رنگ مناسبي نيست.

سياه[24]

رنگ سياه رنگي است نفي كننده و متوقف كننده فعاليت. زيرا فرد را نوميد و دچار ياس كرده و احساس پوچي را در او تحريك مي نمايد. رنگ سياه تداعي كننده پايان همه چيز است. فرد در چنين محيطي دست به هيچ كار نمي زند زيرا براي او چيزي وجود ندارد. در پشت رنگ سياه زندگي كاملاً متوقف است.

ساعات كار :

در طول قرن بيستم با وجود پيشرفت تكنولوژي هميشه سعي بر اين بوده است كه تعداد ساعات كار هفتگي و حتي تعداد ساعات كار روزانه كاهش پيدا كند. تمام اين تلاشها از تفكر «كار براي زندگي است نه زندگي براي كار» سرچشمه مي گيرد.

همچنين كاهش ساعات كار نيز از اين ايده نيز سرچشمه مي گيرد مديران و كارفرمايان دريافته اند كه در صورتيكه تعداد ساعات كار آنها زياد باشد، نمي توانند بالاترين بازدهي را داشته باشند. بطور كلي اگر مدت كار هفتگي از 40 ساعت تجاوز نكند، بازده در سطح بالا خواهد بود.

دليل ديگري كه مي تواند در توجيه كاهش ساعات كار ارائه كرد، قانون بازدهي نزولي است. اگر از يك كارمند بتدريج مقدار بيشتري كار كشيده شود، پس از حد معيني، بازدهي آن فرد سير نزولي خواهد داشت. تا جايي كه بازده از هزينه بيشتر خواهد شد. بنابراين، هر سازماني تا زماني مي تواند از كارمند خودكار بخواهد كه مزد پرداختي به هر ساعت از بازده مربوط به آخرين ساعت بيشتر نباشد. به عبارت ديگر كارگر يا كارمند تا آنجا حاضر مي شود به كار خود ادامه دهد كه خستگي يا كسالت ناشي از كار، با مزدي كه در مقابل آن دريافت مي كند، قابل مقايسه باشد.

دليل سوم در توجيه كاهش ساعات كار اين است كه استفاده بيش از حد از كاركند و فشار آوردن بر او موجب مي شود كه زودتر از موقع فرسوده شود. بنابر اين خستگي و كسالت خيلي زود به سراغ كارمند مي آيد. لذا براي جلوگيري از خستگي و نهايتاً فرسودگي[25] كارمند، هم بايد ساعات كار را كاهش داد و هم به ساعات فعاليتهاي فرهنگي، هنري و اجتماعي كارمندان افزود.

استراحت :

اكثر مطالعات روانشناسي كار نشان داده است كه وجود استراحت در بين كار، با وجود اين كه روند كار براي مدت كوتاهي متوقف مي كند و بازدهي موقتاً پايين مي آيد در مجموع با افزايش عملكرد و بازده به همراه بوده است. دروه هاي استراحت بايد زماني وارد عمل شود كه احساس خستگي كارمند آغاز مي شود.

بايد توجه داشت كه اگر استراحتهاي رسمي وجود نداشته باشد، كاركنان به نحوي استراحت خواهند كرد. اين استراحتهاي غيررسمي و غيرمجاز گاهي به اندازه استراحتهاي رسمي مفيد و آرام بخش است، اما احتمال دارد زماني انجام گيرد كه بربازده چندان اثر نداشته باشد و در روند كارها اختلال به وجود آورد.

علاوه بر استراحت، وجود مواد خوردني مجاني يا خوردني با قيمت بسيار ارزان نيز
مي تواند باعث تجديد قوا در كاركنان گردد. مطالعات نشان داده اند كه كارمندان و كارگراني كه علاوه بر غذاي اصلي، در دو نوبت ديگر تغذيه مي شوند، توليد و بازدهي آنها ده درصد افزايش نشان مي دهد و به رغم افزايش عملكرد، احساس كسالت و خستگي آنها كاهش مي يابد.

تعطيل هفتگي :

از ديگر عواملي كه مي تواند علاوه بر بازدهي و عملكرد بر وضعيت رواني كاركنان اثر مثبت داشته باشد، تعطيل هفتگي است. زيرا كار طولاني و مداوم موجب فرسودگي كاركنان مي شود و به دنبال آن بازده را پايين مي آورد. يك روز تعطيل در هفته در اكثر مشاغل و در همه كشورها مرسوم است، امروزه اكثر كشورهاي پيشرفته جهان، حتي بسياري از سازمانهاي كشور خودمان از دو روز تعطيل هفتگي استفاده مي كنند.

استفاده از تعطيل هفتگي، از جنبه هاي مختلف، مثبت برآورده مي شود. از نظر اقتصادي مقرون به صرفه است، زيرا همان طور كه قبلاً خاطر نشان كرديم، خستگي زياد، دقت كارمند را پايين مي آورد و به كيفيت توليد و بازده آسيب مي رساند، و استفاده از تعطيل هفتگي موجب تجديد قواي بدني و رواني كاركنان مي گردد.

 

پرسشنامه ارزيابي سروصداي محيط كار

****************

1 _ آيا حدس مي زنيد كه محيط كار شما پرسر و صدا است؟                      بلي       خير

2 _ آيا اتفاق مي افتد كه به علت سروصدا نتوانيد تمركز داشته باشيد؟     بلي          خير

3 _ آيا اتفاق مي افتد كه به علت سروصدا اعصابتان خرد شود؟                   بلي       خير

4 _ آيا اتفاق مي افتد كه براي رساند پيام خود به همكاران، داد بكشيد؟      بلي       خير

5 _ آيا در محيط كار شما، انعكاس صوت وجود دارد؟                                بلي        خير

6 _ آيا اتفاق مي افتد كه بطور دايم همهمه بشنويد؟                                   بلي         خير

7 _ آيا در محيط كار، خود به خود صداي راديو يا تلويزيون را بلند مي­كنيد؟   بلي        خير

8 _ آيا اتفاق مي افتد كه در خانه، صداي راديو و تلويزيون را بلند كنيد؟          بلي        خير

9 _ آيا اتفاق مي افتد كه وقتي چند نفر با هم حرف مي زنند، نتوانيد مكالمه را
دنبال كنيد؟       بلي                   خير

10 _ آيا با بحال به شما گفته اند مگر كر هستيد مگر نمي شنويد؟                     بلي       خير

11 _ آيا اتفاق مي افتد كه صداي زنگ تلفن يا صداي بازشدن در را نشنويد؟  بلي        خير

12 _ آيا اغلب مجبور مي شويد كه از ديگران بخواهيد تا حرف خود را
تكرار كنند؟       بلي                  خير

13 _ آيا اغلب پيش مي آيد كه حرف ديگران را خوب متوجه نشويد؟        بلي          خير

14 _ آيا اتفاق مي افتد كه وانمود كنيد حرف طرف مقابل را فهميده ايد؟    بلي           خير

 

منابع :

_ پترز. ژاكلين، اشميت. (1371). موسيقي درماني. ترجمع علي زاده محمدي.
تهران : انتشارات شباهنگ.

_ شفيع آبادي. عبدالله. (1381). راهنمايي و مشاوره شغلي و حرفه اي. تهران : انتشارات رشد.

_ ساعتچي. محمود. (1374). روانشناختي دركار، سازمان و مديريت و رهبري.
تهران : انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي.

_ كورمن. آبراهام. (1370). روانشناسي صنعتي و سازماني. ترجمه حسين شكركن.
تهران : انتشارات رشد.

_ گنجي. حمزه. (1381). روانشناختي و رنگها. ترجمه منيرو رواني پور. تهران : انتشارات يادواره.

_ مقدمي پور. مرتضي. (1378). روانشناسي كار. تهران : انتشارات سيما.

 



[1]- Lux (Foot candle)

[2]- Slake & Brozek

[3]- Burns

[4]- Korte & Grant

[5]- Attention

[6]- Aygressive Behavior

[7]- Korman

[8]- Muzak

[9]- Effective Tempererature

[10]- Psychomotor

[11]- Pepler

[12]- Mackwerth

[13]- Humidity

[14]- Strees

[15]- Sympathetic

[16]- Parasympathitc

[17]- Grey

[18]- Thin blue

[19]- Berry

[20]- Red

[21]- Yellow

[22]- Violet

[23]- Brown

[24]- Black

[25]- Burnout

نظریه تناسخ

نظريه تناسخ
نظريه ى تناسخ ارواح, انتقال نفس يا باززايى, مقبوليت گسترده اى داشته و اكنون نيز دارد. شهرستانى در كتاب ملل و نحل مى گويد:
((فرقه اى نيست كه در آن تناسخ جايگاه محكمى نداشته باشد.))
و جان ناس نيز مى گويد:
((عقيده ى به تناسخ منحصر به مردم هند نيست, بلكه تمام مذاهب عالم از بدويان وحشى گرفته تا امم متقدم كه داراى فرهنگى متعالى مى باشند همه كم و بيش قدمى در راه عقيده به تناسخ برداشته اند.))

اقسام تناسخ

تناسخ به دو قسم كلى تقسيم مى شود:
1ـ تناسخ ملكى: به اين معنا كه نفس آدمى بارها كردن بدن مادى خود به بدن مادى ديگرى وارد شود. آنچه از مكتب هاى مختلف هند گزارش مى شود, ناظر به اين معنا تناسخ است.
2ـ تناسخ ملكوتى:به اين معنا كه نفس با عقايد و افعال خود بدنى مثالى ساخته به صورت آن مجسم شود.
تناسخ ملكى خود به دو قسم تقسيم مى شود:
الف: تناسخ نزولى: به اين معنا كه نفس بدن مادى خود را راها كرده به بدنى ((نازل تر)) از بدن خود در همين عالم تعلق گيرد;مانند اينكه نفس انسانى پس از مفارقت از بدن خود به بدن يكى از حيوانات منتقل شود.
ب: تناسخ صعودى: به اين معنا كه نفس بدن مادى خود را راه كند و به بدنى ((شريف تر)) و ((كامل تر)) از بدن قبلى تعلق گيرد. قايلان به تناسخ صعودى معتقدند اولين موجودى كه نفس جديدى را مى پذيرد گياه است, و مزاج انسانى نفسى را مى طلبد كه از درجات گياهى وحيوانى گذشته باشد. پس در ابتدا هر نفسى بر گياه افاضه مى شود, و پس از انتقال از مراتب پايين تر به مرحله ى كامل ترين گياه شايستگى تعلق به بدن نازل ترين موجود حيوانى را مى يابد و پس از طى مراتب مختلف, استحقاق صعود به رتبه ى انسانى و تعلق به بدن او را پيدا مى كند, پس هر انسانى سابقه ى حيوانى و گياهى دارد .
اگر بدنى كه نفس براى بار دوم به بعد مى خواهد بدان تعلق گيرد, بدن انسانى باشد, تناسخ ملكى نسخ و اگر بدن حيوانى باشد مسخ و اگر بدنى گياهى باشد فسخ و اگر جمادى باشد رسخ ناميده مى شود.

فرق تناسخ ملكى با معاد جسمانى

بنابر تناسخ, نفس مجرد كه در كمالات خود فعليت يافته, در دنيا به بدن جنينى كه در نهايت قوه و نقص است تعلق مى گيرد. ولى در معاد, نفس با فعليت و كمالى كه دارد در عالم ديگر به همان بدن دنيوى خود كه در معاد به كمال بدنيت رسيده است تعلق مى گيرد.
از اين سخن روشن مى شود كه ابطال تناسخ به نحوى از مقدمات اثباتاصل معاد يا پاره اى از دلايل آن هم چون برهان عدالت به شمار مىآيد. چرا كه به نظر قايلان تناسخ, اين قانون مانند ديگر قوانين طبيعى عام و ثابت است و از اين رو براى اعمال انسانى هيچ گونه قضاوتى وجود ندارد. توبه, انابه, يا شفاعت و يا عفو و غفران از طرف پروردگار معنايى نخواهند داشت. زيرا كارها و اعمال نتيجه ى قهرى و معلول علل و نتايج مقدماتى هستند كه رابطه ى بين آن ها در عالم وجود جاويدان, ثابت و برقرار است .

ابطال تناسخ در فلسفه اسلامى

در ميان براهينى كه فلاسفه ى مسلمان براى ابطال تناسخ ترتيب داده اند, پاره اى مطلق تناسخ و پاره اى ديگر صرفاً تناسخ نزولى يا صعودى را انكار مى كند.
ابطال تناسخ, بنابر اختلاف مبانى در بحث حدوث و قدم نفس و كيفيت ارتباط آن با بدن, متفاوت است .

فلسفه ى مشا

مشاييان, كه به حدوث نفس باور دارند و معتقدند هرگاه بدن به حد مطلوبى از استعداد برسد, قابليت پذيرش نفس را پيدا مى كند و از سوى علل مجرى و غير جسمانى نفس به آن افاضه مى شود, در ابطال تناسخ مى گويند:
الف: چون رابطه ى نفس و بدن, رابطه ى قابل و مقبول است, پس با رسيدن بدن به مزاج مناسب, نفسى حادث مى شود و به آن تعلق مى گيرد; چرا كه پيدايش نخستين نفوس انسانى در ابدان خود مستند به همين جهت است. حال اگر نفس ديگرى كه در اثر مرگ, بدن خود را رها كرده است بخواهد به آن بدن جديد تعلق بگيرد. لازمه اش اين است كه دو نفس به يك بدن وابسته باشند و اين محال است. زيرا هر نفسى يگانگى خود را شهود مى كند و نفس ديگرى را كه در بدن او تصرف كند نمى يابد.
ب: نفس, صورت بدن و مدبر آن است و به همين خاطر ممكن نيست كه نفس براى لحظه اى دست از تدبير بكشد. بنابراين تناسخ باطل است .

فلسفه ى ملاصدرا

ملاصدرا با تكيه بر اصل حركت جوهرى و حدوث جسمانى و بقاى روحانى نفس در ابطال مطلق تناسخ چنين استدلال مى كند كه تعلق نفس به بدن يك تعلق ذاتى و تركيب آن دو تركيب اتحادى و طبيعى است, نه صناعى يا انضمامى از سيوى ديگر, هر يك از جوهر نفس و بدن با يكديگر در سيلان و حركت اند; يعنى هر دو در ابتداى پيدايش نسبت به كمالات خود بالقوه اند و روى به سوى فعليت دارند. بنابراين تا هنگامى كه نفس به بدن عنصرى تعلق دارد, درجات قوه و فعليت او متناسب با درجات قوه و فعليت بدن خاص اوست. حال مى گوييم: هر نفسى در مدت حيات دنيوىاش با افعال و اعمال خود به فعليت مى رسد. به همين خاطر سقوط او به حد قوه ى محض, محال است; همان طور كه بدن يك حيوان پس از كامل شدن, ديگر به حد نطفه بودن باز نمى گردد. زيرا حركت همان اشتداد و خروج از قوه به فعليت است و حركت معكوس امرى بالعرض است .
بنابراين, اگر نفس پس از مفارقت از بدن بخواهد به بدن ديگرى در مرتبه ى جنينى و مثل آن تعلق گيرد, ناگزير بدن در مرتبه ى قوه و نفس در مرتبه فعليت خواهد بود و چون تركيب اين دو طبيعى و اتحادى است ـ يعنى هر دو به يك وجود موجودند ـ تركيب بين دو موجود بالقوه و بالفعل محال است .

آموزش فوتبال

آموزش فوتبال
دید کلی
در کشور ما ، مربیان تازه کار سخت شیفته دانش فوتبال جدید می باشند که می باید در راه افزایش دانش آنان هنوز هم بیشتر تلاش کنیم و نیز به آموزش زود رس فوتبال اهمیت بیشتری بدهیم.
برای دستیابی به این هدف و رواج فوتبال در مدارس ابتدائی ، آموزش فوتبال جدید و تربیت مربیان زبده نیاز به برنامه ریزی های اصول و سرمایه گذاری های جدی دارد.
آموزش این ورزش که می باید از مدارس ابتدائی آغاز شود و در مراحل بعدی به تکامل برسد ، عملا در مدارس ابتدائی و حتی راهنمائی به چشم نمی خورد. متاسفانه بازیکنان خردسال و نوجوان ، اصول ابتدائی این بازی را خیلی دیر و غالبا در سن جوانی در باشگاه یاد می گیرند که همزمان با رشد بدنی آنان نیست ، در حالی که اصول و تکنیک های بازی فوتبال می باید در دوران رشد کودک آموخته شود تا بعد ها این بازیکنان در نوجوانی با آگاهی و مهارت بیشتر بتوانند آن اصول و آموخته ها را زمین های بازی پیاده کنند .

تاریخچه فوتبال (History Soccer)
اگرچه اطلاعاتی در مورد ریشه ی اصلی و حقیقی این ورزش در دست نیست ولی از مطالب جالب و شخصی در مورد تاریخچه ی آن اطلاع داریم
.
فوتبال امروزی به تدریج رشد کرده است ولی گفته می شود که نوعی از آن قبل از حضرت مسیح علیه‌السلام بازی می شد . در چین نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال در 2500 سال قبل از میلاد مسیح وجود داشت . عکس های مصریان نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال را نشان می دهد ولی در یونان یک بازی به نام اسپیشکیروز به طرز جالبی به فوتبال امروزی شبیه است . فوتبال در سال 1894 از کشور برزیل شروع شد . این ورزش به وسیله ی چارلز میلر برزیلی که اجداد او انگلیسی بودند به مردم برزیل معرفی شد . در سال 1970 مسابقه ای بین ایتالیا و برزیل برگزار شد . هیچ کس تصور نمی کرد که 800 میلیون نفر از مردم جهان ناظر بر اجرای مسابقه باشند . امروزه اکثر مردم جهان به فوتبال بیشتر از سایر ورزشها می پردازند .
فوتبال مدرن از کشور انگلستان سرچشمه گرفته است . در ابتدا اختلافات عقیده ای بسیاری میان علاقمندان راگبی و فوتبال وجود داشت زیرا راگبی با دست و فوتبال با پا اجرا می شد . این مسئله در سال 1863 زمانی که طرفداران فوتبال شروع به اجرای این ورزش توسط پاها کردند اتفاق افتاد . گروه دیگر انجمن راگبی را تاسیس کردند و بالاخره در سال 1871 این دو رشته ی ورزشی کاملا از یکدیگر جدا شدند . از آن زمان به بعد هر دو رشته پیشرفت های شایانی نموده و طرفداران بسیاری پیدا کردند .
فدراسیون بین المللی فوتبال در سال 1904 بنیان گزاری شد .این فدراسیون وظیفه دارد که به نحوه ی اجرای مسابقات نظارت داشته باشد . قوانین فوتبال بدون موافقت و تصویب سایر کشورهای عضو فدراسیون تغییر نمی کند . در سال 1920 بازیکنان فوتبال در مسابقات المپیک بلژیک شرکت کردند و در سال 1930 اولین جام جهانی در کشور اروگوئه برگزار شد .


تاریخچه فوتبال


اگرچه اطلاعاتی در مورد ریشه اصلی و حقیقی این ورزش در دست نیست ولی از مطالب جالب و شخصی در مورد تاریخچه آن اطلاع داریم . فوتبال امروزی به تدریج رشد کرده است ولی گفته می شود که نوعی از آن قبل از حضرت مسیح علیه‌السلام بازی می شد . در چین نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال در 2500 سال قبل از میلاد مسیح وجود داشت .
عکس های مصریان نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال را نشان می دهد ولی در یونان یک بازی به نام اسپیشکیروز به طرز جالبی به فوتبال امروزی شبیه است . فوتبال در سال 1894 از کشور برزیل شروع شد . این ورزش به وسیله ی چارلز میلر برزیلی که اجداد او انگلیسی بودند به مردم برزیل معرفی شد.
در سال 1970 مسابقه ای بین ایتالیا و برزیل برگزار شد . هیچ کس تصور نمی کرد که 800 میلیون نفر از مردم جهان ناظر بر اجرای مسابقه باشند . امروزه اکثر مردم جهان به فوتبال بیشتر از سایر ورزشها می پردازند . فوتبال مدرن از کشور انگلستان سرچشمه گرفته است .
در ابتدا اختلافات عقیده ای بسیاری میان علاقمندان راگبی و فوتبال وجود داشت زیرا راگبی با دست و فوتبال با پا اجرا می شد . این مسئله در سال 1863 زمانی که طرفداران فوتبال شروع به اجرای این ورزش توسط پاها کردند اتفاق افتاد . گروه دیگر انجمن راگبی را تاسیس کردند و بالاخره در سال 1871 این دو رشته ی ورزشی کاملا از یکدیگر جدا شدند . از آن زمان به بعد هر دو رشته پیشرفت های شایانی نموده و طرفداران بسیاری پیدا کردند . فدراسیون بین المللی فوتبال در سال 1904 بنیان گزاری شد .این فدراسیون وظیفه دارد که به نحوه ی اجرای مسابقات نظارت داشته باشد . قوانین فوتبال بدون موافقت و تصویب سایر کشورهای عضو فدراسیون تغییر نمی کند . در سال 1920 بازیکنان فوتبال در مسابقات المپیک بلژیک شرکت کردند و در سال 1930 اولین جام جهانی در کشور اروگوئه برگزار شد
فوتبال در دنیا مقابل چشمان مثل جرقه می ماند . در هر جای دنیا این واژه انگلیسی در زبان های بین المللی به سادگی رسوخ کرده . برای این امر دلیل خوبی است چرا که فوتبال مدرن به وسیله انگلیسی ها اختراع شد . ولی وقتی در آمریکا فوتبال گفته می شود . آمریکائیها فوتبال خشونت بار آمریکایی را استنباط می کنند . به هر جهت این لغت باعث اشتباه در درک معنای واقعی آن میان آمریکاییها شده است .
در تاریخ ریشه این ورزش بدین گونه بوده است :
سربازان چینی در حدود 2000 سال پیش ورزشی می کردند که آن را تسوچو (TSUCHU)می نامیدند . تسو یعنی ضربه زدن با پا و چو یعنی توپ یا هر شی گوی مانند .
در روز تولد امپراطور در مقابل کاخ امپراطوری دو تیم در زمین مسابقه ای که گلی به ارتفاع 90 سانتیمتر داشت بازی می کردند که بازیکنان برای سرگرمی امپراطور و دوستان و مهمانان به بازی می پرداختند . یکی از امپراطوران به حدی این بازی را دوست داشت که یکی از اعضای شورای قضایی وقتی از بازی انتقاد کرد دستور داد سرش را از تنش جدا کنند .
600
سال بعد هم ژاپنی ها یک ورزشی شبیه به فوتبال داشتند که آن را کماری (KEMARI) می نامیدند . البته بازی کماری تدافعی تر از تسوچو چینی بوده است . حتی قبل از چینی ها یونانی ها ورزشی اختراع کرده بودند که آن را هارپاستون (HARPASTON) می نامیدند . البته بازی آن با توپی بود که درونش ماسه و یا شن بوده است . وقتی انگلیسی ها به یونان رفتند ورزشی آوردند به نام هارپاستیوم (HARPASTIUM) که آن هم با توپ بازی می شد و این زمینه ای بود تا فوتبال در انگلیس به مدرنی امروز برسد .
هیچکس دقیقا زمان شروع فوتبال را نمی داند و مورخان تا آنجاییکه نوشته اند در روستاهای انگلیسی حدود 1000 سال قبل بازی با توپ وجود داشته است و بعد از مدتی تیم های مختلف روستایی شروع به مسابقه با هم دادند و ظاهرا شیوه بازی طوری بوده است که تیم ها سعی بر این داشتند توپ را (غالبا از سر تو خالی گاو یا چیزهای شبیه به آن بوده است) به منطقه دفاعی حریف برسانند .
(
در انگلیس بیش از 200 سال قبل مردم در خیابان ها فوتبال بازی می کردند )
در قرن 14 این بازی به قدری محبوب شد که پادشاه انگلیس آن را غیر قانونی خواند ولی مردم هیچ توجهی به آن نکردند و جذابیت این بازی به حدی بود که با توجه به غیر قانونی بودنش بخصوص میان روستاییان بازی می شد و مقامات مسئول در سال 1572 مجبور به تسلیم در مقابل خواسته مردم شدند و فوتبال را قانونی اعلام کردند .
250
سال بعد طبقه اشراف رفته رفته به این ورزش روی آوردند و از دیدن و بازی کردن فوتبال لذت می بردند و بالاخره بخاطر نفوذی که در طبقه حاکم داشتند و علاقه و تمایلشان به فوتبال باعث شد که تصمیمی برای پیاده کردن یک شیوه کلاسیک در قوانین فوتبال اتخاد نمایند .
در دهه 1800 میلادی مدرسه های معروف انگلیس این ورزش را به عنوان تفریح محصلین در برنامه درسی گنجانیدند ولی تمامی مدارس از یک قانون خاص در فوتبال پیروی نمی کردند . هر مدرسه قانون مخصوص به خود داشت . سپس در سال 1823 فوتبال به صورت معمول رسمیت یافت و در سال های 1848 و 1862 فوتبال در سطح انگلستان یکپارچه شد و حتی کتابی به نام (ساده ترین ورزش) نوشتن شد که مشتمل بر قوانین اصولی فوتبال آن زمان بود .
(
در سال 1850 فوتبال به دوردست ترین شهر های دنیا از قبیل مانیلا در فیلیپین و سایر کشور ها رسید )


مقدمه ای در رابطه با فوتبال

فوتبال بدون شک جذاب ترین و پر طرفدارترین ورزش دنیا است . بیشتر مردم جهان در اندک مدت شیفته فوتبال می شوند . حتی کودک خردسال همین که توپ را می بیند ، به طرفش می دود و آن را با پا می زند . اکثر جوانان و بزرگسالان علاقه مند به فوتبال برای گذرانیدن اوقات فراغت خود ، به این بازی روی می آورند و یا چون دیگران پای تلویزیون و در میدان ها تماشاگر بازی فوتبال می شوند.بازی فوتبال پر هیجان و زیبا است و انسان را خیلی زود سرگرم می کند ، تا آن جا که در سال های اخیر شیوه های فوتبال نوین ، مردم جهان را بیش از بیش به خود مجذوب کرده است.
گفته می شود که کشور ما بیشترین طرفدار را در سطح قاره آسیا داشته و دارد و از این جهت با کشورهای اروپا و دیگر کشورهای صاحب نام در فوتبال رقابت می کند اگر بخواهیم این رقابت به برتری بینجامد و فوتبال ما بیش از پیش رشد کند ، ناگزیر باید اشکالات کمی و کیفی آن را از راه آموزش بهتر و آموزش زود رس بر طرف کنیم .
در کشور ما ، مربیان تازه کار سخت شیفته دانش فوتبال نوین می باشند که می باید در راه افزایش دانش آنان هنوز هم بیشتر تلا ش کنیم و نیز به آموزش زود رس فوتبال اهمیت بیشتری بدهیم.
برای دستیابی به این هدف و رواج فوتبال در مدارس ابتدایی ، آموزش فوتبال نوین و تربیت مربیان زبده نیاز به برنامه ریزی های اصول و سرمایه گذاری های جدی دارد.
آموزش این ورزش که می باید از مدارس ابتدایی آغاز شود و در مراحل بعدی به تکامل برسد ، عملا در مدارس ابتدایی و حتی راهنمائی به چشم نمی خورد. متاسفانه بازیکنان خردسال و نوجوان ، اصول ابتدایی این بازی را خیلی دیر و غالبا در سن جوانی در باشگاه یاد می گیرند که همزمان با رشد بدنی آنان نیست ، در حالی که اصول و تکنیک های بازی فوتبال می باید در دوران رشد کودک آموخته شود تا بعد ها این بازیکنان در نوجوانی با آگاهی و مهارت بیشتر بتوانند آن اصول و آموخته ها را زمین های بازی پیاده کنند .
آموزش فوتبال نوین حاضر برای رفع همین نیاز به دوست داران فوتبال و برنامه ریزان آموزشی کشور تقدیم می شود تا شاید کمکی باشد در راه آموزش اصول اساسی و فنون و میدان داری های پیشرفته فوتبال جدید و گنجانیدن آن در برنامه های آموزشی ... امید است مربیان جوان با آموزش اصول فوتبال بتوانند پا به پای رشد بدنی فوتبالیست های خرد سال ، با به کار گیری شیوه های علمی ، مهارت های بدنی بچه های فوتبال دوست را پرورش دهند و در افزایش مهارت های بازی توفیق کامل به دست آورند.
این آموزش ارزشمند بدون شک کلیه مربیان و علاقمند به فوتبال را قانع خواهد کرد، زیرا اصول اساسی و نیز اصول پیشرفته این ورزش به گونه ای مفید ارائه شده است که خواننده ی کنجکاو را در این آموزش با انواع تکنیک ها و تاکتیک های ابتدائی و جدید آشنا می کند
از سوی دیگر مطالعه این آموزش هم برای داوران و هم برای بازیکنان مفید خواهد بود ، زیرا بعضی از قوانین جدید داوری در این آموزش آمده است که بازیکنان باید از کم و کیف آن آگاه شوند ، چون بسیاری از درگیری ها و خشونت ها در فوتبال به علت همین عدم آگاهی بازیکن از قوانین فوتبال است .
مخاطبان این آموزش بدون توجه سن و سال کلیه کسانی هستند که فوتبال بازی می کنند . آن ها با مطالعه این آموزش به اصول و فنون لازم فوتبالی خوب دست خواهند یافت. همه می دانیم که بهترین راه برای فراگیری فوتبال و پیشرفت ، بازی به صورت محکم و خود جوش است. اما قبول داریم که این کار حد و مرزی دارد . بنابراین برای پشرفت در فوتبال آگاهی عمیق تری ضروری می نماید.
این آموزش برای مربی مرجعی پر ارزش است و برای جلسات تمرین توصیه ها و مطالب دقیق در اختیار او قرار می دهد .
در این آموزش به کلیه جنبه های فوتبال پرداخته شده است . ما یاد می گیریم که چگونه حرکات مختلف تکنیکی را بهبود بخشیده و چگونه آن ها را بعدا در صحنه بازی بکار ببریم ( امکانات تکنیکی را در خدمت خلاقیت تاکتیکی قرار دهیم).
این موقعیت بازی در زمین است که همه چیز را دیکته می کند ( انتخاب حرکت ، جا گیری ، جابه جایی ) ، پس باید آن را درک نمود . بدیهی است که انتخاب های مختلف همواره به عهده بازیکن است . خلاقیت بازیکن ، سبک فردی او و در یک کلمه شخصیت او است که در این آموزش مورد توجه قرار خواهد گرفت .


فوتبال ، مدرسه بزرگ زندگی

بگذار کسی که تا کنون فوتبال بازی نکرده است اولین توپی را که به دستش می رسد به سوی ما پرتاب کند.
در سواحل برزیل ، در کوچه های تنگ مراکش ، زیر آفتاب سوزان مکزیک ، پای آتشفشان وزووی (Vesuve) ناپل در فرانسه و در همه جای دنیا افسون توپی گرد یا یک توپ ساده ، بی رنگ و رو به صورت های مختلف ما را شیفته خود می کند . فوتبال برای همیشه مردمی خواهد ماند. میلیون ها جوان و بزرگسال همواره این احساس را دارند که خود را با بازیکنان برجسته ای چون پله ، پلاتینی یا مارادونا مقایسه کنند، چرا که فوتبال ورزش مورد علاقه همگان است . هر اندازه که شما در انجام حرکات مهارتی با توپ مستعد باشید ، هر اندازه که خوب توپ را با سر بزنید ، یا در بازی با پا مهارت داشته باشید یا فقط ( فوتبالیست آماتور ) باشید ، از همه این ها به یک اندازه لذت خواهید برد . جذابیت فوتبال در این پدیده نهفته است.
میان ستارگان توپ گرد و دیگران نیز همین سخن مطرح است . با گذشت زمان سبک های مختلف بازی سعی داشته اند که روشی مطلوب را به خود اختصاص داده تا بتوانند بر هر حرکتی در بازی غلبه پیدا کنند . این عمل بیهوده است . بازی فوتبال بیشتر تحت تاثیر حوادث است ، بیشتر در اختیار مجموعه افراد تیم است تا در اختیار یک بازیکن ، هر چند که این بازیکن بسیار هم مستعد باشد.
یک کودک یا یک نوجوان با ورود به یک تیم زندگی در یک جمع ورزشی را یاد می گیرد،جایی که خودخواهی و فرد گرایی هیچ جایی ندارد. فوتبال قبل از هر چیز مدرسه ی بزرگ زندگی است. اگر به آن بها ندهیم چیزی هم از آن به دست نخواهیم آورد. دویدن به منظور کمک به یار خودی، فداکاری و در خدمت تیم بودن از ارزش های لازم برای همکاری در بازی فوتبال می باشد.
این آموزش سعی دارد که راهنمای جوانان و نیز کسانی باشد که مایل هستند تکنیک خود را کامل کنند و به اصول و فنون این ورزش دست یابند . مطالب این آموزش شما را وارد مقوله های بسیار تکنیکی نمی کند .
هدف این بخش آموزشی گشودن درهای جهان فوتبال بر روی تمام مردم است. ما ادعا نداریم که از شما پلاتینی یا پله خواهیم ساخت، ما تنها امیدمان این است که شما را در درک زبان و رموز توپ یاری دهیم.
به تدریج که شما در زندگی فوتبالیستی خود پیشرفت کنید، به این واقعیت پی خواهید برد که شیفتگی شما به این ورزش بی پایان است، زیرا شناخت و کشف رموز این ورزش نامحدود است، حتی آن زمان که تصور کنید که به همه ی رموز آن دست یافته اید.
درک اصول و فنون این بازی برای تمرین خوب این ورزش اهمیت دارد. مدافعی که در موقعیت حمله به صورت مهاجم در آمده است در حقیقت خود را از، درگیری های دفاعی خلاص می کند تا بتواند به نفوذ بیشتر تیم کمک کند. برعکس، رفتار مهاجمی که بر حسب موقعیت به مدافع تبدیل شده است تنها پایداری و مقاومت تیم را افزایش می دهد. هر نقطه از بازی برای خود معنای خاصی دارد.


اهمیت دوندگی و قدرت بدنی در فوتبال

پیشرفت های چشمگیر علم بدنسازی ، تکنیک ها و تاکتیک های فوتبال امروز را دگرگون کرده است. امروزه تیمی در میدان موفق است که بازیکنانی پر قدرت در خدمت خود داشته باشد ، بازیکنانی که با نیروی بدنی بالا در زمین حاضر شوند و مربیان بتوانند به یاری آنان روش های فوتبال نوین را به آسانی در زمین پیاده کنند. چنین تیمی در تمام مدت بازی می تواند بر حریف و زمین مسلط باشد و در طول بازی هرگز به حریف خود باج ندهد . قدرت بدنی حرف اول و آخر در بازی فوتبال است . به همین سبب تمام مربیان درجه اول جهانی آگاهانه کلیه تاکتیک های تیمی و تکنیک های بازی را بر اساس قدرت بدنی آنان برنامه ریزی می کنند ، تا آن جا که دیگر شیوه های ساده و قدیمی دفاع در منطقه نزدیک دروازه ، فنون ثابت در حمله ، خط میانی و نیز دفاع ثابت کار آیی خود را از دست داده اند . اکنون مربیان ، بازیکنانی را به میدان می فرستند که قادر باشند بیش از 120 دقیقه یک نفس بدوند و در تمامی درگیری های زمین شرکت کنند و به اقتضای موقعیت در کمترین مدت از حالت دفاعی به حمله و بالعکس بپردازند.
اگر این آموزش پاسخگوی سوالات اصلی شما باشد، ما کاملا به هدف خود رسیده ایم.
تکنیک
تکنیک در اصطلاح به نمایش فردی بازیکن گفته می شود و یک بازیکن با استفاده از اعضای بدنش ، حرکاتی را با توپ انجام می دهد که بازیکنان عادی قادر به انجام آن نیستند و به این بازیکن ، بازیکن تکنیکی گویند.

انجام حرکات تکنیکی نیازمند تمرینات مداوم و همچنین نبوغ و استعداد بازیکن دارد که بازیکنان برزیلی همچون رونالدو ، رونالدینیهو ، روبینیو و ... استاد حرکات تکنیک با توپ هستند .
حرکات تکنیکی با اعضای بدن به صورت های زیر انجام می گیرد :


چگونه می توان تکنیک حرکت با توپ را بهتر کرد؟

با عنوان این مطلب ، مهم ترین فصل آموزش خاتمه می یابد . اگر تکنیک برای بعضی بازیکنان استعدادی ذاتی است ، با تلاش و تمرین می تواند و باید برای همه دست یافتنی باشد .
فوتبالیستی که از لحاظ تکنیکی ماهر نباشد وقت زیادی را از دست می دهد و بنابراین در کار دفاع و حمله بمانند دیگران روشن بینی مطلوب را ندارد . اولین موضوع مطرح در فوتبال تکنیک است ، تکنیکی که به فرد و جمع حیات می بخشد . بهترین بازیکنان جهان ( پله pele ، پلاتینی platini ، کرویف Cruyff ، مارادونا Maradona و غیره ) ، هنگام حرکت با توپ به پاهای خود نگاه نمی کردند .

تمرینی ساده موجب پیشرفت شما در حرکت با توپ خواهد شد بدون اینکه به زمین زیاد نگاه کنید :

تکه مقوائی را بریده ، بطوریکه دور گردن شما جا بگیرد . این مقوا باید تا اندازه ای بزرگ باشد که نتوانید پاهای خود را ببینید. سپس سعی کنید که با توپ حرکت کنید . نخست مشکلاتی خواهید داشت ، اما در صورت داشتن صبر و حوصله ، بعدا فوتبال را با دید بهتری بازی خواهید کرد.


دروازه بانی
(
شرایط یک دروازه بانی خوب و موفق در بازی فوتبال)

در بازی فوتبال نقش تعیین کننده نهایی با دروازه بان است . نتیجه زحمات و فعالیت های شدید بدنی 90 دقیقه ای 11 نفر بازیکن ، وابسته به مهارت یک نفر است که دروازه بان نامیده شده . وظیفه اصلی او مهار توپ برای جلوگیری از ورود آن به دروازه می باشد . عامل اصلی موفقیت دروازه بان در هوش و دقت و قدرت تصمیم گیری اوست تیز بینی دروازه بان دارای تشخیص مسیر حرکت از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است .
دروازه بان می بایست جدای مهارت های ذهنی و فنی ، از قدرت بدنی لازم و چابکی و سبکی برخوردار باشد .
یک دروازه بان باید هم دوره بارفیکس دیده باشد و هم فن زمین خوردن و ضربه گیری را طی کرده باشد . دروازه بان به دلیل وظیفه خاصی که دارد در معرض صدمات جسمی فراوانی قرار گرفته است و برای خنثی کردن این صدمات می بایستی آموزش های لازم را دیده باشد .



شیوه بازی

شیوه ی بازی نحوه ی استقرار تیم در زمین است، تیمی که آماده است تا تاکتیک از قبل انتخاب شده ی خود را پیاده کند. اگر تیمی مناسب با شیوه ی بازی خود ، فوتبالیست های مناسبی در زمین قرار ندهد ، هرگز نتیجه ی دلخواه را به دست نخواهد آورد.
به عکس، بعضی تیم ها که روش بازی مطلوبی ندارند، این نقیصه را با استعداد بازیکنان خود جبران می کنند. بنابراین، شیوه ی بازی تنها مشکل گشای فوتبال نیست، زیرا متناسب با روش ها، سلیقه ها و فرضیات جدیدی که در اروپا ، آمریکای جنوبی یا جاهای دیگر ارائه می شوند، تغییر می کند.
متناسب با شیوه ی بازی انتخابی جای بازیکنان تیم در زمین و نیز مسئولیت هایشان فرق می کند. به عنوان مثال، نقش یک هافبک تهاجمی در شیوه 2-4-4 ، WM یا 3-3-4 یکسان نیست.
برای یک مربی، شیوه ی بازی موضوعی جالب توجه است که در مورد نحوه ی اجرای آن در زمین باید فکر کند. شیوه ی بازی نباید به طور خشک اجرا شود. در حقیقت یک تیم متناسب با ویژگی های بازیکنان خود و با توجه به دلیلی ساده، می تواند شیوه ی بازی خود را انتخاب کند.


تاثیر شیوه ی بازی در نمایش فوتبال

چنان چه شما با توسل به حمله ای شدید (با افزایش تعداد مهاجمان) تحولی در بازی ایجاد کنید یا بالعکس ، در این صورت کیفیت بازی یکسان نخواهد بود. اما این را هم توجه داشته باشید که همه چیز بستگی به خصوصیات بازیکنان دارد.
علاوه بر هیاهوهای معمول در مورد فوتبال که توسط متخصصان توپ گرد ایجاد می شود ، شیوه ی بازی نیز بحث های زیادی را برانگیخته است.
موقعیت یک روش جدید بازی زمینی، تا زمانی که روش دیگری آن را رد نکرده است، ظاهرا بهترین است. افراط در شیوه ی بازی خطرناک است، زیرا فوتبالیست ها را تحت فشار قرار می دهد و آن ها جهت نمایش استعدادهای خود در زمین آزادی و اختیار نخواهند داشت. تاثیر شیوه ی بازی قطعی است، به عنوان مثال، شیوه ی کاتناچیو (catenaccio) در ایتالیا ثابت می کند که مقاصد دفاعی می تواند بر مقاصد تهاجمی اولویت داشته باشند ، در این صورت نه تنها سودمندی خود را از دست نمی دهد، بلکه برعکس تاثیر هم دارد.
درک شیوه ی بازی به وسیله ی بازیکنان ، بازی فوتبال را روان می کند. تیمی که در زمین و در برابر حریف خوب سازماندهی شده باشد، به لطف جا گیری خوب کمتر دویده و روشن بینی خود را نیز حفظ می کند. از قدیم نمایش استعداد بازیکن و شیوه ی بازی با یکدیگر تفاهم نداشته اند. بجز برزیلی ها و بعضی فوتبالیست های دیگر، نیاز به کسب نتیجه ی مطلوب اغلب تیم ها را تحت فشار قرار می دهد و آن ها را مجبور می کند که بیشتر به حفظ نتیجه فکر کنند تا گل زدن .


شیوه ی بازی و چند توصیه



هرگز چند نفری به یک بازیکن حریف حمله نکنید ، زیرا سازمان تیم خود را به هم خواهید زد .
هنگامی که حریف شما را دریبل می زند ، یا در درگیری انفرادی مغلوب او می شوید ، بی کار نمانید و سریع به جای اصلی خود بر گردید .
از دخالت در کار یار دیگر خودداری کنید ، مگر این که فشار حریف زیاد باشد ( به عنوان مثال ، هنگامی که حریف از او عبور می کند ) .
چنان چه در دقایق آخر بازی در پی جبران گل خورده هستید ، پس نباید عجله کنید . همیشه اصول شیوه بازی خود را رعایت کنید .
شیوه بازی ، شما را از انجام آزادانه یک حرکت منع نمی کند ، به شرطی که ابتکار خود را در خدمت تیم قرار دهید .

شیوه های تمرین فوتبال

چند سالی است که تمرین فوتبال دقیق و ظریف شده است . سابقا میان کیفیت تمرین فوتبال و مسابقه تفاوت زیادی وجود داشت ، اما اکنون کلیه تمرینات متناسب با کیفیت مسابقه انجام می گیرد . امروزه تمرین فوتبال شبیه مسابقه است . باید طوری تمرین کنید گوئی مسابقه می دهید ، یا حتی الامکان در اندازه های مسابقه باشد . هر قدر به این شرایط نزدیک شوید ، بخت بیشتری برای تطبیق خود با کلیه شرایط مسابقه خواهید داشت .
مربی باید سعی کند که روح دوستی ، جمع گرائی و خوشخوئی میان بازیکنان ایجاد کند . توصیه می شود که خردسالان و کودکان (6 تا 12 سال) یک بار در هفته ، نوجوانان ( 14 تا 16سال ) دوبار در هفته و نوجوانان و جوانان ( 16 تا 18سال ) بیش از دو بار در هفته تمرین کنند . جلسات تمرین برای کلیه گروه های سنی باید لذت بخش باشد و همیشه از توپ استفاده شود . توپ اساس فوتبال است . در صورتی می توان یک جلسه تمرین خوب ترتیب دادکه قسمتی از آن به حرکات نمایشی با توپ ، دریبل ، بازی دو یا سه نفره اختصاص داده شود .
تمرین برای بزرگسالان باید هر روز انجام بگیرد . بازیکنان حرفه ای معمولا دوبار در روز تمرین می کنند .

چگونه می توان سرعت بازیکن را افزایش داد؟

بهبودی سرعت یک بازیکن با استفاده از توپ و یا بدون آن امکان پذیر است .


بدون توپ:
تمام بازیکنان در یک نیمه زمین دو سرعت با مسافت کوتاه تمرین می کنند . قبل از اینکه دورهای بعدی انجام شود ، بازیکنان سریع تر را چند متر عقب ببرید تا شانس پیروزی برای همه فراهم شود . با ایجاد این باور که همه بازیکنان می توانند در این مسابقه نفر اول شوند ، شما تمرین را جذاب کرده و به بازیکن نیز کمک کرده اید تا سرعت خود را بیشتر کند .


با توپ:
این حرکت ابدا شباهت به مسابقه دو ندارد . بازیکن بسیار سریع احتمالا در حرکت با توپ نمی تواند سریع عمل کند . برعکس ، بازیکنی که کند تر است ، کندی خود را با هدایت بهتر توپ جبران می کند . بازیکنان خود را با استفاده از توپ و با ایجاد مانع در جلو آنها ( پرچم ، چوب و غیره ) بدوانید .

روند تکامل شیوه بازی

شیوه های بازی بین سال های 1920 تا 1925 بوجود آمدند . در آن زمان شیوه WM در بازی فوتبال اجرا می شد . خصوصا از سال 1932 که این شیوه بازی تمام اروپا را فرا گرفت . اما شیوه WM چیست ؟
این دو حرف الفبای لاتین نشان دهنده نحوه استقرار تیم در زمین است . شیوه بازی آنها به هنگام حمله به شکل حرف W ، و هنگام دفاع به شکل حرف M می باشد .
شیوه WM در هیچ جای جهان مورد اعتراض قرار نگرفت و سودمندی آن غیر قابل انکار بود . شیوه های دیگر در مقایسه با شیوه WM بی نتیجه بودند . در سال 1958 ، فوتبال برزیل با انتخاب شیوه ای انقلابی ، در کار حمله انفجاری بوجود آورد و شیوه تقریبا دفاعی WM را حذف کرد .

این شیوه که به وسیله آن برزیل توانست جام جهانی 1958 را با شایستگی تصاحب کند ، شیوه 4- 2-4 بود . این شیوه در مقایسه با WM ، یک بازیکن اضافه تر در خط حمله قرار می داد . بنابراین اساس این شیوه بازی تغییر زیادی نکرد . متاسفانه ، فوتبالیست هائی که مهارت برزیلی ها را نداشتند توضیح آنها در مورد شیوه 4- 2–4 را بد تعبیر کردند . واقعیت این است که مهاجم چهارم درشیوه 4-2- 4 به عقب بر می گردد و دو هافبک میانی زمین را تقویت می کند ( 3-3- 4) .
امروزه همین شیوه 3- 3 -4 ، با توجه به دستورات دفاعی آن که مهاجم سوم را ملزم به تقویت سه بازیکن هافبک می کند نیز کارائی خود را از دست داده است .
با وجود این ، ابتدا فوتبال یک بازی ساده و در مواردی بی تصنع بود . رسم براین بود که بیست مهاجم و دو دروازه بان در زمین قرار گیرند .
در آن زمان ، هیچ گونه تاکتیک دفاعی تقریبا وجود نداشت نخستین کسانی که ایجاد امنیت در بازی را ابداع کردند ، اسکاتلندی ها بودند . مفهوم ابتدائی یک فوتبال تهاجمی هرچه پیش آید به نظر آنها مفهومی بود که از افکار واهی نشات می گرفت .
تحول بزرگ فوتبال ، نه از لحاظ شیوه ای مشخص ، بلکه با هدف سازماندهی بهتر ، سه تاریخ مشخص دارد ، 1810 ، 1863 ، 1872 . اهمییت این سه تاریخ به خاطر این است که تیم ها تصمیم گرفتند ، قبل از اینکه گل دیگری بزنند ، سعی کنند گلی دریافت نکنند .
به طور خلاصه ، تصاویر ارائه شده پیشرفت تدریجی فوتبال تهاجمی را به سمت فوتبالی فشرده نشان می دهند . با گذشت زمان ، قانون آفساید و تغییرات آن در شیوه های بازی تاثیر کردند . در سال 1925 ( در مقایسه با سال 1866 ) مدافعین آفساید را بیشتر درک کردند . در این تاریخ قانون آفساید تغییر کرده و سیستم بازی از آن برای تقویت یا عدم تقویت حملات استفاده کرد .
عامل اساسی دیگر ی که در تحول شیوه بازی تاثیر داشت ، استعداد و نفوذ بهترین بازیکنان جهان بود . بازیکنانی مانند پله ، مارادونا و حتی دیگران که با نبوغ خود از قواعد سخت و خشک شیوه بازی فراتر می رفتند و می روند .
تیم ها برای مهار این قبیل بازیکنان فرمول ها ی فردی و جدیدی را باید ابداع کنند . بدون آنها و شخصیت نیرومند شان ، فوتبال این اندازه سریع پیشرفت نمی کرد . اکنون تیم ها به راحتی شیوه بازی خود را در یک مسابقه عوض می کنند ، موردی که تا همین چند سال قبل غیر ممکن بود . سابقا متخصصان توپ گرد آن قدر در مورد تحمیل شیوه بازی خود به جنگ عقاید می پرداختند که دیگر حذف و جایگزینی آن با شیوه ای دیگر مطرح نمی شد .
اکنون فوتبال وارد مرحله ای شده است که بطور مداوم تغییر می کند . طرح های قدیمی و کلاسیک ، نیز تئوری ها فرو می پاشند .
فراموش نکنید که قدرت یک تیم نخست به وسیله توان بازیکنانش سنجیده می شود . هنگامی که شیوه بازی بر ارزش واقعی بازیکنان ترجیح داده شود ، ما غالبا شاهد فوتبالی خشک و فاقد خلاقیت خواهیم بود . کمال مطلوب آن است که روش بازی با شرایط بازی منطبق باشد . هر چند که برای تشریح بازی از تخته سیاه استفاده می شود ، اما هرگز هویت و شخصیت خود را به نفع آنچه به شما آموخته اند از دست ندهید . گرچه آموزش فوتبال برای قدرت بازی شما ضروری است ، اما نمی تواند راهنمای تمام گام های شما در زمین باشد . در یک شیوه بازی ، اراده و استقبال از خطر تیم است که نقش و تاثیر حیاتی دارد . فوتبال تحول یافته و به تحول خود ادامه می دهد ، زیرا شرایط نامطمئنی دارد . تا زمانی که فرمولی سحر آمیز برای آن پیدا نشود ، همواره تحت تاثیر دستاوردهای جدید خواهد بود . اما آیا فرمول سحر آمیزی وجود دارد ؟ امیدواریم که وجود نداشته باشد .
مربیگری
(
مربیگری و هدایت تیم های فوتبال)

از شروع برگزاری مسابقات جهانی المپیک فوتبال ، امری به نام مربیگری وارد فرهنگ ورزشی فوتبال شد .
مربی در بازی فوتبال نقش سازماندهی بازیکنان را در جهت موفقیت در مسابقات به عهده دارد . آنچه که مورد نیاز یک مربی ورزیده می باشد عبارتند از :

آشنایی عملی با بازی فوتبال
اصولا یک مربی می بایستی یکی از بهترین بازیکنان فوتبال باشد و ضمن داشتن تجارب عملی می بایستی از نظر سنی بیشترین مدت عمر خود را در میدان های فوتبال سپری کرده باشد .

دارا بودن سبک خاص خود
یک مربی خوب همچون یک هنرمند یا یک سیاستمدار ، بایستی سبک خاص خود یا به زبان دیگر تاکتیک و استراتژی خاص خود را داشته باشد . البته باید توجه کرد که تنها داشتن این امر تضمین کننده موفقیت مسابقه نیست ، بلکه می بایستی از موقعیت های مختلف تیم ها ، میدان ها ، استادیوم ها ، روحیه ملل ، قدرت بدنی و مربیان تمامی تیم های جهان اطلاعات کافی و به روز داشته باشد . باز هم لازم است تاکید شود که مفهوم تمام مطالب گذشته به بازیکنان بر می گردد ، یعنی اگر بازیکنان توپ را وارد دروازه حریف کردند این مربی اگر چه رده آخر باشد ، خوب محسوب می شود و چنانچه در مسابقات شکست خوردند جامع الشرایط بودن مربی همچون آب خوردن به هدر رفته است .
پس مربی می بایست تا جایی که امکان دارد عوامل را در اختیار داشته باشد . فوتبال بازی تقدیری است . خالی از مفاهیم فلسفی و عرفانی نیست . همه می دانند در یک لحظه یا در یک ثانیه تمام امید ها به نا امیدی و نا امیدی به امید منجر می شود . در یک لحظه ورق به راحتی بر می گردد ، زحمات مربی ، بازیکن ، زمین ، تاکتیک ، استراتژیک ، تدارکات ، خرج و مخارج ، تبلیغات و به عبارت دیگر تمام دار و ندار یک تیم به یک لحظه ای که هیچ کس قادر به پیش بینی آن نیست ، وابسته می باشد .
پنالتی
کارشناسان فوتبال جهان تاکنون شیوه ای جدید برای جایگزین کردن ضربات پنالتی نیافته اند .
در سال 1924 تیم ملی فوتبال برزیل با ضربات پنالتی ، ابتالیا را شکست داد.
اخیرا کمیته فنی فدراسیون فوتبال انگلیس با همکاری دانشگاه (جان موریس ) لیورپول تحقیقی جالب انجام داده اند که نتایج جالبی بدست داده است :
با آنکه طبق قوانین فیفا دروازه بانان قادر هستند قبل از نواخته شدن ضربات پنالتی روی خط دروازه حرکت کنند اما دروازه بانان اغلب مواقع در برابر ضربات پنالتی تسلیم می شوند .
آمار منتشر شده نشان می دهد که 88 درصد ضربات پنالتی در جریان 90 دقیقه بازی به گل تبدیل می شوند و همچنین این رقم برای ضربات پنالتی که پس از 120 دقیقه تلاش جهت تعیین برنده بازی نواخته می شوند ، 79 درصد است و با این حال پیتر اشمایکل دروازه بان سابق منچستر یونایتد نظر دیگری دارد :
«
قانون فیفا به نفع دروازه بانان است ، چون قبل از نواخته شدن ضربه پنالتی می توانیم حرکت کنیم و چنین حرکاتی ، تمرکز بازیکنی را که پشت ضربه پنالتی قرار دارد بر هم می زند . به عنوان مثال آن زمانی که من در منچستر بودم تیم ما قبل از شروع فصل برای انجام دیداری دوستانه به میلان سفر کرده و در آن بازی کار به ضربات پنالتی کشید و « پاگلیوکا » دروازه بان وقت تیم اینتر میلان قبل از نواخته شدن ضربات پنالتی ، حرکات عجیبی روی خط دروازه خود انجام می داد که حرکات وی تمرکز بازیکنان ما را بر هم زد . من هم سعی کردم که از روش او الگو برداری کنم که چنین شیوه ای مقابل چلسی در بازی جام خیریه نتیجه داد و ما قهرمان شدیم . »
به دلیل اینکه سرنوشت بازی های حساس را ضربات پنالتی تعیین می کنند ، دروازه بانان تیم ها برای حضور موفق در جام جهانی تمرینات تاکتیکی ویژه ای برای خود برنامه ریزی می کنند که این تمرینات ، شانس آنها را در مقابل ضربات پنالتی افزایش خواهد داد .
مهار یک ضربه پنالتی سرنوشت ساز می تواند زندگی یک دروازه بان را متحول نماید و به طور حتم در آینده نزدیک می بایستی شاهد هنر نمایی این دروازه بانان شد .
هیچ لذتی برای دروازه بان بالاتر از این نیست که توپ گل حتمی را مهار کند .
«
ری کلنس » مربی سابق دروازه بانان تیم ملی انگلیس می گوید : « نحوه دروازه بانی نسبت به سال های گذشته دچار تحول بزرگی شده است و دروازه بانان در صورتی که نتایج تحقیق فدراسیون فوتبال انگلیس را مطالعه کنند ، احتمال مهار ضربه پنالتی توسط آن ها بیشتر خواهد گردید . »

 

زندگی نامه نیکلاس کوپرنیک

زندگینامه نیکلاس کوپرنیک

نیکلاس کوپرنیک در سال ۱۴۷۳ در شهر تورون لهستان دیده به جهان گشود. پدرش تاجر مس ثروتمندی از محترمین تورون بود که در سال ۱۴۶۰ از کراکو (پایتخت آن زمان لهستان) به آن شهر مهاجرت کرده بود. وقتی کوپرنیک ده ساله بود، پدرش درگذشت و داییش لوکاس واتزنرودکه اسقفی بود در پروس شرقی- سرپرستی او، برادر و دو خواهرش را به عهده گرفت.
واتزنرود می‌خواست که کوپرنیک روزی به مقام کشیشی برسد؛ از این رو در ۱۴۹۱ وی را برای تحصیل علوم دینی و ریاضیات به دانشگاه جاگیلونی کراکو فرستاد. در آنجا بود که کوپرنیک توسط معلمش آلبرت برودزوسکی با ستاره‌شناسی آشنا و به آن علاقمند شد.
پس از پایان تحصیلات چهار ساله و توقفی کوتاه در تورون، کوپرنیک رهسپار ایتالیا شد تا در دانشگاه‌های بولونیا و پادوا حقوق و پزشکی بخواند. سپس برای ادامه تحصیل در فقه و حقوق مدنی به فرارا رفت؛ اما پس از ملاقات با دومنیکو نووارا دا فرارا ستاره‌شناس مشهور، سر درس او حاضر و دستیارش شد.
در ۱۴۹۷ واتزنرود به مقام اسقفی در وارمیا برگزیده شد و جایی نیز برای کوپرنیک به عنوان کشیش عالیرتبه در کلیسای جامع فرومبورک خالی شد. ولی او با اجازه کلیسا چند سال دیگر در ایتالیا ماند و در ۱۵۰۳ در رشته فقه درجه دکتری گرفت. وی همچنین در مدت اقامتش در پادوا فرصت یافت تا با مطالعه آثار سیسرو و افلاطون از آراء گذشتگان درباره حرکات کره زمین آگاهی یابد و طرح اولیه نظریه خود را شکل دهد.
در ۱۵۰۵ کوپرنیک برای زندگی و کار به فرومبورک رفت و بعدها در کلیسا و حکومت مسؤولیت‌های متعددی را پذیرا شد. اصلاح نظام پولی حکومت پروس و انتشار رسالاتی درباره ارزش‌ پول از جمله خدمات او در این مدت است. در جریان جنگ میان توتون‌ها و پادشاهی لهستان (۱۵۲۴ - ۱۵۱۹) کوپرنیک فرماندهی دژ وابستگان کلیسا را در شهر مرزی آلنشتاین به عهده داشت و تا زمان اعلام آتش‌بس در سال بعد با موفقیت از شهر دفاع کرد.
درطول این سال‌ها کوپرنیک همچنان اوقات فراغتش را با ستاره‌شناسی می‌گذراند و از فراز رصدخانه ساده‌ای که خود ساخته بود حرکات اجرام آسمانی را مطالعه و با جدول‌های نجومی قدیمی مقایسه می‌کرد. مانند دیگر منجمان غربی مرجع و راهنمای کوپرنیک نیز کتاب المجسطی نوشته بطلمیوس ستاره‌شناس معروف قرن اول اسکندریه بود. بطلمیوس در این کتاب با فرض قرار گرفتن زمین در مرکز عالم، میزان تغییر موقعیت سایر اجسام را نسبت به آن محاسبه کرده بود. بعضی ستاره‌شناسان قرن پانزدهم پس از ارصادات دقیق دریافته بودند که حرکات اجرام آسمانی با محاسبات بطلمیوس نمی‌خواند. کوپرنیک در جستجوی توضیحی برای این مسأله بود. او می‌دانست که برخی از فلاسفه یونان ادعا کرده بودند زمین حرکت می‌کند. به عقیده او نظر درست‌تر آن بود که خورشید در مرکز عالم و زمین سیاره‌ای مانند دیگر سیارات در مدار خورشید است.
نظریه او بسیار انقلابی بود زیرا هم با اصول پذیرفته شده نجوم بطلمیوسی در تعارض بود و هم با نص کتاب مقدس. در سال ۱۵۱۴ کوپرنیک دست‌نوشته کوتاهی را بین دوستان خود توزیع کرد که در آن دیدگاه‌هایش را درباره فرضیه خورشید مرکزی به اختصار بیان کرده بود.
نوشته کوتاه کوپرنیک با استقبال زیادی روبرو شد و او را در جمع دانشمندان اروپایی نام‌آور گردانید اما کوپرنیک هنوز نظریه‌اش را قابل عرضه در محافل علمی نمی‌دانست و سال‌های بعد را صرف ارصادات دقیق و جمع‌آوری شواهد و مدارک کرد تا به آن اعتبار بیشتری بخشد.
در سال ۱۵۳۳ شهرت کوپرنیک به جایی رسیده بود که آلبرت ویدمانشتات منشی پاپ کلمنت هفتم یک رشته سخنرانی درباره نظریه او برای پاپ و گروهی از کاردینال‌ها در واتیکان ترتیب داد. در ۱۵۳۶ که تحقیقات کوپرنیک به اتمام رسید دیگر در اروپا دانشمندی نبود که درباره نظریه انقلابی او چیزی نشنیده باشد و بسیاری در گوشه و کنار قاره خواستار انتشار آن بودند. او حتی در کلیسا نیز حامیان پرنفوذی داشت؛ کاردینال نیکلاس فون شونبرگ در نامه‌ای خطاب به کوپرنیک نوشت: «... ای مرد فاضل امیدوارم که تقاضای مرا بیجا ندانی ولی مؤکداً از تو استدعا می‌کنم که کشف خود در باب کائنات را در معرض قضاوت دیگر نخبگان جهان قرار دهی و ضمنا در اولین فرصت ممکن شرحی از نظریه خود را همراه با جداول و هرچه که به آن مربوط است برای من ا رسال داری...» این نامه تشویق‌آمیز اگر چه برای کوپرنیک بسیار ارزشمند بود ولی کافی نبود تا او را به انتشار نظریه انقلابی‌اش متقاعد کند.
وی همچنان به تکمیل تحقیقات خود ادامه داد تا سال ۱۵۳۹ که با ریاضیدانی به نام گئورگ یواخیم رتیکوس آشنا گردید و او را به شاگردی پذیرفت. این دو با هم نظریه جدید را مطالعه کردند. پس از دو سال رتیکوس با استفاده از اصول تئوری کوپرنیک کتاب ناراتیو پریما را درباره حرکت زمین نوشت و در ۱۵۴۲ به نام کوپرنیک بخشی از پژوهش او در مثلثات را منتشر کرد. در برابر اصرار شدید رتیکوس بالاخره کوپرنیک پذیرفت که شرح کاملی درباره نظریه خود فراهم کند و آن را به نورنبرگ بفرستد تا با نظارت او به چاپ رسد. سرانجام کتاب در ۱۵۴۳ منتشر شد. کوپرنیک اندکی پس از آن در ۲۴ مه همان سال درگذشت.

مهمترین وقایع زندگی

  • 94 ـ 1491: در دانشگاه کراکو لهستان در رشته ریاضی و نور‌شناسی به تحصیل می‌پردازد.
  • 1496: در دانشگاه بولونیای ایتالیا در رشته قوانین شریعت و ستاره‌شناسی مشغول تحصیل می‌شود.
  • 1497: کشیش کلیسای فرومبورک اتریش می‌شود. این سمت را تا پایان عمرش حفظ می‌کند.
  • 5 ـ 1501: در دانشگاه پادوا در ایتالیا در رشته‌های حقوق، زبان یونانی و پزشکی مشغول تحصیل می‌شود.
  • 1506: به فرومبورک باز می‌گردد. او بیشتر به عنوان یک پزشک و مردی روحانی شناخته می‌‌شود تا یک ستاره شناس.
  • 1512 ـ 1506: به عنوان پزشک و منشی عمویش کار می‌کند.
  • 1512: بر روی نظریه خود که خورشید را مرکز جهان فرض می‌کند، شروع به کار می‌کند.
  • 1530: کارش را کامل می‌کند ولی منتشر نمی‌سازد.
  • 1543: 24 ماه مه در فرومبورک از دنیا می‌رود. کمی قبل از مرگش یک نسخه چاپ شده از کتاب جدیدش را که عنوان آن گردش افلاک آسمانی بود دریافت می‌کند.
  • 1616: چاپ و فروش کتاب وی از سوی کلیسای کاتولیک رم ممنوع می‌شود. این ممنوعیت تا سال 1835 ادامه می‌یابد

نظام خورشید مرکزی کوپرنیکی




نظریات پیشتر

اگر چه کوپرنیک اثبات‌کننده نظریه مرکزیت خورشید است ولی سابقه این نظریه به سده‌ها پیش از وی بازمی‌گردد؛ فیلولائوس فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد و یکی از شاگردان فیثاغورث نخستین کسی است که قائل به حرکت وضعی زمین (چرخش زمین به دور خود) شد. پس از او هراکلیدس پونتسی فرضیه حرکت انتقالی زمین (چرخش زمین به دور یک کانون مشخص) را مطرح کرد. آریستارخوس ساموسی فیلسوف و منجم قرن سوم پیش از میلاد با ترکیب نظریه‌های این دو، اولین نظریه جامع خورشید مرکزی را پیشنهاد کرد. در مدل او خورشید به طور ثابت در مرکز عالم جای می‌گیرد و زمین و سیاره‌های دیگر در مسیری کاملاً ً مدور به دور آن می‌چرخند.

نظریه کوپرنیک

در تصویر بطلمیوس از نظام عالم زمین مرکز عالم است و سیارات هر یک در دایره‌ای که شعاع آن فاصله سیاره تا زمین است به گرد زمین می‌چرخند. این نظریه پاکیزه و مرتب بود و می‌شد از آن برای محاسبات مداری سیاره‌ها نیز استفاده کرد. اما هر چه که بود نظریه‌ای غلط بود و باید 1700 سال می‌گذشت و مشاهدات نجومی با دقت کافی امکان‌پذیر و انجام می‌شد تا زمینه به زیر سؤال رفتن آن فراهم می‌گردید. آغازگر انقلاب علمی‌ای که سرانجام علم یونان را از تخت به زیر کشید نیکولاس کوپرنیک بود که با کار خود انسان اندیشگر را در مسیر خلاقیت بهتری قرار داد.
بر اساس نظریه بطلمیوس عالم از شرق به غرب به دور زمین می‌گردد، ولی کوپرنیک خود از آنچه که درس می‌داد ناراضی بود. بسیاری از چیزهایی که او مشاهده کرده بود با این فرضیه قابل توجیه و بیان نبود و خود فرضیه نیز دارای تضادها و تناقضهایی بود. مثلا چرا ستارگان در مقایسه با ماه سریعتر حرکت می‌کردند تا در مقایسه با خورشید؟ به همین جهت تصمیم گرفت کرسی استادی خود در دانشگاه را ترک کند تا بتواند عمیقتر و اصولی‌تر به پژوهش در دانش اختر‌شناسی بپردازد. به عنوان مخترع، یک سیستم جدید سد بندی و ذخیره آب با یک آسیای آبران اختراع کرد که بوسیله آن آب آشامیدنی از یک رودخانه که در فاصله سه کیلومتری قرار داشت به داخل شهر هدایت می‌شد و بالاخره به عنوان ریاضیدان و حسابدار یک روش پولی سکه‌ای جدید برای پروسیای غربی و پادشاهی لهستان بنا نهاد.
از آنجایی که نخستین تلسکوپ سالها پس از مرگ او اختراع شد، مجبور بود برای پژوهش در زمینه حرکات اجرام آسمانی تنها به چشمان خود متکی باشد. او برای اینکار دستور داد در اتاق مطالعه‌اش در برج کلیسا شکافهایی در سقف ایجاد کنند او می‌توانست شبها مشاهده کند که ستارگان چگونه بر فراز این شکافها عبور می‌کنند. وی در سال ۱۵۰۷ دریافت که اگر بجای زمین، خورشید مرکز عالم فرض شود جداول نجومی موقعیت مکانی سیارات با دقت بسیار بهتری قابل محاسبه است.
کوپرنیک نظریه خود را در کتاب De Revolutionibus Orbium Coelestium «در باب حرکات انتقالی کرات آسمانی» شرح داده است. او ثابت می‌کند زمین سیاره‌ایست که سالی یک بار به دور خورشید و روزی یک بار به دور خود می‌چرخد. علل وجود فصول مختلف، پدیده پیشروی اعتدالین و ترتیب صحیح سیارات شناخته شده از جمله مباحث دیگری است که کوپرنیک در کتاب خود به آنها می‌پردازد.
اصول کلی نظریه کوپرنیک به طور خلاصه از این قرارند:
۱ - مرکز مدار تمام کرات آسمانی یکی نیست. ۲ – مرکز زمین مرکز جهان هستی نیست بلکه فقط مرکز توده زمین و مدار ماه است. ۳ - تمام سیاره‌ها در مدارهایی به مرکزیت خورشید می‌چرخند. ۴ - فاصله میان زمین و خورشید در مقایسه با فاصله میان زمین و ثوابت بسیار کم است. ۵ – حرکت روزانه خورشید در آسمان، ظاهری و نتیجه چرخش زمین گرد محور خود در هر ۲۴ ساعت است. ۶ – زمین همراه با ماه همچون دیگر سیاره‌ها به دور خورشید می‌گردند. پس خورشید مرکز عالم است و علت حرکات ظاهری خورشید (حرکت روزانه در آسمان و حرکت سالانه در دایرةالبروج) چیزی نیست جز اثر حرکات واقعی زمین. ۷ – تمام ویژگی‌های حرکتی سیارات و تغییر موقعیت آنها در آسمان از طریق این نظریه قابل توجیه است.
موقعیت یابی سیارات

ترتیب جدیدی که کوپرنیک برای موقعیت سیارات بر پایه افزایش فاصله آنها تا خورشید در نظر گرفت – یعنی ترتیب: عطارد، زهره، زمین، ماه، مریخ، مشتری و زحل جای ترتیب قبلی در نظریه زمین مرکزی را گرفت. بنابر اصل پیشنهادی کوپرنیک چنانچه مدار گردش زمین به دور خورشید از مدارات مشتری و زحل تنگتر باشد زمین متناوبا از آنها پیش افتاده، سبب می‌شود آن دو در آسمان شب در حال چرخش در جهت معکوس به نظر آیند. دیگر اینکه پدیده تقدیم اعتدالین را اینک می‌شد با فرض تکان خوردن زمین (لرزش خفیف شبیه لرزش ژله) حین چرخش به دور محور خود توضیح داد.
اعتدالین به هنگام عبور خورشید از صفحه مدار بر استوای زمین رخ می‌دهند و برابری طول شب و روز در سراسر کره زمین را سبب می‌شوند اعتدال بهاری حوالی اول فروردین ماه و اعتدال پاییزی در حوالی آخر شهریور رخ می‌دهد، مشکل در آن زمان این بود که اعتدالین هر سال اندکی زودتر رخ می‌دادند و نظریه قدیمی بطلمیوس قادر به توضیح آن رویداد نبود. پیدایش فصول سال نیز اگر زمین در سال یکبار به دور خورشید می‌چرخید و محور آن با راستای قرار گرفتن خورشید زاویه می‌ساخت، بهتر قابل توضیح بود.

آثار بجا مانده از کوپرنیک

کوپرنیک تقریبا چهل سال برای تکمیل پژوهشهای اختر‌شناسی خود وقت صرف کرد، با پایان یافتن پژوهشها ثابت کرد که تصویر جهانی بطلمیوس اشتباه است، خورشید و سایر ستارگان فقط در ظاهر به دور زمین می‌گردند. کوپرنیک تا اواخر عمر خود از چاپ کامل نظرات خارق العاده خویش خودداری کرد و تنها در سال 1543 بود که گفتار درباره چرخش کرات سماوی او انتشار یافت. افکار آماده در کتاب کوپرنیک بنیادی‌تر از آن بود که بتوان آنها را جدی گرفت، یک نسخه چاپ شده از آثارش درست قبل از مرگ در بستر بیماری بدست او رسید.
چون او در این آزمایش بیش از 70 سال سن داشت و مفلوج و تقریبا نابینا بود، بعید به نظر می‌رسید که موفق به دیدن این اثر بزرگ چاپی شده باشد، اثری که او برای خلق و ایجاد آن تمام عمرش را صرف کرده بود. چند روز پس از انتشار کتابش بدون آنکه بداند چه خدمت ارزنده‌ای به جهان بشریت کرده، دار فانی را وداع گفت. سرانجام پس از گذشت ۱۵۰ سال از مرگش دانشمندان اندیشه‌های او را پذیرفتند. کوپرنیک امروزه بیش از چهار سده پس از مرگش، یکی از بزرگترینها در قلمرو دانش به شمار می‌رود.

پس از کوپرنیک

واکنش کلیسا در برابر آراء کوپرنیک خشمگینانه بود. نقل است مارتین لوترپایه‌گذار مذهب پروتستان- به محض آگاه شدن از نظریه با آن به مخالفت برخاسته، گفته بود: « فقط احمق‌ها نجوم را وارونه می‌کنند. طبق نص کتاب مقدس، این خورشید بود نه زمین که یوشع فرمان داد بایستد.» به باور لوتر و همفکرانش، نظریه کوپرنیک نه فقط مخالف عبارات کتاب مقدس بود، بلکه جایگاه رفیع آدمی را – که به عنوان برترین آفریدگان باید در مرکز جهان هستی قرار داشته باشد- از او می‌گرفت.
بر خلاف انتظار در کشورهای پیرو کلیسای کاتولیک رم تا مدتها هیچ کس به نظریه کوپرنیک اعتراض نکرد. بی تردید اهدای کتاب به پاپ پل سوم و پشتیبانی کاردینال پرنفوذی چون یوهان ویدمانشتات‌ از آن در ساکت کردن هر ندای اعتراضی نقش داشت. با این وجود در اواخر قرن شانزدهم اوضاع به تدریج رو به تغییر گذاشت؛ راهبی انقلابی به نام جوردانو برونو که می‌خواست مسیحیت را با مذهب خورشید پرستی مصریان باستان درآمیزد، نظریه کوپرنیک را جالب توجه یافت و تصمیم به حمایت از آن گرفت. با محکوم شدن برونو در دادگاه مذهبی، هر چه که او در نوشته‌هایش مطرح کرده بود نیز مشکوک و ضد دین تلقی شد و این آغاز مخالفت گسترده کاتولیک‌ها با نظریه کوپرنیک بود که تا زمان اثبات کامل آن در قرن هفدهم ادامه یافت.

منابع

  • رونان، کالین / تاریخ علم کمبریج / ترجمه: حسن افشار / نشر مرکز / چاپ سوم: ۱۳۸۲
  • هارت، میشل / تأثیرگذارترین‌های تاریخ: شرح احوال و آثار یک صد نفر از مؤثرترین شخصیت‌های تاریخ جهان / ترجمه: محمد حسین آهویی / چاپ اول: ۱۳۷۸

 

کنترل آلودگي ها

يادداشتهايی درباره کنترل آلودگي ها:
جلوگيری از مشکلات سيستم هيدروليک

 

مقدمه

سيستم هيدروليک ماشين آلات و يا تجهيزات هيدروليکی يک شبکه کاملا وابسته بهم وکاملا بالانس است. قطعات هيدروليکی به گونه ای طراحی شده اند که بتوانند درکنار يکديگر کار کرده و کارايي مورد نياز را ايجاد نمايند، اگر چه هر روزه، فاکتورهای بسياری وارد عمل می شوند تا کارآيی و عملکرد اين سيستم ها را کاهش دهند.
صنعت امروز در طراحی و ساخت به سرعت به سمت ساخت سيستم های پيچيده با لقی های کمتر و فشارهای بالاتر پيش می رود. بنابراين سيستمهای جديد به مراتب بيشتر مستعد براي آلوده شدن هستند. اين مقاله فاکتورهای اصلی را که باعث عملکرد سيستم های هيدروليک توسط آلوده کننده ها می شود را شرح می دهد.

آلوده کننده ها چه هستند؟
آلوده کننده ها در سيستم هيدروليک مواد خارجی در سيستم هستند، موجوداتی که به سيستم تعلق ندارند. اين آلوده کننده ها به دو شکل وجود دارند:
آلوده کننده هايي به صورت ذرات ريز (ذره ای) و آلوده کننده های شيميايی.
آلوده کننده های ذره ای
اين نوع آلوده کننده ها معمولتر، قابل کنترل و قابل اندازه گيری هستند. ذراتی که می توانند در درون يا برون سيستم های هيدروليک بوجود آيند ذرات فلزی نتيجه سايش قطعاتی است که در داخل سيستم ايجاد می شود. گرد و غبار، شن و ... آلوده کننده هايی هستند که از خارج به سيستم ها هجوم می آورند. آلوده کننده ها سايش را سرعت بخشيده و با حرکت خود در داخل سيستم های هيدروليک مقدار آن را افزايش مي دهند.
سايش، فرسودگی و گرفتگیسه روشی هستند که آلوده کننده های ذره ای با ايجاد آنها باعث کاهش کارآيی و عملکرد سيستم های هيدروليک می شود.
سايش
ذرات ساينده فلزات را از قطعات هيدروليکی می سايند. فلزات سايش يافته توليد شده، افزايش يافته و به سمت قطعات ديگر سيستم هيدروليک برای ايجاد خرابی بيشترحرکت می کنند.

فرسودگی
تکرار بارهای با فشار بالا سبب میشود فلزات به صورت تراشه يا شکسته از قطعات هيدروليک جدا و سيستم را آلوده کنند. که اين عمل باعث فرسوده شدن سريعتر تجهيزات هيدروليکی می شود.
گرفتگی
ذرات کوچک روی صفحات فلزی تجمع می کنند و حرکت مايعات را کند می نمايند. نتيجه آن سرد شدن و گرفتگی قطعات و شيرآلات در نتيجه کاهش بازده سيستم است.

آلوده کننده های شيميايي
اين نوع آلوده کننده ها می توانند در درون يا برون سيستمهای هيدروليک ايجاد شوند آنها شامل گرما، آب و هوا هستند. اين آلوده کننده ها ترکيبات روغن را از بين برده، آلوده کننده های ديگری به صورت اکسيدها و اسيدها توليد مي نمايند.
تشخيص آلوده کننده ها
دو روش براي تشخيص ذرات يا آلوده کننده ها در روغنهای هيدروليک موجود است:
آناليز طيف سنجی (Spectrographic)
اين نوع آناليز المنتهای فلزی تشکيل شده در روغن را به صورت ذرات در ميليون (Parts per million) مشخص کرده و می شمرد.
شمارش ذرات (Particle ount)
روش شمارش ذرات می تواند هر نوع ذره ای را بشمرد، فلزی يا غير فلزی از سايز يک ميکرون تا 200 ميکرون. روش شمارش ذرات تعداد و حجم ذرات را گزارش می دهد. اين روش تعداد ذرات بزرگتر از يک سايز مشخص را نيز می تواند گزارش نمايد.

کدهای ISO
استاندارد ISO دولتی، ISO4406 ، يک کد فاکتور دو حرفی (Z/Y) برای بيان ميزان تميزی مايع را معين می کند. فاکتور اول (Y) تعداد ذرات بزرگتر از 5 ميکرون و دومين فاکتور (Z) براي مشخص نمودن ذرات بزرگتر از 15 ميکرون است.
5-15 ميکرون از اين جهت انتخاب شده است که متخصصين در اين رنج می توانند سرعت سايش و ميزان پتانسيل خرابی را مشخص نمايند.
اثرات آلوده کننده ها
آلوده کننده ها هنگامی که در سيستم بوجود می آيند کارآيی سيستم را کاهش می دهند، سايش قطعات را سرعت می بخشند، عملکرد را پايین می آورند، هزینه های تعميرات را بالا برده و منجر به کاهش عمر قطعات می شوند.

پيشگيری از آلودگی
سيستم های هيدروليک در شرايط زير در معرض آلودگی قرار می گيرند:
vدر هنگام ساخت و سوار کردن قطعات
vدر هنگام عملکرد و سرويسهای پيشگيرانه
vدر هنگام تعميرات
در هنگام ساخت
آلوده کننده ها می توانند در هنگام ساخت به سيستم های هيدروليک وارد شوند. سازنده های اين تجهيزات بايد تميز نگه داشتن اين سيستمها را هنگام نصب و جمع آوری قطعات هدف گذاری نمايند.
در هنگام عملکرد تجهيزات هيدروليکی
انواع گوناگونی از آلوده کننده ها در طول دوره عملکرد عملگرها می توانند به سيستم وارد شوند.
روشهای مهم جلوگيری از ورود اين آلودگيها به سيستم عبارتند از:
جلوگيری از نشتي ها
اگر روغن بتواند از سيستم خارج شود احتمال قوی وجود دارد که گرد و غبار بتواند به سيستم وارد شودبنابراين بازديدهاي روزانه و محکم کردن نشتی ها بسيار مهم است.
پر نگه داشتن تانکهای هيدروليک به ميزان مقتضی
ناکافی بودن ميزان روغن در تانک هيدروليک سبب ايجاد پديده کاويتاسيون در پمپها می شود که در نهايت منجر به خرابی پمپ و آلوده شدن سيستم سالم می گردد. کمبود روغن همچنين باعث بالا رفتن درجه حرارت روغن در نتيجه کاهش خواص آن می شود.
بازديد درجه حرارت سيستم هيدروليک
درجه حرارتهای بالا در سيستم هيدروليک روغن را رقيق نموده اکسيداسيون آن را افزايش داده سيلها را خراب کرده و شيلنگها را متورم می نمايد.
مشکلات مذکور منجر به خوردگی و ورود آلود کننده ها به سيستم میشود.
بنابراين بسيار با اهميت است که در صورتيکه سيستم مجهز به نمايشگر و يا سنسورهای نشان دهنده باشد درجه حرارت سيستم کنترل شود.
تنظيمات شيرهای هيدروليک
سيستم های هيدروليک معمولاً به صورت تحت فشار طراحی می شوند تنظيم کردن شير فشارشکن اين سيستم ها در تنظيمات پايين می تواند منجر به بالا رفتن درجه حرارت سيستم و در نتيجه سايش و ايجاد آلودگی شود. بنابراين تنظيمات اين نوع شيرها بايد متناسب با مشخصات تعيين شده سازنده باشد.


هنگام ذخيره کردن روغن، پرکردن سيستم و تعويض روغن
انتخاب صحيح روغن
روغنهای هيدروليک با کيفيت بالا حاوی افزودني هايي مانند افزودنی های ضد سايش و ضد کف ها هستندکه از ورود وتشکيل آلودگی ها جلوگيری می کنند.
بعنوان مثال مقدار بالاتر فلز روی (عامل ضد سايش) در اين روغنها ميزان سايش را پايين می آورد.
بنابراين انتخاب روغن مناسب و متناسب با توصيه سازنده بسيار مهم است.
تعويض روغن منظم و با زمانبندی مناسب
تعويض روغن مطابق دستورالعمل کارخانه سازنده بايد دنبال شود. ارزيابی و بررسی وضعيت روغن و ميزان آلوده کننده ها در داخل روغن می تواند در تخمين زمان مناسب تعويض روغن کمک کند.
استفاده از نوع صحيح فيلتر و تعويض منظم فيلترهای موجود در اين سيستمها بسيار با اهميت است.

در هنگام سرویس های عمومی:

آلوده کننده ها می توانند وارد سيستم هيدروليک شوند هرگاه که اين سيستم باز می شود چه در زمان تعويض فيلتر يا تعمير قطعات اصلی.
برای جلوگيری از آلودگی ابتدا بايد:
1-قطعات را با دقت باز کرده و خارج کنيد.
2-قطعات جديد را تا زماني که آماده برای نصب باشند با درپوش مناسب نگهداری کنيد.
3-گرد و غبار را از کولرهای روغن، تانکها و ساير قسمتها تميز کنيد.
4-هنگام باز کردن قطعات شيلنگها را درپوش گذاشته و بسته نگهداريد.
5-شيلنگها، تيوبها و لوله ها را قبل از نصب تميز کنيد.

چکیده
نگهداری سيستم هيدروليک از شناخت تجهيزات هيدروليکی سيستم شما آغاز می شود.
ماشين آلات امروزی توانايي مقاومت در برابر گرد و غبار و ساير آلوده کننده ها را در طول دوران کاری خود ندارند.
کنترل آلودگی ها از بسياری از مشکلاتی که امروزه در اين سيستمها مشاهده می شود جلوگيری می کند.

شبکه های توزیع

حفاظت شبکه های توزیع
تجهیزات سیستم قدرت معمولاً از قیمت بالایی برخوردار می باشند لذا ایمن کردن آنها در مقابل خطرات از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از این خطرات، خطرات ناشی از اتصال کوتاه می باشد که باعث ایجاد جریان بسیار بالایی، بالاتر از ظرفیت تجهیزات، می شود که در صورت قطع نشدن این جریان، صدمات زیادی به شبکه وارد می شود لذا برای محافظت شبکه در مقابل اتصال کوتاه نیاز به حفاظتهایی می باشد تا خطرات را حس کرده و دستور قطع را صادر کننده، و از صدمات جلوگیری شود. با قطع شدن جریان خطا می توان تا رفع شدن خطا مشترکین را از مسیری دیگر و با انجام عملیات مانور برق دار نمود. لذا انرژی توزیع نشده را نیز کاهش داد.
لذا آشنایی با تجهیزات حفاظتی و راهنمای حفاظت شبکه برای طراحان و بهره برداران شبکه اهمیت ویژه ای دارد. آشنایی با این روشها و تجهیزات حفاظتی بهره برداران را در جهت عیب یابی و کنترل عملکرد صحیح شبکه یاری می دهد در نتیجه امر شبکه بطور کامل حفاظت شده و در برابر خطااها از صدماتی چون پارگی سیم، ترانس سوختگی و سوختن کلید و .... مصون خواهد ماند

هارمونیک در شبکه های توزیع
امروزه تجهیز سیستمهای قدرت به تکنولوژی پیشرفته علی رغم توانائیها و سهولت در ارائه خدمات و .... موجبات مشکلاتی نیز خواهد شد. در این خصوص مقولات مختلفی مطرح گردیده است. که از جمله آن می توان به کیفیت توان اشاره نمود. که از جمله آن می توان به کیفیت توان اشاره نمود. یکی از مبانی مهم در این بحث مسأله هارمونیک است بطوریکه امروزه آلودگی هارمونیکی از ضمائم لاینفک شبکه های الکتریکی است. لذا شناخت هارمونیک و منابع آنها از اهمیت ویژه برخوردار است. ارزیابی هارمونیک شبکه متأثر از منابع تولید آن است. هارمونیکها از منابع مختلفی تولید میشود که از مهمترین آنها کنورترهای استاتیکی، ماشینهای چرخان و ..... می باشد. برای بهره برداران شبکه توزیع دانستن تأثیرات هارمونیک بر تجهیزات و رفتار شبکه و راههای محدود کردن و مقابله با هارمونیک اهمیت بسزایی دارد.

پیش بینی بار شبکه های توزیع
تأمین انرژی الکتریکی همواره یکی از نیازهای جوامع پیشرفته کنونی بوده است. با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در حال حاضر تقریباً اکثر فعالیتهای صنعتی با استفاده از این انرژی صورت می گیرد. با در نظر گرفتن رشد سریع صنعت، نیاز به تأمین این انرژی هر چه بیشتر احساس می گردد.
یکی از مسائلی که در این رابطه حتماً باید مدنظر قرار گیرد زمان بر بودن ساخت تأسیسات بزرگ تولید انرژی الکتریکی مانند سدها و نیروگاهها می باشد. همین امر لزوم پیش بینی بار در سالهای آینده و فراهم کردن مقدمات ساخت چنین نیروگاههایی را هر چه بیشتر مشخص می کند. بنابراین برای داشتن یک شبکه قابل اطمینان باید یک دید کلی از مصرف انرژی در سالهای آینده داشت و با توجه به آن برنامه ریزی ساخت و نصب تجهیزات گوناگون شبکه های تولید، انتقال و توزیع را انجام داد. در این راستا مسأله برآوردها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد که دقیق تر بودن آن به معنی استفاده بهتر از امکانات و جلوگیری از بهدررفتن آنها می باشد.

بازیابی بار در شبکه های توزیع
شبکه توزیع قطع برق می تواند بنا به دلایل بسیاری صورت گیرد که از آن جمله می توان به مواردی چون خطا، سیم پارگی، تیر شکستگی و .... اشاره نمود. در اکثر موارد می توان با قطع کلید در دو طرف خطا سایر مشترکین را برقدار نمود. در تعیین آرایش پس از بازیای بار پارامترهایی چون کاهش تلفات، افت ولتاژ مجاز و غیره اهمیت می یابد از جمله موارد بسیار مؤثر در پارامترهای تعیین کننده آرایش مذکور، تعیین نقاط مانور می باشد. نقاط مانور نقاطی هستند که از آن نقاط می توان برق رسانی به بارهای توزیع را انجام داد واضح است که هر چه این نقاط به بارها نزدیکتر باشند تلفات کمتر و یا اگر امکان برق دهی از چند جا وجود داشته باشد، قابلیت اطمینان توزیع بالاتری خواهیم داشت.
عمل بازیابی بار در شبکه های توزیع با توجه به نقاط مختلف شبکه که دارای ******یونر یا نقاط مانور می باشند انجام می شود اما اگر یک بازیابی بار بهینه از جهت تلف و قابلیت اطمینان بخواهیم، می بایست به کمک فرض خطا بطور متوالی در هر جای شبکه انجام گردد و محل قرار دادن ******یونر در شبکه را مشخص نمود.

افت ولتاژ و پخش بار در شبکه های توزیع
برق رسانی به مشترکین می بایست با کیفیت خوب و مطابق با استانداردهای توزیع باشد. از جمله محدودیتهای مطنقه برق توزیع جهت برق رسانی به مشترکین برق رسانی با ولتاژ در حد مجاز و بطور مطلوب می باشد. لذا اندازه گیری افت ولتاژ در طرحهای جدید و بدست آمدن ولتاژ مطلوب به مشترکین در بدترین حالات ممکن اهمیت ویژه ای دارد. چرا که در صورت ضعف و نوسان ولتاژ و یا اضافه ولتاژ، وسائل خانگی در معرض سوختگی قرار گرفته و امکان وارد آمدن خسارت وجود دارد. لذا در کلیه طرحها در یک شبکه توزیع و همچنین طراحی شبکه های توزیع محاسبات افت ولتاژ و پخش بار از پارامترهای کلیدی می باشد.
از دیگر مزایای محاسبات افت ولتاژ و پخش بار تعیین ظرفیت تجهیزات منصوبه در شبکه توزیع می باشد. چرا که با انجام پخش بار تمامی ولتاژهای شینها و جریانهای خطوط بدست می آیند و با توجه به مقادیر آنها تجهیزات طراحی می شوند.
روش بدست آوردن افت ولتاژ و پخش بار بستگی به نوع شبکه دارد و برای هر نوع، پخش بارهای خاصی وجود دارد لذا آشنایی با همگی آنها لازم می باشد. پخش بار دارای انواع متنوع می باشد که آشنایی با آنها در بررسی وضعیت شبکه و ارائه طرحهای جدید می تواند یاریگر بهره برداران و طراحان شبکه توزیع باشد.

اتوماسیون در شبکه های توزیع
اعمال سیستم اتوماسیون در شبکه های توزیع در یک دهه اخیر به یکی از چالشهای اساسی صنعت برق کشورهای پیشرفته تبدیل شده است. توسط این سیستم، امکان مدیریت بر شبکه های توزیع فراهم شده و در نتیجه برق با کیفیت مناسب به مشترکین تحویل داده می شود. طرحهای اتوماسیون، اهداف چون کاهش تلفات، فروش بیشتر انرژی توزیع نشده، کاهش هزینه کار نیروی انسانی، شناسائی استفاده کنندگان غیرمجاز برق، کشف سریع محل عیب و مانور از راه دور را دنبال می کند. ضرورت اجرای اتوماسیون در ایران با توجه به شرایط نامطلوب اکثر شبکه های توزیع، بیشتر و بیشتر احساس می گردد. البته قبل از پیاده سازی طرح اتوماسیون، عمل مکانیزاسیون و انجام اصلاح شبکه بمهراه تغییر سیاست های تعمیر و نگهداری اقدامی اساسی به شمار می رود، زیرا در راندمان عملکرد اتوماسیون نقش بسزایی ایفا می کند. علاوه بر مزایای فنی، اعمال این سیستم دارای سودآوری اقتصادی بوده که مجموعاً بستگی به انتخاب صحیح تابع عملکردی و اجزای تشکیل دهنده آن متناسب با معیارهای فنی و اقتصادی شبکه توزیع مورد آزمایش دارد. لذا در رابطه با شبکه توزیع ایران داشتن اطلاعات مرتبط با اتوماسیون و تجربیات سایر کشورها از اهمیت فراوانی برخوردار است. به عبارتی دیگر با استفاده از یک الگوی جامع در راستای محاسبات سود به هزینه، می توان توابع موجود را با در نظر گرفتن پارامترهای فنی و شرایط اقتصادی شبکه توزیع مورد نظر آزمایش و طرحی مطلوب انتخاب نمود.

ارزیابی و افزایش قابلیت اطمینان شبکه های توزیع
مفهوم قابلیت اطمینان در کلیه موارد وامور مهندسی کاربرد داشته و در ارتباط مستقیم با سود و ضرر می باشد. در شبکه های توزیع نیز همچون سایر مسائل مهندسی مفهوم قابلیت اطمینان وجود داشته و افزایش آن از اهمیت ویژه های برخوردار است.
افزایش قابلیت اطمینان در شبکه های توزیع مستلزم هزینه و ارزش گذاری مالی می باشد. مخصوصاً وقتی که بخواهیم قابلیت اطمینان بالایی را به 100% (کاملاً مطمئن) نزدیک کنیم. همانطور که می دانیم از دید مهندسی قابلیت اطمینان هیچگاه 100% نمی شود لذا می بایست بین افزایش قابلیت اطمینان و صرفه اقتصادی مصالحه ای صورت گیرد.
ارزيابي قابليت از اطمينان، وضعيت شبكه را از لحاظ نزدیک یا دور بودن به نقطه بحران قطعها مشخص می کند لذا زنگ هشداری در بررسی وضعیت شبکه می باشد. در نتیجه افزایش قابلیت اطمینان توجیح اقتصادی دارد.
شبکه های با قابلیت پایین دارای تعداد خاموشیها و قطعیهای زیادی بوده و در نتیجه این امر انرژی توزیع نشده یا فروخته نشده بالا می رود که این امر ضرر زیادی به شرکتهای توزیعی خواهد زد. از نتایج دیگر زیاد بودن تعداد قطعیها مشغول بودن نیروهای انسانی به اولویت ها جهت رفع خاموشیها بوده و زمان کمتری جهت سرویس تجهیزات باقی خواهد ماند بطوریکه در بعضی منطقه برق ها این زمان به صفر می رسد. با به تعویق افتادن سرویس تجهیزات، تجهیزات معیوب شده و آمار خاموشی بدلیل عیب های آنها بالا خواهد رفت تا اینکه به نقطه بحران برسیم. در نتیجه افرایش قابلیت اطمینان تضمینی جهت جلوگیری از رسیدن به نقطه بحران و بالا رفتن تعداد قطعیها و افزایش انرژی توزیع نشده می باشد.
اما در شبکه های توزیع مصرف کنندگانی نیز وجود دارند که پیوستگی برق دهی به آنها از اهمیت بالایی برخوردار است که از جمله آنها می توان به مراکز مهم سیاسی، تجاری و کارخانجات اشاره نمود، که برای آنها می بایست افزایش قابلیت اطمینان در شبکه توزیع قریب به 100% هر چند هزینه بر صورت گیرد. با توجه به توضیحات فوق برای همه شبکه های توزیع بالاخص شبکه های توزیع دارای مراکز سیاسی، تجاری، کارگاهها و کارخانجات و ...... هم ارزیابی و هم افزایش قابلیت اطمینان از اهمیت بالایی برخوردار است.

جابجائی ******یونر و نقاط مانور در شبکه های توزیع
شبکه های توزیع انرژی الکتریکی گسترده ترین بخش سیستم قدرت به شمار می روند. این شبکه ها واسط میان مصرف کننده و سیستم انتقال وتولید هستند و به سبب نزدیکی به مصرف کننده از حساسیت خاصی برخوردارند. بطوریکه بروز هر گونه اختلال در این شبکه می تواند مشترکین را با مخاطره روبرو کند و باعث قطع سرویس مصرف کنندگان شود. عمده ترین راه بهبود قابلیت اطمینان شبکه های توزیع نصب تجهیزات کلیدزنی همچون ******یونرها و کلیدهای مانور است. میزان موفقیت حاصل از انجام عملیات بازیابی بار در سطح شبکه های توزیع شدیداً به تعداد و مکان ******یونرها و نقاط مانور وابسته است. بنابراین با مکان یابی مناسب این تجهیزات در شبکه می توان کارآیی عملیات مانور بازیابی بار و در نتیجه سطح قابلیت اطمینان شبکه توزیع را بهبود بخشید. در روشهای ارائه شده برای جایابی این تجهیزات، ******یونرها با فرض معلوم بودن تعداد و مکان کلیدهای مانور جایابی شده اند یا بالعکس، مکان نقاط مانور با معلوم فرض نمودن وضعیت ******یونرها تعیین شده است. با توجه به این امر که مسأله تعیین مکان بهینه این دو تجهیز به هم وابسته است و پاسخ حاصل از مکان یابی یک نوع از این تجهیزات با تغییر تعداد و مکان تجهیز دیگر متفاوت می باشد لذا در طراحی شبکه توزیع جهت دستیابی به پاسخ بهینه، مسأله تعیین بهترین حالت نصب ******یونرها و نقاط مانور از نظر تعداد و مکان، می بایست تواماً حل شود. در ضمن هزینه های احداث کلیدها و خطوط، انرژی فروخته نشده و بهره برداری و نگهداری شبکه و نیز اهمیت بارها باید در نظر گرفته شود.

بازآرایی شبکه های توزیع
مطالعات نشان می دهد که بخش قابل توجهی از تلفات کل سیستم برق رسانی مربوط به شبکه توزیع است بطوریکه حدود 12 درصد مجموع کل توان تولیدی بصورت تلفات اهمی در خطوط توزیع هدر می رود. این مسأله باعث گردیده که توجه کارشناسان به بهینه سازی و کاهش تلفات سیستم توزیع معطوف گردد. روشهای متعددی برای کاهش تلفات در سیستم توزیع وجود دارد. بسیاری از روشها نیاز دارند که وسائل جدیدی در سیستم نصب و راه اندازی گردد و این تجهیزات اضافه علاوه بر اینکه بار مالی برای شرکتها دارد (که گاهی ممکن است هزینه ها از مزایای احتماعی بیشتر شود) ممکن است خطاهای جدیدی را در شبکه باعث گردند که سرویس دهی به مشترکین را مختل گرداند. روش تجدید آرایش نیازی به نصب و راه اندازی وسائل جدید در شبکه ندارد و با همان وسائل و کلیدهای موجود به صورتی ساده و کم هزینه تلفات را کاهش میدهد.
معمولاً در هر شبکه توزیع تعدادی کلید حالت عادی باز و تعدادی کلید حالت عادی بسته وجود دارد با بستن بعضی از کلیدهای حالت عادی باز و باز کردن همان تعداد کلید حالت عادی بسته، می توان مسیر پخش توان در شبکه توزیع را به گونه ای تغییر داد که تلفات سیستم کاهش یابد. شبکه های توزیع همواره بصورت شعاعی بهره برداری میشوند. تجدید آرایش باید به گونه ای باشد که ساختار شعاعی شبکه توزیع حفظ گردد.
از آنجا که نحوه پخش توان در سیستم توزیع بصورت لحظه ای متغییر می کند، نمی توان انتظار داشت که یک ساختار ثابت در تمامی زمانها تلفات را کاهش دهد طبیعت متغیر بارها در سیستم قدرت، بکارگیری روشهای کاهش تلفات دینامیک را اجتناب ناپذیر می نماید و در نتیجه تجدید آرایش با نصب کلیدهای قابل کنترل از راه دور ارزش بیشتری می یابد این امر مستلزم پیش بینی بار در مطالعات علمی و مدل کردن دقیق بار با توجه به طبیعت نامنظم آنها و یا ملاحظه ای بار در کنترل دستی می باشد.

جايابی بهینه پست در شبکه های توزیع و فوق توزیع
بیشترین سهم از تلفات سیستم انتقال توان الکتریکی به تلفات شبکه های توزیع برمیگردد لذا بررسی عوامل تلفات در شبکه های توزیع و ارائه راه حل جهت کاهش تلفات ضروری به بین مکان صحیح پستها نقش بسیار مهمی در تلفات تلفات دارد. جایابی بهینه پستها نه تنها باعث کاهش چشم گیر تلفات شبکه توزیع می شود بلکه قابلیت اطمینان شبکه را نیز می تواند بالا ببرد. قابلیت اطمینان در شبکه های توزیع به عوامل زیادی بستگی دارد که با دخالت دادن این مقوله در جایابی پستها، ارزش جایابی را بالاتر برده و جایابی را بهینه تر خواهد کرد. در شبکه های توزیع بدلیل کوچک بودن پستها، پستها قابل جا به جا بوده و می توان جایابی پستها را هر چند وقت یکبار انجام داده و تلفات را در کمینه نگاه داشت در این مورد مقوله هایی چون قیمت راه اندازی، انرژی توزیع نشده ، مقدار کاهش تلفات در یک بازه معین زمانی و ..... اهمیت می یابد ولی در شبکه های فوق توزیع بدلیل حجیم بودن پستها، پستها به راحتی قابل جا به جا شدن نمی باشد. به همین دلیل با رشد یا تغییر بار در شبکه های فوق توزیع دو راه داریم که عبارتنداز توسعه پستهای موجود یا احداث پستهای جدید.

ميکروپروسسور چيست

ميکروپروسسور چيست؟ بعضی ها ممکن است پاسخ دهند: يک کامپيوتر بسيار کوچک.گروهی يک کامپيوتر شخصی روميزی و باز گروهی ديگر بگويند:کامپيوتری بر روی يک تراشه.
وازه ميکروپروسسور در صنعت نيمه هادی توسط شرکت Intel ابداع شد.آنها اين واژه را برای توصيف يک مدار مجتمع ماشين حساب گونه ی چهار بيتی که تازه طرح کرده بودند به کار بردند.
امروزه ميکروپروسسور به آی سی هايی گفته می شود که اساس يک ميکرو کامپيوتر را تشکيل می دهند.مثلا کامپيوتر شخصی IBM بر اساس ميکروپروسسور Intel 8088 ؛اپل مکينتاش (Apple Macintosh)بر اساس موتورولا Motorola 68000 ساخته شده اند.
بعضی سازندگان به کار بردن چند ميکرو پروسسور در يک کامپيوتر را مفيد تشخيص داده اند.يکی از اين ميکرو پروسسورها برای کنترل صفحه کليد؛دومی برای پرداختن به عمليات ورودی/خروجی؛سومی برای کنترل وسايل ذخيره سازی انبوه (ديسک گردانها) وچهارمی به عنوان پروسسور اصلی سيستم می توانند به کار روند.
اين تکنيک پردازش توزيع شده Distributed Processing نام دارد. بعضی تراشه ههی ميکرو پروسسور مدعی اند که خود به تنهايی يک ميکروکامپيوتر يک-تراشه ای هستند.زايلوگ ۸۰-Zشامل واحد پردازنده مرکزی CPU يک حافظه از پيش برنامه ريزی شده حاوی نرم افزار سيستم عامل؛حافظه چرکنويس Scratch Pad برای ذخيره سازی موقت نتايج؛مدار منطقی برای ارتباط با پايانه کامپيوترو سه دريچه ورودی خروجی برای کاربردهای کنترل سخت افزار است.
با وجود پيشرفتهای تکنولوژی نيمه هادی و ميکروپروسسورها ساختار اصلی کامپيوتر ديجيتال در ۳۵ سال گذشته بدون تغيير مانده است.اين ساختار معروف مدل (فون نيومن) از کامپيوتر با برنامه ذخيره شده است.
[IMG]http://rds.yahoo.com/S=96062883/K=microprocessor/v=2/SID=w/l=IVI/SIG=11s6lthon/*-http%3A//www.wattscda.ca/Es/images/BES-microprocessor.jpg[/IMG]
مدل برنامه نويسی يک ميکروپروسسور سازمان داخلی پروسسور را نشان می دهد.عناصر نوعی موجود در آن:مدل انباره(انباره:رجيست داده در CPU )؛رجيسترهای همه منظوره(رجيستر:يک مجموعه فيلیپ فلاپ دارای خط ساعت مشترک که برای ذخيره کردن چند بيت به کار ميروند.)؛رجيستر پرچم(پرچم:فيلیپ فلاپهای داخل ميکروپروسسور که با توجه به آخرين دستور انجام شده Set يا Reset می شوند.)؛رجيستر اشاره گر پشته(SP) (پشته:فضايی از RAM که به صورت ورودی آخر ـخروجی اول (LIFO) که برای ذخيره موقت داده به کار می رود.عمل ذخيره با دستورهای PUSH و POP صورت می گيرد.)؛رجيستر شمارنده برنامه (PC) و رجيسترهای شاخص هستند.
مجموعه دستورالعملهای يک ميکروپروسسور ليست تمام فرمانهايی است که CPU ميتواند تشخيص دهد و اجرا کند. برای يادگيری مجموعه دستورالعملهای يک ميکروپروسسور بهتر است که دستورها را به گروههای مختلف طبقه بندی کنيم.برای ۸۰۸۵ و ۸۰۸۰ و ۸۰-Z گروههای انتقال داده؛رياضی؛منطقی و چرخشی؛شاخه ای؛پشته؛کنترل ماشين؛تبادل؛انتقال بلوکی و جستجو و عمل بر روی بيتها را داريم.در حالت کلی هر دستور ميکروپروسسور چند مود آدرس دهی متفاوت دارد؛۸۰۸۰و۸۰۸۵ چهار و ۸۰-Z شش مود آدرس دهی دارد.
يک برنامه ميکروپروسسور بايد خوب سازماندهی شود. در برنامه بايد اين ستونها در نظر گرفته شود:آدرس:کد منتج (کد منتج:شکل دودويی يک برنامه کامپيوتری که آماده ی اجرا است.)؛بر چسب؛آپ کد (آپ کد:اسم مختصر يک دستور کامپيوتری که نوع عملی که بايد انجام شود را مشخص می کند.)؛عملوند وتوضيح.

برای عيب يابی بخش های سخت افزاری ميکروپروسسور ابزارهايی وجود دارد: مولتی متر؛پروپ لاجيکی؛اسيلوسکوپ؛تحليلگر امضا و تحليلگر منطقی از اين ابزارها هستند.
تحليلگر لاجيکی پيچيده ترين ابزار عيب يابی است ولی برای استفاده موثر از آن هم بايد سيستم تحت بررسی را خوب بشناسيم وهم خود تحليلگر را.
اينتل با ۸۰۸۶ ميکروپروسسورهای ۸ بيتی ۸۰۸۰ و ۸۰۸۵ را پشت سر گذاشت راه را برای ميکروپروسسورهای قدرتمند ۸۰۲۸۶ و ۳۲ بيتی ۸۰۳۸۶ و ۸۰۴۸۶ باز کرد.
۸۰۸۶ و ۸۰۸۸ از لحاظ داخلی به صورت دو پروسسور سازمان دهی شده اند.اين دو را واحد اجرا (EU) و واحد اتصال باس (BIU) می نامند.
۸۰۸۶ دارای يک باس ۸ بيتی است و تنها می تواند به صورت بايتی با حافظه در تماس باشد. ۸۰۸۶ با خانواده ی ميکروپروسسورهای ۱۶ و ۳۲ بيتی ۸۰۲۸۶ و ۸۰۳۸۶ و ۸۰ ۴۸۶ سازگاری رو به بالا دارد.
سيستمهای عامل PC-DOS و MS-DOS تنها بر روی کامپيوترهای براساس ۸۰۸۶ اجرا می شوند.

جوشکاری زیر آب

جوشکاری زیر آب

به گزارش پايگاه اطلاع رساني SMEIR جناب مهندس ياشار جوادی طي دفاع از پروژه فوق ليسانس خود در زمينه جوشکاري زير آب گفت: جوشکاري زير آب از زمان جنگ جهاني دوم هنگامي که کشتي هاي خسارت ديده بايد سريعاً در آب تعمير مي شدند به وجود آمد. بيرون آوردن کشتي براي تعمير کردن آن، هم اکنون هم بسيار هزينه بر است و صرفه اقتصادي ندارد.
شايد بسياري از مردم جوشکاري زير آب را بسيار عجيب مي پندارند چون ماهيت آن را از آتش مي دانند. ولي جوشکاري ماهيت قوس الکتريکي دارد و روشن شدن آن زير آب کار عجيبي نيست. براي جوشکاري در خشکي، هوا يونيزاسيون مي شود و در آب، بخار آب يونيزاسيون مي شود.
جوشکاري زير آب به دو صورت انجام مي شود: جوشکاري خشک و مرطوب. اثرات منفي جوشکاري مرطوب عبارتنداز ترک خوردگي هيدروژني، افت شديد دما که باعث تغييرات ساختاري و متالورژيکي مي شود و همچنين اکسيژن با عناصر آلياژي ترکيب مي شود و اکسيد اين آلياژها در آب حل مي شوند.
جوشکاري خشک در يک اتاقک در داخل آب انجام مي گيرد و داخل اتاقک هواي فشرده وجود دارد که فشار داخل و خارج اتاقک را بالانس مي کند. اتاقک ها را دو تکه مي سازند و داخل آب، و روي قطعه مورد نظر دو تکه را به هم وصل مي کنند. يک لوله رابط بين کشتي و اتاقک است و وسايل مورد نياز را به وسيله اين لوله به اتاقک مي فرستند. اين روش براي اولين بار در آمريکا انجام گرفت اما چون بسيار پرهزينه و وقت گير است دانشمندان سعي مي کنند مشکلات جوشکاري مرطوب را حل کنند چون سريعتر و ارزانتر است.
وسايل ايمني همان وسايل ايمني جوشکاري روي خشکي است بعلاوه وسايل غواصي.
وي در پايان گفت : جوشکاري زير آب با صنعت نفت و گاز کشورمان گره خورده است و کشور ما نيز داراي منابع عظيم نفت و گاز است درنتيجه تحقيق در اين زمينه براي ما يک ضرورت محسوب مي شود ولي ما در جوشکاري مرطوب هنوز اول راه هستيم.
840318 B-1

 

 

 

 

 

لیزر تراکینگ چیست؟
اين نوع دستگاه يكي از ابزارهاي جديد اندازه گيري است كه بر اساس قابليت منحصر به فرد ليزر(همدوس بودن و حفظ همگرايي تا فواصل طولاني)، طراحي و انواعي از آن نيز به بازار آمده اند. اين دستگاه ها عمدتاً براي اندازه گيري قطعات بزرگ و مخصوصاً هنگام Set Up كردن يا تنظيم موقعيت آنها هنگام مونتاژ مورد استفاده قرار مي گيرند. به اين صورت كه يك كله گي ليزر (عموماً ليزر نئون) در موقعيتي ثابت تنظيم شده و يك رفلكتور كه انعكاس دهنده نور ليزر به كله گي مي باشد بر روي قسمت هاي مختلف قطعه مورد نظر قرار داده شده و موقعيت سه بعدي آنها نسبت به كله گي ليزر با دقت بالا اندازه گيري مي شود. با محاسبات نرم افزاري كه عمدتاً اين دستگاه ها مجهز به آن هستند موقعيت نسبي بخش هاي مختلف يك مجموعه بزرگ قابل اندازه گيري خواهد بود.

ساخت و توليد قطعات سوپر آلياژی
گزارشي از وضعيت كشور در زمينه ساخت و توليد قطعات سوپرآلياژي (دکتر عسگري)

قطعات سوپرآلياژي کاربردهاي متنوع و وسيعي در صنايع مختلف از جمله ايمپلنت­ها، صنايع زيردريايي، هوافضا و غيره دارند، اما كاربرد عمدة سوپر آلياژها، در پره­هاي توربين­هاي گازي است. اين توربين­ها در سه وزارت­خانة دفاع، نفت و نيرو داراي اهميت فوق­العاده­اي مي­­­­­­باشند. ساخت پره­هاي اين توربين­ها نياز به توانايي بالايي از لحاظ تكنولوژي دارد. دکتر سيروس عسگري، عضو هيأت علمي دانشکدة مهندسي و علم مواد دانشگاه صنعتي شريف در گفتگوي با شبكه تحليلگران تكنولوژي ايران (ايتان) دربارة توليد قطعات سوپرآلياژي و وضعيت كنوني كشور در اين زمينه مطالبي را بيان كرد که خلاصه­اي از آن، در زير آورده شده است:

روش­هاي توليد

قطعات سوپرآلياژي، به دو روش عمده توليد مي­شوند:

الف) روش ريخته­گري دقيق: اين روش، عمدتاً براي توليد پره­هاي ثابت و متحرک توربين استفاده مي­شود. به اين دسته از محصولات، "قطعات سوپرآلياژي ريختگي" (Cast Super alloy) مي­گويند.

ب) روش شکل­دهي: اين روش، شامل فرآيندهايي چون فورج و نورد است و محصولات آن از قبيل ديسک، ورق، ميلگرد، لوله و مفتول مي­باشد. به اين گروه از محصولات، "قطعات سوپرآلياژي کارپذير" (Wrought Super alloy) گفته مي­شود.

در روش ريخته­گري، مهم­ترين تجهيزات مورد نياز يک کورة تحت خلاء است، ولي در مورد روش شکل­دهي، معمولاً تجهيزات پيچيده­تر است. البته در حال حاضر امکانات وسيع شکل­دهي در سطح کشور وجود دارد و مشکل اصلي در اين بخش، ضعف در دانش فني است.

توليد قطعات سوپرآلياژي به روش ريخته­گري

براي توليد يک قطعة سوپرآلياژي به روش ريخته­گري به­خصوص پرة توربين که مهم­ترين قطعه سوپرآلياژي است، چهار مرحله بايد انجام شود:

1-
مهندسي معکوس (جهت تهية نقشه و مشخصات فني)

2-
ساخت قالب و ريخته­گري دقيق

3-
ماشين­کاري قطعات ريخته­شده

4-
پوشش­دهي

اين چهار مرحله براي توليد پره، به خصوص "پره­هاي متحرک" رديف اول و دوم بايد انجام شوند. البته "پره­هاي ثابت" ممکن است بخش پوشش­دهي را نداشته باشند. همچنين پره­هاي متحرک در رديف­هاي سوم و بالاتر در بعضي موتورها ممکن است از طريق فرايند فورجينگ توليد شده و پوشش نداشته باشند. همچنين براي ايجاد هر صنعت، سه عامل تجهيزات، نيروي انساني ماهر و دانش فني، لازم است كه با توجه به اين سه عامل، مي­توان به بررسي وضعيت کشور در مورد مراحل چهارگانة فوق و نيز مشکلات آنها پرداخت:

1-
مهندسي معکوس

در اينجا منظور از مهندسي معکوس فرايندي است که در آن از تعدادي نمونه موجود، مشخصات فني و نقشه­هاي مورد نياز براي توليد و ساخت نمونه­هاي مشابه بدست آيد.

اين فرايند شامل اندازه­گيري­هاي ابعادي به وسيله CMM و دستگاه­هاي مخصوص ديگر و سپس تهية نقشه مي­باشد. تجهيزات لازم، تقريباً در کشور موجود بوده و CMM و نرم­افزارهاي مورد نياز نيز موجود است. نياز اصلي به نيروي انساني متخصصي است که توانايي Surface modeling با دقت کافي را داشته باشد.

مشکلي که در توليد پره­هاي توربين وجود دارد، اين است که پره، محصول نهايي نيست بلکه محصول نهايي "توربين" است و پره­ها بايد طوري دقيق ساخته شوند، تا وقتي تعداد زيادي پره در توربين نصب مي­شوند شرايط لازم را ايجاد نمايند. ممکن است قطعه توليد شده چيزي شبيه به پره اصلي باشد، اما رعايت تلرانس­هاي مجاز، بالاخص در نقاط حساس پره، نيازمند تجربه کافي است. تلرانس­هاي قسمت­هاي مختلف پره بالاخص در نقاط حساس بر توان خروجي موتور بويژه در موتورهاي هوايي تا‌ثير تعيين­کننده­اي دارد.

براي حل اين مشکلات و تربيت نيروهاي ماهر، بايد انتقال دانش فني لازم انجام شود و اين دانش فني بايد از شرکت­هايي انتقال يابد که داراي اعتبار بين­المللي در اين زمينه هستند. معمولاً شرکت­هايي توانايي اين کار را دارند که از اطلاعات OEM بهره­مند ­باشند؛ يعني با طراحي موتور آشنا بوده و تلرانس­ها را بدانند، حساسيت­ها را بشناسند و با پارامترهايي که بايد از نظر ابعادي کنترل شوند، آشنايي داشته باشند.(رجوع شود به: نقد و بررسي روش انتقال تکنولوژي پره‌هاي توربين)

با توجه به مطالب بالا شايد اين تصور پيش آيد که بحث مهندسي معکوس منتفي است، چون نيازمند دانش طراحي و ساخت توربين است. اما بايد توجه کرد که در قطعات با حساسيت كم و نيز توربين­هايي که قدرت پاييني دارند، براحتي مي­توان مهندسي معکوس را پياده كرد. براي قطعات بزرگ و حساس و به­خصوص پره­هاي هوايي اين نکات قابل چشم­پوشي نيست و بايد با شرکتي که توان کافي را دارا باشد، همکاري شود. فعاليتي که در اين بخش در کشور انجام شده روي پره­هاي کوچک و ساده بوده که در آنها حفره­هاي خنک­کننده وجود ندارد.

2-
ريخته­گري دقيق

در ريخته­گري دقيق، ابتدا قالب موم ساخته­شده و سپس قطعات از جنس تزريق شده و پس از مونتاژ روي خوشه مومي پوسته سراميک ايجاد مي­شود. در مرحله بعد موم تبخير شده و پوستة سراميكي به­عنوان قالب عمل كرده و ريخته­گري انجام مي­گردد.

براي ساخت قطعات کوچک، دو کورة دوچمبره (Double chamber vim) موجود است. اما براي ساخت قطعات بزرگتر نياز به کوره­هايي با ظرفيت بالاتر است. در حال حاضر براي ظرفيت­هاي بالا، در داخل كشور فقط دستگاه تک­چمبره وجود دارد که معمولاً براي توليد شمش به صورت نيمه­صنعتي بکار مي­رود. تاکنون چند قطعه به­صورت آزمايشگاهي ريخته­گري شده است. در اين راستا چند بازديد انجام شده و امکاناتي نيز وارد شده است ولي اين امکانات جهت توليد انبوه جوابگو نيست.

موضوع حايز اهميت ديگر اين است که در فرايند ريخته­گري پارامترهاي بسياري از جمله پارامترهاي محيطي مثل رطوبت، دما و غيره دخيل است که تجهيزات خاصي را جهت كنترل نياز دارد. در شرکت­هاي معتبر اين پارامترها از طريق سيستم کنترل مرکزي تنظيم مي­شوند که بايد روي اين موارد کار شود. از نظر دانش فني قلب فرايند ريخته­گري ساخت قالب سراميکي بويژه براي پره­هاي نازک و ماهيچه­خور است.

از نظر نيروي انساني، در اين 10 سال خوب عمل شده است اما از نظر دانش فني بايد روي قطعات مورد نظر با دقت کار شود، چون توليد قطعات به اين روش دشواري خاص خود را دارد.

البته براي توليد قطعات ساده و با ضخامت­هاي زياد (توربين­هاي قديمي و صنعتي) که از نظر تلرانس­هاي ابعادي حساسيت کمتري دارند، مشکل چنداني وجود ندارد. اما در مورد قطعات نازك و قطعات ماهيچه­خور و سوراخ­دار پيچيدگي­ها و حساسيت­هاي خاص وجود دارد. از آنجا که در ريخته­گري دقيق، دانش پاية آن موجود است، در بحث دانش فني بايد بيشتر به نکات پيچيده و ظريف توجه شود. يعني بعد از اين بايد براي کسب دانش فني قطعات نازک، قطعات پيچيده و قطعات بزرگ داراي حساسيت بيشتر، تلاش شود. قطعات پس از ريخته­گري معمولاً بايد تحت عمليات HIP قرار گيرند. به دليل عدم وجود تجهيزات مورد نياز در حال حاضر قطعات ريختگي در خارج از کشور HIP مي­شوند.

3-
ماشين‌كاري

قطعات سوپرآلياژي بعد از ريخته­گري بايد ماشين­کاري شوند که نقشه­ها و دستورالعمل­هاي لازم از طريق مهندسي معکوس آماده مي­شود. ماشين‌كاري سوپرآلياژها صنعت مربوط به خود را دارد. سوپرآلياژها و به­خصوص آنهايي كه ريخته­گري مي‌شوند، بسيار سخت و محكم مي­باشند. در 10 سال گذشته براي تراشكاري‌هاي ساده، تجهيزات خوبي خريداري شده است و دانش فني آن در حال تکميل و توسعه مي‌باشد و تقريباً در تراشكاري پرة ريخته شده، مشكلي وجود ندارد.

اما تكنولوژي بعدي مورد نياز در اين قسمت، تکنولوژي سوراخكاري پره­ها به روش الکتروشيميايي جهت ايجاد سوراخ­هاي خنک­کننده هوا روي پره­ها مي‌باشد. در اين بخش فعلاً دانش فني و تجهيزات لازم موجود نيست و وزارت نيرو در حال وارد كردن تكنولوژي آن است. در حال حاضر شركت‌هاي داخلي براي سوراخكاري قطعات، آنها را به خارج از كشور ارسال مي‌كنند.

4-
پوشش‌دهي

براي پوشش‌دهي در كشور، دو مركز خوب موجود است. يك مركز در "صها" است كه پوشش‌دهي پره‌هاي هوايي را انجام مي‌دهد و با استانداردهاي 30 سال پيش كار مي‌كند. مشكل اين مركز، قطع ارتباط با صنعت مادر خود و عدم به­روزكردن استانداردهاي خود است. مركزي نيز در کرج وجود دارد که روي پوشش­دهي پره‌هاي صنعتي وزارت نيرو مشغول فعاليت است.

مطلب قابل توجه در اينجا، حرکت به سمت پوشش‌هاي جديد است. در حال حاضر قطعاتي در داخل کشور وجود دارند که با "پلاسما اسپري" تحت خلاء، پوشش داده مي‌شوند. هرچند که تجهيزات آن قبلاً خريداري شده است، ولي به طور متمرکز روي آن کاري صورت نگرفته است، لذا برنامه­ريزي در اين زمينه نيز ضروري است.

وضعيت كنوني كشور در رابطه با توليد توربين گازي

اقداماتي توسط وزارت­خانه­هاي نيرو و نفت، جهت تمركز توليد توربين در حال انجام است. يكي از مشكلات مهم در بحث ساخت و تعمير توربين­ها، تنوع آنها مي­باشد كه در نتيجه توجيه اقتصادي از بين مي­رود. بنابراين در اين وزارت خانه­ها تصميم گرفته شد كه تنوع، پايين آورده شود و انتقال دانش روي موتور­هاي خاصي انجام گيرد.

در اين رابطه وزارت نيرو براي توليد 30 عدد توربين گازي "زيمنس" که با استفاده از شرکت­هاي داخلي ساخته خواهد شد، قراردادي با شرکت Ansaldo ايتاليا منعقد کرده است كه در اين راستا شرکت "توگا" تأسيس شده است. در اين قرارداد، تکنولوژي تمامي بخش­هاي توربين بجز پره­هاي آن انتقال داده مي­شود و اخيراً براي توليد پره­هاي اين توربين­ها با شرکت­هاي Non-OEM ارتباط برقرار شده است.

وزارت نفت نيز قراردادي با "Alstom" جهت ساخت 50 دستگاه توربين، براي انتقال دانش فني به داخل کشور منعقد کرده است که البته در اينجا نيز پره­ها جزء قرارداد نيست.

در بخش هوايي اطلاعات دقيقي در مورد برنامه کلان ساخت موتورهاي توربين گازي در دسترس نيست. اما رشد صنعت پره­هاي هوايي در کشور نياز مبرم به برنامه­ريزي کلان و تعيين اهداف درازمدت در اين زمينه دارد.

تحليل مرتبط:

توليد شمش­هاي سوپرآلياژ، ضرورتي استراتژيك, كه در آينده اقتصادي نيز خواهد شد

 

 

 

 

فرسايش در ابزارهاي برشی
از جمله مهمترين مسائلي كه در زمينه ماشينكاري با آن روبرو هستيم، مسأله عمر ابزار و عوامل تأثير گذار بر روي آن است. لذا در اين مقاله سعي بر اين است كه بتوانيم تعريف درست و مشخصي از عمر ابزار و عوامل تأثير گذار بر روي آن داشته باشيم و علاوه بر آن در مورد مهمترين عواملي كه تأثير بسزايي در عمر ابزار دارند، بحث مي شود.
عمر ابزار به عوامل گوناگوني وابسته است .
1.
درجه حرارت(محيط و ابزار)
2.
هندسه ابزار برنده
3.
مايع خنك كننده
4.
جنس قطعه كار از لحاظ تركيب شيميايي
5.
جنس خود ابزار
6.
پارامترهاي ماشينكاري (سرعت برشي، عمق براده برداري، سرعت پيشروي و...)
7.
ارتعاش دستگاه
8.
معيار شكست ابزار
كه از اين ميان معيار شكست ابزار مهمترين عامل تأثير گذار بر عمر ابزار به شمار مي آيد.
معيار شكست ابزار Tool Life Criterion يك مقدار از قبل تعيين شده(بر اساس كيفيت و دقت برده برداري و ...) براي فرسايش و خوردگي ابزار يا رخ دادن يك پديده(مانند ترك و شكست) را گويند.
عمرابزار نيز از روي همين معيار شكست تعريف مي شود: زمان مورد نياز براي رسيدن به معيار شكست.
انواع معيارهاي شكست
1.
معيار شكست مستقيم: كه با خود ابزار برنده سر و كار دارد.
2.
معيار شكست غير مستقيم: كه با عوامل فرسوده شدن ابزار سر و كار دارد.
انواع معيار شكست مستقيم
الف-Chiping : جدا شدن براده از ابزار برنده را گويند.
ب- Fine Cracks: ترك خوردن ابزار برنده را گويند.
ج- Crater Wear , Wear Land : كه دو نوع فرسايش مستقيم و بسيار حائز اهميت در ابزار به شمار مي آيند.
انواع معيار شكست غير مستقيم
الف- نيروهاي براده برداري: با قرار دادن حد مشخصي براي اين نيروها (بر اساس كيفيت سطح و دقت كاري لازم) و اندازه گيري اين نيروها بر روي ابزار برشي، مي توان معيار شكست و عمر ابزار را تعيين كرد.
اين مسأله بخصوص در دستگاه هاي اتوماتيك (CNC) كاربرد فراواني دارد زيار با اندازه گيري اين نيروها و زمان رسيدن به حد مشخصي (كه قبلاً توضيح داده شد) مي توان معيار شكست و عمر ابزار را به راحتي تخمين زد.
ب- كيفيت سطح
ج- دقت ابعادي قطعه كار: كه اين موضوع نيز در دستگاه هاي CNC اهميت فراواني دارد.
از عوامل گفته شده در بالا، مهمترين آنها كه تأثير بسزايي در عمر ابزار دارد و به طور مستقيم با خود ابزار سر و كار دارد، دو نوع فرسايش اساسي در ابزار به نام Crater Wear Land است كه در ادامه اين مقاله سعي بر شناسايي و راه حلهاي جلوگيري از اين دو فرسايش شده است.
Wear Land:
اين نوع فرسايش ابتدا در سطح هاي آزاد ابزار برشي به وجود مي آيد كه با گذشت زمان، ناحيه وسيعي از نوك ابزار را در بر مي گيرد و با افزايش خوردگي و فرسايش ابزار و اصطكاك بين قطعه كار و نوك ابزار و به دنبال آن سوختگي نوك ابزار، نوك ابزار ترك برداشته و مي شكند.
Wear land
خود به دو نوع تقسيم مي شود:
1. wear land
يكنواخت
2. wear land
غير يكنواخت
هر يك از اين دو نوع wear land در شكل(1) نشان داده شده اند.
يك wear land كه در عمق به صورت يكنواخت و بدون شيارهاي عميق است نشان مي دهد كه براده هايي كه باعث به وجود آمدن آن شده اند نازك هستند.
wear land
يكنواخت حالت خوب و ايده آلي براي ابزار برشي محسوب مي شود و معمولاً ابزارهايي كه مواد با سختي كم را ماشينكاري مي كنند اين نوع فرسايش در آنها بوجود مي آيد.
بيشتر اوقات يك wear land يكنواخت زماني نمايان ميشود كه ابزار، داراي برشي پيوسته با عمق براده برداري كم مي باشد.

wear land
غير يكنواخت نشانه اي از براده برداري غير پيوسته مي باشد و معمولاً در ابزارهايي كه مواد با سختي بالا را براده برداري مي كنند به وجود مي آيد. اين نوع فرسايش حاصل براده برداري با عمق زياد و سرعت برشي زياد مي باشد. حال به اين بحث مي پردازيم كه عمق مجاز براي يك wear land كه معيار شكست و در نتيجه عمر ابزار را تعيين مي كند تا چه مقداري مي تواند باشد و اين عمق چگونه اندازه گيري مي شود.
مباحث ارائه شده در اين مقاله حاصل مطالعات و تحقيقات Mr. Leo J.St. Clair در يكي از كارگاه هاي ماشينكاري واقع در ايالات متحده آمريكا مي باشد.
مطالعات انجام شده در زمينه سرعت سوختن نسوك ابزار نشان مي دهد مواد مختلف كه ماشينكاري مي شوند داراي نتيجه يكساني نيستند و سرعت سوختن نوك ابزار با يك سرعت يكنواختي انجام مي شود كه به صورت تصاعدي مي باشد. مقدار سوختن نوك ابزار بوسيله عمق weae land در كنار و آخر سطح آزاد ابزار اندازه گيري مي شود.
قطعات ماشينكاري شده در اين تحقيق، قطعات چدني مي باشد. ابزار برشي H.S.S (و ديگر ابزارهاي برشي نظير carbide) با عمق پيشروي in 02/0 ، ميانگين عمق برشي in و سرعت fmp 150 است.
تعداد قطعات ماشينكاري شده بر حسب هر in 01/0 عمق فرسايش در جدول(1) و شكل(2) نشان داده شده است. ابزار به طور كامل بعد از ماشينكاري 330 قطعه به طور كامل بعد شكسته مي شود كه معادل عمق wear land در اين زمان حدوداً in 06/0 است.
جدول(1) نشان مي دهد كه افزايش سرعت فرسايش بعد از اين كه عمق wear land از in 03/0تجاوز كرد، اتفاق مي افتد كه سرعت فرسايش از اين زمان به بعد تا 7 برابر سريع تر از سرعت فرسايش با عمق in 01/0 است.
ابزار حدوداً 75% عمر خود را قبل از مرحله اي كه عمق فرسايش به in 03/0 برسد، انجام مي دهد و مابقي عمر خود را يعني 25% باقيمانده را بعد از مرحله اي كه عمق فرسايش به in 03/0 مي رسد، انجام مي دهد. اين عمل مرزي را به وجود مي آورد. كه به طور قطع، غير اقتصادي است يعني مرزي به وجود مي آيد كه سرعت رسيدن به شكست عامل در اين مرز بسيار زياد است.

تحقيقات نشان مي دهد كه يك ابزار carbide زماني كه به 60/0 طول عمر خود(طول عمرابزار نقطه است كه مقدار wear land به in 06/0 برسد كه در اين هنگام شكست كامل ابزار رخ مي دهد) مي رسد و يك ابزار H.S.S يا ابزار آلياژي زماني كه به 70% طول عمر خود مي رسد بايد تعويض و سنگ زني شود و همان طور كه گفته شد اين موقعيت در جدول (1) و شكل (2) به صورت شماتيك نشان داده شده است(كه اين نتايج حاصل استفاده از ميكروسكوپ هاي نوري مي باشد.) در شكل (A-2) ملاحظه مي شود كه نقطه طول عمر اقتصادي براي ابزار H.S.S حدوداً 75% طول عمر ممكن ابزار است و بعد از ماشينكاري 250 قطعه از كل تعداد قطعات كه 330 قطعه است ابزار بايد سنگ زني شود و 80 قطعه آخر تحت شرايطي ماشين كاري
مي شوند كه ابزار سنگ خورده باشد.
.

همچنين براي يك ابزار carbide نقطه تعويض ابزار وسنگ زني آن، حدود 60% عمر كل ابزار است كه در اين زمان 190 تا 200 قطعه ماشينكاري مي شود. دليل اين كه چرا يك ابزار carbide بايد زودتر از يك ابزار H.S.S و يا ابزار آلياژي سنگ زني شود آن است كه ابزار carbide داراي شكنندگي زيادتري مي باشد كه اين خاصيت شكنندگي بيشتر سبب مي شود هنگامي كه wear land عميق تر مي شود نوك ابزار به راحتي شكسته شود.
زماني كه wear land عميق تر مي شود فشار زيادي از طرف قطعه كار بر روي سطح wear land وارد مي شود و وقتي ابزار carbide باشد اين فشار به طور پيوسته شوكي را به وجود مي آورد كه باعث مي شود ابزار لب پر شود. لب پر شدن بدين معناست كه نوك ابزار شكسته مي شود و همان طور كه گفته شد اين دليل عمق زياد wear land و فشار پيوسته ناشي از قطعه كار بر روي سطح wear land مي باشد مطالب گفته شده در شكل(B-2) نشان داده شده است.لب پريدگي به ندرت در ابزارهاي H.S.S و آلياژي رخ مي دهد و اين به دليل سختي و چقرمگي خوب آنها مي باشد.
اگر شكستگي زياد باشد ابزار خوب و كاملاً غير قابل استفاده مي شود از اين رو به دليل آسيب زياد ناشي از فشار wear land ، نقطه برگشتي ابزار carbide براي سنگ زني بايد 60% طول عمرش باشد كه اين برخلاف مقدار 70% براي ابزارهاي برشي ديگر(H.S.S) مي باشد.
روش ديگري براي اندازه گيري عمق مجاز wear land وجود دارد كه بر اساس تعريف زير از عميق مجاز به دست مي آيد: ثابت نگه داشتن يك نقطه تعويض ابزار در توليد انبوه.
اين تعريف بدين معناست كه با در نظر گرفتن دقت كاري و قطعه كار و كيفيت سطح مورد نياز در توليد انبوه، آخرين قطعه اي كه داراي دقت و كيفيت لازم است را به عنوان نقطه تعويض ابزار و عمق wear land در اين زمان را عمق مجاز در نظر مي گيريم.
عمق مجاز wear land كه از فرسايش مخرب ابزار جلوگيري مي كند، به اندازه ابزار نيز بستگي دارد. يك ابزار توانايي پراكنده سازي گرمايي بهتري نيست به يك ابزار كوك دارد. از اين رو در ابزارهاي بزرگ به دليل پراكنده سازي گرمايي زياد و زمان زياد براي بالا رفتن دماي نوك ابزار، فرسايش به كندي انجام مي شود.
عمق مجاز wear land نسبت به اندازه ابزار در زير آمده است:
up to ½ (in) squar 1/32(in)
3/4 (in) and 1 (in) squar 3/64 (in)
(in) and (in) squar 1/16 (in)
2(in) squar or more 1/8 (in)
عمق مجاز wear land در نزديكي نقطه پرداختكاري ابزار بيشتر از نقاط ديگر است.اين قسمت وخيم ترين قسمت لبه برشي است زيرا بيشتر گرما در اين قسمت متمركز است. از اين رو زماني كه wear land مشاهده مي شود بهتر است اندازه آن در نزديكي نقطه پرداختكاري ابزار اندازه گيري شود.
Crater
زماني كه براده با سطح بالايي ابزار تماس مي گيرد باعث به بوجود آمدن
فرورفتگي هايي در سطح بالايي ابزار، نزديك به لبه برشي مي شود. نيروهاي فرسايشي سخت كه در برابر جريان براده مقاومت مي كنند عامل به وجود آمدن اين نوع فرورفتگي ها هستند. اين نوع فرسايش را اصطلاحاً crater مي گويند.
رشد crater در ابتداي امر به كندي انجام مي گيرد اما با رسيدن به مقدار معيني، سرعت رشد افزايش مي يابد. اين به دليل افزايش زياد نيروهاي فرسايشي در سطح بالا مي باشد.
سطح زير وسخت بالايي ابزار مقاومت در برابر جريان براده را افزايش مي دهد و در نتيجه عمل فرسايش سريع تر انجام مي شود.
با ادامه اين عمل (فرسايش در سطح بالا)، Crater به سمت لبه برشي پيشرفت مي كند كه باعث مي شود شرايط لبه بسيار ضعيف شود و اين معمولاً شكست سخت لبه برش را به دنبال دارد. رشد يك Crater و تأثير آن در شكل (A-3) نشان داده شده است.

شكل(B-3) چندين تغيير مهم را كه در منطقه نزديك لبه برش، هنگامي كه Crater رخ مي دهد، نشان مي دهد.
اولين تغييري كه ايجاد مي شود اين است كه زاويه شيب برش(زاويه براده) از زاويه شيب مؤثر كمتر مي شود(زاويه شيب مؤثر، زاويه بين نقطه تلاقي جايي كه شعاع Crater با سطح تماس مي گيرد و سطح افقي را گويند) با افزايش عمق Crater اين زاويه مقداري بين 30 تا 50 درجه تغيير مي كند.
اندازه زياد زاويه شيب مؤثر، لبه ابزار را به مقدار زيادي ضعيف مي كند و غالباً باعث شكست لبه برش مي شود.
دومين تغييري كه انجام مي شود آن است كه شعاع براده كاهش مي يابد و باعث مي شود شعاع و اندازه Crater افزايش يابد.
در ابتداي انجام عمل برش غالباً خواهيم ديد كه براده در شعاع يا قوس بزرگ بوجود مي آيد اما هنگامي كه ابزار فرسوده مي شود شعاع براده كوچكتر مي شود و براده ها غالباً تكه تكه هستند. اين نشان ميدهد كه Crater بزرگتر و عميق تر شده است. بدين وسيله براده ها به صورت دايره هاي سخت از قطعه جدا مي شوند.
شكست ابزار غالباً در اين هنگام به وسيله اندازه براده پيش بيني مي شود. وقتي كه ابزار در نتيجه Crater در حال شكست است، طول براده كوچك مي باشد (غالباً يبن in تا in ) و بايد در اين هنگام از شكست كامل ابزار از طريق سنگ زني و پرداختكاري دقيق مجدد، جلوگيري كنيم.
سومين تغييري كه ديده مي شود آن است كه اندازه لبه built-up تغيير مي كند. وقتي Crater به سمت لبه برشي پيش مي رود، اين لبه (built -up) كوچكتر مي شود.
اندازه لبه built-up به گسترش شيب مؤثر بستگي دارد. يعني اين كه وقتي Crater بزرگتر مي شود شيب مؤثر افزايش مي يابد كه در نتيجه اين عمل اندازه لبه built - up كاهش مي يابد.
ابزاري كه بتواند در برابر رشد Crater مقاومت زيادي داشته باشد، از طول عمر بيشتري نسبت به ابزاري كه مقاومت كمتري در براب Crater دارد، برخوردار مي باشد.
هر چيزي كه شروع و رشد يك Crater مقاومت زيادي داشته باشد، از طول عمر بيشتري نسبت به ابزاري كه مقاومت كمتري در برابر Crater دارد، برخوردار مي باشد.
هر چيزي كه شروع و رشد يك Crater را به تأخير بياندازد، در افزايش طول عمر ابزار مؤثر است.
چگونه شروع يك Crater را به تأخير بيندازيم؟
توسعه منطقه Crater بستگي زيادي به دو فاكتور دارد:
1.
واحد فشار وارد بر لبه
2.
مقاومت در برابر جريان براده
با مينيمم كردن اين دو عامل مي توانيم شروع يك Crater را و در نتيجه رشد آن را به تأخير بيندازيم.
واحد فشار وارد برلبه به مقدار براده برداري و زاويه برش بستگي دارد. وقتي براده برداري از قطعه كم و به صورت آهسته انجام شود، Crater نسبت به هنگامي كه براده برداري زياد است، نزديك تر به لبه برش شروع به شكل گيري مي كند. از اين رو با افزايش بار، Crater در فاصله زيادي از لبه برش شروع به شكل گيري و رشد مي كند و اين، زمان زيادي را مي خواهد تا اين كه رشد Crater براي لبه برشي مخرب باشد.(واحد فشار وارد بر لبه با نزديك شدن Crater به لبه برش افزايش مي يابد.)
مقدار زاويه برش تأثير قطعي در واحد فشار وارد بر لبه برش و از اين رو در شكل گيري Crater دارد. بزرگ شدن زاويه برش باعث كم شدن واحد فشار لبه ميشود(شايد دليلش همان شكل گيري Crater درمناطق دور از لبه برش باشد.)
بنابراين براي به تأخير انداختن شروع يك Crater زاويه برشي را تا حد امكان بايد افزايش داد.
مقاومت در برابر جريان براده شايد مهمترين عامل درتوسعه Crater باشد. هر چيزي كه بتواند اين مقاومت را كاهش دهد در شكل گيري Crater تأخير ايجاد مي كند و در نتيجه عمر ابزار را افزايش مي دهد. حال چگونه مقاومت در برابر جريان براده را كاهش دهيم.
سه راه حل مهم در كاهش مقاومت در برابر جريان براده وجود دارد:
1.
پرداختكاري دقيق و جلا دادن سطح بالاي بازار
2.
سنگ زني در جهت جريان براده
3.
انتخاب يك روان ساز مناسب كه فرسايش بين جريان براده و سطح بالا را كاهش دهد.
از اين سه راه حل، راه حل هاي اول و دوم معمولاً شكل گيري Crater را بيشتر به تأخير مي اندازند و باعث افزايش بيشتر طول عمر ابزار نسبت به راه حل سوم مي شوند. حال به تجزيه و تحليل اين دو راه حل مي پردازيم.
درجه پرداختكاري در سطح بالا در تشكيل Crater و طول عمر ابزار دخالت دارد.
اگر سطح بالايي ابزار توسط يك چرخ زبر و خشن سنگ زني شود يك سري از شيارهاي نسبتاً عميق در سطح بالايي ابزار شكل مي گيرد كه به creating hills valleys معروفند(شكل 4)

زماني كه نوك هاي hills باريك و نسبتاً كوچك هستند، سطح تماس براده با سطح بالايي ابزار بسيار جزيي است و در نتيجه مقاومت سطحي كمي در برابر جريان براده خواهيم داشت كه اين منجر به تأخير در شكل گيري و رشد Crater مي شود.
اما زماني كه نوك هاي hills در اثر جريان براده ساييده و خورده مي شوند، سطح تماس براده با سطح بالايي ابزار افزايش مي يابد كه اين منجر به رشد سريع Crater در سطح بالا مي شود.
پرداختكاري دقيق مي تواند شروع Crater را به تأخير بياندازد. شيارها در يك پرداختكاري دقيق خيلي كوچك و در عين حال بسيار زياد هستند و براده برخلاف تعداد زيادي از نوك hills جريان مي يابد. در اين حال سطح تماس براده با سطح بالايي ابزار بسيار كم است و همين باعث به تأخير افتادن شكل گيري و رشد Crater مي شود.
جهت سنگ زني در سطح بالا، تأثير بسزايي در مقاومت در برابر جريان براده دارد.
برا اين كه يك مقاومت مينيمم را در برابر جريان براده داشته باشيم. بايد خط هاي سنگ زني در سطح بالايي ابزار جهش يكسان با جهت جريان براده داشته باشد.
اگر خط هاي سنگ زني زاويه اي متضاد نسبت به جهت جريان براده داشته باشند باعث افزايش مقاومت در برابر جريان براده شده و در نتيجه شكل گيري و رشد Crater به همراه خواهند داشت.
در آزمايشاتي كه به عمل آمد نشان داده شد در ابزارهايي كه جهت سنگ زني آنها با جهت جريان براده يكسان است، عمر آنها 30% بيشتر از عمر ابزارهايي است كه جهت سنگ زني آنها برخلاف جهت جريان براده است.
ممكن است شرايطي بوجود آيد كه هم جهت سازي خط هاي سنگ زني با جهت جريان براده بسيار مشكل باشد مانند ابزارهاي فرم تراشي. در اينجا هم ممكن است كارهايي بتوانيم انجام دهيم كه جهت اين گونه خطاها(خط هاي سنگ زني) را آنقدر تغيير دهيم كه در جهت درست قرار گيرد. اين عمل به وسيله سنگ زني قسمت هاي نزديك به لبه برشي انجام مي شود كه اين موضوع در شكل (5) نشان داده شده است.
براي كاستن زمان سنگ زني، سنگ بايد طوري قرار گيرد كه زاويه آن با زاويه لبه برش 1 تا 3 درجه اختلاف داشته باشد. اين عمل سطح باريكي را كه حدوداً عرض آن in 1/0 مي باشد به وجود مي آورد. حركت سنگ بايد در جهت جريان براده باشد. اين عمل تا زماني كه خط هاي سنگ زني هم جهت با جريان براده شوند، بايد ادامه پيدا كند.


در آخر پيشنهاد مي شود كه سنگ زني همه شكل از ابزارها بايد به صورت گفته شده انجام شود يعني سعي كنيم خط هاي سنگ زني در جهت جريان براده باشند كه قيمت عرف ابزار و افزايش عمر ابزار را در اين كار به دنبال خواهد داشت كه بسيار باارزش و معتبر است. به علاوه پرداختكاري بهتر قطعه كار نيز نتيجه اين كار است.
به نقل از :پایگاه اطلاع رسانی مهندسی ساخت و تولید



جوشكاري اولتراسونيك پلاستيك ها
جوشكاري اولتراسونيك شامل استفاده از انرژي صوتي با فركانس بالا براي نرم كردن و ذوب كردن ترموپلاستيك ها در منطقه جوش است . قسمت هايي كه بايد به يكديگر جوش داده شوند زير فشار روي هم نگه داشته شده و تحت ارتعاشات اولتراسونيك با فركانس 20 تا 40 كيلو هرتز قرار مي گيرند. موفقيت جوش به طراحي مناسب اجزا و مناسب بودن موادي كه جوش داده مي شوند بستگي دارد.
از آنجا كه جوشكاري اولتراسونيك بسيار سريع است ( كمتر از 1 ثانيه ) و قابليت اتوماسيون دارد به طور وسيع از آن در صنعت استفاده مي شود . براي تضمين سلامت جوش طراحي مناسب اجزا بخصوص فيكسچرها لازم است . با طراحي مناسب از اين روش مي توان در توليد انبوه استفاده كرد.

يك ماشين جوشكاري اولتراسونيك شامل اجزاي زير است :
يك منبع تغذيه ، يك مبدل ، يك آمپلي فاير تقويت كننده به نام بوستر ، يك وسيله توليد صدا يا شيپوره ( horn )
منبع تغذيه فركانس برق شهر 50-60 هرتز را به 20-40 كيلو هرتز مي رساند . اين انرژي به مبدل مي رود و در مبدل ديسك پيزو الكتريك انرژي الكتريكي را به ارتعاش در فركانس اولتراسونيك تبديل مي كند. اغلب ماشين هاي اولتراسونيك در فركانسي بالاتر از 20 كيلو هرتز كار مي كنند و صدايي توليد مي كنند كه گوش انسان قادر به شنيدن آن نيست . امواج توليد شده در مبدل به بوستر رفته و دامنه آن تا حد دلخواه افزايش پيدا مي كند و سپس در شيپوره ( كه يك وسيله صوتي مكانيكي است) امواج صوتي مستقيماً به قطعه كار منتقل مي شود. همچنين شيپوره نقش اعمال فشار بر روي قطعه را نيز بر عهده دارد.بعد از انتقال امواج صوت به قطعه كار در منطقه اتصال در اثر اصطكاك زياد اين انرژي تبديل به گرما شده و باعث نرم شدن و ذوب پلاستيك و بهوجود آمدن جوش ميشود.

مزاياي اين روش عبارتند از :
-
راندمان بالا
-
توليد بالا با قيمت پايين
-
سهولت در اتوماسيون
-
سرعت جوش بالا
-
تميز بودن آن
مهمترين محدوديت اين روش محدوديت در انرژي اعمالي و كوچك بودن عرض شيپوره ( كمتر از 250 ميلي متر ) است و در نتيجه طول جوشي كه به وجود ميآيد كوچك است .
موارد استفاده از جوش التراسونيك ترموپلاستيك ها :
-
جوشكاري ساده يك اتصال
-
جاسازي يك قطعه در قطعه اي ديگر همرا با اتصال بين آن دو
-
جوش نقطه اي ورق ها و صفحات پلاستيكي
- ...

صنايعي كه اين نوع جوشكاري در آن كاربرد دارد :
-
استفاده در صنعت بسته بندي
-
استفاده در صنعت اتومبيل سازي
-
استفاده در صنعت پزشكي
-
استفاده در صنعت اسباب بازي
-
صنايع مرتبط ديگر
به نقل از :پایگاه اطلاع رسانی مهندسی ساخت و تولید

زمین کروی

زمین کروی
یکی از اندیشه‌های یونانیان قدیم این بود کهزمین به شکل کره است. تصور کرویت زمین نخست در شمار اندیشه‌های فلسفی یونانیان بود. فیثاغورث ، فیلسوف بزرگ یونانی ، نخستین کسی است که این عقیده را در حدود سال 525 قبل ازمیلاد ابراز کرد. یونانیان ، کره را شکل کاملی پنداشتند و درستی این اندیشه را بامشاهدات خود نیز تحقیق کردند.




زمین قبل از کرویت
پیش از آنکه یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرحکنند، اکثر مردم عوام معتقد بودند که زمین مسطح است. مثلا هندوها معتقد بودند کهزمین مسطح بر شانه چهار فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور دراقیانوسی بیکران ، ایستاده‌اند. مصریان باستان ، زمین رارب‌النوع کبمی‌پنداشتند که به پهلو دراز کشیده والههناتبر روی آن خمیده است.
دلایل کرویت
در حدود سال 350 پیش از میلادارسطو ، دلیلقاطعی بر گرد بودن زمین ارائه کرد. موثرترین دلیل وی این بود که اگر کسی به طرفشمال یا به طرف جنوب مسافرت کند، در افق روبروی اوستارگان جدیدیظاهر می‌شوند و در افق پشت سر او ستارگانی که قبلا دیده می‌شدند، ناپدید می‌شوند. ارسطو همچنین دلیل می‌آورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا دکلآنها ناپدید می‌شود.

از اینها گذشته مقطع سایه زمین برماه در هنگامخسوف ، بدون در نظرگرفتن وضع ماه ، همیشه به صورت یک دایره است. ارسطو می‌گوید همه این واقعیت‌ها فقطهنگامی می‌تواند درست باشد که زمین کروی باشد.
سیطره باور
در میان تحصیلکرده‌ها ، حتی در اوایلقرون وسطی، هرگز تصور کروی شکل بودن زمیناز بین نرفت. دانتهشاعر ایتالیایی ، در کتاب خود ،کمدی الهی، فرض کروی شکل بودن زمین راپذیرفته است.




محیط کروی زمین
اولین فردی که محیط زمین را دقیق اندازه گرفت،اراتستن(195-276 قبل از میلاد) ریاضیدانیونانی بود. او می‌دانست که در ظهر اواسط تابستان ، خورشید شهر سین ، واقع در جنوبخانه‌اش در اسکندریه مصر ، مستقیما درون چاه عمیقی می‌تابد. او در همان روز زاویهتابش خورشید بر فراز اسکندریه را 7.2 درجه اندازه گرفت. این زاویه برابر است با1.50 کمان یک دایره. او می‌دانست که فاصله سین تا اسکندریه 772 کیلومتر است و بدینترتیب محیط زمین را 50x772 یعنی 38600 کیلومتر محاسبه کرد. این رقم به عدد واقعی40074 کیلومتر بسیار نزدیک است.
زمین بیضوی
تا قرن هفدهم زمین به شکل کره کامل فرض می‌شد. این تصور از2000 سال پیش تا آن زمان بر افکار تسلط داشت. ولیاسحاقنیوتن با توجه به چرخش زمین به دور خودش (حرکتوضعی زمین) ، نتیجه متفاوتی بدست آورد. اسحاق نیوتن به متفاوت بودن سرعت سطحزمین درعرضهای جغرافیاییمختلف پی برد. او باقوانین خود نشان داد که هرچه چرخش سریعتر باشد،اثر گریز از مرکزبیشتر است، یعنی گرایشمواد به دور شدن از مرکز دوران بیشتر می‌شود.

از آنجا که سرعت در قطبها صفراست، پس اثر گریز از مرکز در قطبها تا استوا پیوسته افزایش می‌یابد. این بدانمعناست که زمین در اطرافکمربند استواییخود با شدت بیشتر راندهمی‌شود. زمین مانند یک نارنگی در استوا برآمده و در قطبها فرورفته است. اسحاق نیوتنحتی فرورفتگی قطبها را حساب کرد و نتیجه گرفت که می‌بایستی در حدود 1.230 تمام قطرزمین باشد. این عدد به عدد واقعی نزدیک است.
تفاوتها
امروزه اندازه گیریهای دقیق نشان می‌دهد که قطر استوایی زمین 43کیلومتر از قطر قطبی آن بیشتر است. در واقع ، قطر استوایی زمین 12756 کیلومتر و قطرقطبی آن 12713 کیلومتر است.

عواملی وجود دارند که ممکن است در آینده باعث نابودی و یا تغییر در شرایطاقلیمی و از بین رفتن حیات درکرهزمین شوند. بعضی از این عوامل که زائیده دست بشر است تا گذشته‌های ‌خیلی نزدیکاهمیت چندانی نداشت ولی امروزه نمی‌توان از آنها چشم پوشی کرد ، مثلا قطعه درختانجنگلی و افزایشدی‌اکسیدکربن اتمسفر و سوراخ شدن لایه ازن. عوامل دیگری نیز وجود دارند که آدمینمی‌تواند آنها را کنترل کند و این عوامل طبیعی ممکن است که در آینده باعث نابودیکره زمین شوند. در این مقاله سعی می‌شود تا حدودی به شرح این عواملبپردازد.

شکار بی رویه حیوانات ممکن است که باعث نابودی آنها شود مثلا شکارماموتها‌ توسط انسان با از بین رفتن نسل این حیوان شده است و امروزه فقط اجسادباقیمانده این جانور عظیم الجثه را در میان یخهای سیبری می‌توان پیدا کرد. از میاندیگر قربانیاها بهپرنده قطبی اوک(Auk) باید اشاره کرد که طی150 سال اخیر شکار گردیده و کلا نابود شده است و روند شکار پارهای ‌جانوران دیگرنیز بسیار خطرناک و هشدار دهنده است. قطعه درختان جنگلی ، پاکسازی بیشه را رها وگسترش کشتزارها و توسعه روز افزون شهرها را نیز باید از جمله عوامل دانش و گریزاندنجانوران از دادگاه خویش به شمار آورد.





آلودگی محیط زیست
مساله آلودگی محیط نیز بسیار جدی و سه طور فزآیندهای‌خطرناک و هشدار دهنده است. مقدار دی‌اکسید کربن موجود در جو زمین هماهنگ با پیشرفتصنایع به شدت رو به فزونی است و ارائه آن زیانها‌ی جبران ناپذیری به همراه خواهدداشت. بیشتر افزایش دی‌اکسید کربن در جو ناهید موجب گردیده تا دمای سطحی سیارهمزبور به حدود 540 درجه سانتی گراد بالا رود و ان را به جهنمی سوزان مبدل سازد. پاره‌های ‌فعالیتها‌ی صنعتی نوین موجب می‌گردد که میزان دی‌اکسید کربن کره مسکونیما نیز فزونی یابد و دگرگونی خطرناکی را در اقلیم زمین باعث گردد. کشور آمریکابزرگترین کشور آلوده کننده زمین می‌باشد که به تنهایی در حدود 40 در صد از دی‌اکسیدکربنی که وارد جو زمین می‌شود را تولید می‌کند.
جنگ اتمی
تهدید کننده‌ترین خطرات ،احتمال وقوع جنگ جهانی و کاربرد سلاحهای اتمی است. تاثیر جنگ افزارهای اتمی و عدمکنترل صحیحمواد رادیواکتیونه تنها به نابودی انسان ودیگر موجودات کنونی زمین می‌انجامد بلکه امکان تجدید حیات از سیاره خاکی را نیزبرای همیشه از بین خواهد برد.
تاثیر خورشید
به جز موارد قبلی که زائیده دست انسان است، رویدادهای دیگرینیز وجود دارد که از توان کنترل آدمی به دور است. حیات زمین کاملا به خورشید وابستهاست و هر گونه تغییری درباره آن ولو خیلی ناچیز هم که باشد به ضایعات مرگباری مبدلمی‌گردد و اثرات ، مطلوبی به جای می‌گذارد. آب و هوای زمین طی عصر یخبندان کوچکیعنی حدود قرن هفدهم میلادی بطور کاملا محسوس سردتر از امروزه بوده است. بین سالهای1850 تا 1940 دوره نسبتا گرمی جایگزین آن گردید، اما این که دوره سرد احتمالایخبندان بعدی کی آغاز خواهد شد، معلوم نیست و هیچگونه شواهدی دال بر این که شرایطمعتدل کنونی تا چه زمان به درازا خواهد کشید در دست نداریم.

گذشته‌ها‌ نشانداده که دورهها‌ی میان دو یخبندان گاه به بیش از ده هزار سال به درازا کشیده استولی در هر صورت مسلم این است که دوره یخبندان دیگری در پیش خواهیم داشت. بدون تردیدانسان با اتکا به نیروی تفکر و اندیشه که از ویژگیهای او به شمار می‌آید از اینمهلکه جان سالم به در خواهد برد، ولی در عین حال باید گفت که این مبارزه به قیمتکاهش جمعیت جهان تمام خواهد شد.
برخورد سنگهای آسمانی
خطر ناشی از برخوردسنگهای آسمانیبا زمین را نیز نباید از قطردور داشت گرچه تصادف سنگهای آسمانی به نابودی زمین نخواهد انجامید ، امادگرگونیهایی را در شرایط اقلیمی زمین موجب خواهد شد، سرنوشت دایناسورها می‌تواندگواهی بر این ادعا باشد. گفته می‌شود که دایناسورها در اثر برخورد سنگ آسمانی بسیارعظیمی منقرض شده‌اند. سنگهای آسمانی که به زمین برخورد می‌کنند در بدوپیدایش زمینبسیار زیاد بوده است و رفتهرفته از تعداد آنها و نیز اندازه آنها کاسته شده است. همچنین این سنگها وقتی به جوزمین برخورد می‌کنند در اثر اصطکاک سوخته می‌شوند و اندازه آنها بسیار کوچک می‌شودو حتی ممکن است به صورت گرد و غبار در آیند و به زمین نرسند.
واژگونیقطبها‌ی مغناطیسی زمین
واژگونی قطبها‌ی مغناطیسی زمین نیز ضایعه سازخطرناکی به شمار می‌آید. این دگرگونی در زمانی آغاز خواهد شد که اثرات فعلیمیدان مغناطیسیزمین متوقف شود در خاصیتمگنتوسفر(Magnetosphere) که نقش سیر محافظزمین را به عهده دارد زایل شود و راه را بر رویپرتوهای کیهانیبگشاید و صحنه حیات بخش زمینرا میدان تاخت و تاز اشعه مرگبار کیهانی قرار دهد. دانشمندان اثبات کرده‌اند کههسته داخلی زمین که جامد است در حال بزرگ شدن است یعنی به اندازه آن افزوده می‌شودو از اندازه هسته خارجی مایع کاسته می‌شود. در اثر بزرگ شدن هسته جامد زمانی می‌رسدکه دیگر هسته مایعی وجود نخواهد داشت و در این هنگام مغناطیس زمین بکلی از بینخواهد رفت. زیرا همانگونه که می‌دانیم هسته خارجی و داخلی به عنوان یک دینام عملمی‌کنند و باعث ایجادمیدانمغناطیسی زمین می‌شوند.
وقتی که خورشید بمیرد ...
در قانون طبیعت عمر ابدی مفهومی ندارد و طبیعتابرایخورشید هماستثنا قائل نخواهد شد. هیدروژن کره گرم و حیاتبخش خورشید نیز سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و دگرگونیهایی درساختار آن پدید خواهد آمد. توده مرکزی آن جمع و گداخته می‌گردد و توده‌ها‌ی سطحیباد کرده و متورم و سرد می‌شود و خورشید ما را بهستاره سرخعظیمی مبدل می‌سازد.

اینفعل انفعالات بازده حرارتی خورشید را برای مدتی لااقل صد بار بیشتر از بازده حرارتیامروزی بالا خواهد برد و حتی اگر کره زمین جان سالم به در برد، خصیصه حیاتی آن برایابد از میان خواهد رفت. طی این تحولات اقیانوسها‌ به جوش آمده و آب آنهاتبخیر خواهد شد. جو آن که نسبت به وضع فعلی به شدت دگرگون گردیده است پراکنده می‌گردد و دنیایپرتلاش و امیدوار کننده انسان را به دیار خاموشان مبدل می‌سازد.
پایان عمر زمین چه زمانی است؟
خوشبختی در آن است که این رویدادها حداقلزودتر از 4000 میلیون سال دیگر و شاید هم بیشتر به وقوع نخواهد پیوست. گفتن این کهحیات ذی شعور انسانی تا ادوار بعدی همچنان باقی خواهد ماند، جرات می‌خواهد. نیرویتفکر و اندیشه انسانی که تاکنون از ویژگیها‌ی آدمی محسوب می‌گردد، شاید مسائلبسیاری را پاسخگو باشد اما این که آیا جوابگوی رویدادهای غیر قابل پیش بینی نیزخواهد بود یا نه ، خود مساله‌ای ‌است. ولی در هر حال انسان بایستی به اتکا نیرویخود از هیچ تلاشی برای ادامه حیات و بقای خویش فرو گذار نباشد و از تباه سازیمحیطزیست خود سخت بپرهیزد.

منبع http://daneshnameh.roshd.ir